پیروز حقیقی انتخابات دیروز ملت بزرگ ایران است/ رئیس جمهور منتخب، رئیسجمهور همه ملت است
حضرت آیتالله خامنهای در این پیام با اشاره به حضور متراكم و خیره كننده ایرانیان مومن و غیور در صحنه حماسی انتخابات، این حضور عظیم را نشان دهنده رشد فزاینده سیاسی و پای فشردن بر مردمسالاری دینی صادقانه و باطل السحر بافته ها و گزافه های دشمنان حسود خواندند و تأكید كردند: پیروزِ حقیقی انتخابات، ملت بزرگ ایران است كه به حول و قوه الهی توانست گامی استوار بردارد و گوهر نفوذناپذیر و چهره ی پر نشاط و مصمّم و دل سرشار از امید و ایمان خود را به نمایش بگذارد.
متن كامل پیام رهبر معظم انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت عزیز ایران!
صحنه حماسی و پرشور انتخابات در روز جمعه ی ۲۴ خرداد، آزمون خیره كننده ی دیگری بود كه چهره ی مصمم و پر امید ایران اسلامی را در معرض نگاه دوستان و دشمنان نهاد. رشد فزاینده ی سیاسی و پای فشردن بر مردم سالاری دینی صادقانه، حقیقت تابناكی است كه با حضور متراكم شما در پای صندوق های رأی، یك بار دیگر در عمل به اثبات رسید و باطل السحر بافته ها و گزافه های دشمنان و حسودان و طمع ورزان شد.
حماسه ی حضور شما پیوند مستحكم ایران و ایرانی را با نظام اسلامی به رخ همه ی بدخواهانی كشید كه با صد ترفند سیاسی و اقتصادی و امنیتی در پی گسستن یا سست كردن این اعتماد و پیوند مقدس اند.
ایرانیِ مومن و غیور در انتخابات دیروز، ظرفیت عظیم خود را در مواجهه ی متین و خردمندانه با جنگ روانی بازیگران سلطه و استكبار، با زیبایی و چیره دستی هر چه تمام تر به تصویر كشید و كشور خود و منافع ملی خود و آینده پر تلاش و امیدوارانه خود را بیمه كرد.
پیروز حقیقی انتخابات دیروز ملت بزرگ ایران است كه به حول و قوه الهی توانست گامی استوار بردارد و گوهر نفوذ ناپذیر و چهره ی پر نشاط و مصمم و دل سرشار از امید و ایمان خود را به نمایش بگذارد.
اینجانب با خشوع و خاكساری در برابر لطف و رحمت خداوند حكیم و علیم، جبهه ی سپاس بر زمین می سایم و خود و شما را به ذكر و شكر و قدرشناسی این نعمت بزرگ فرا میخوانم و با سلام و عرض اخلاص به حضرت ولی اله الاعظم روحی فداه و تبریك به ملت عزیز و به رئیس جمهور منتخب جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ حسن روحانی نكاتی را به ایشان و همه آحاد ملت عرض میكنم:
۱- اكنون كه حماسه ی سیاسی و نقطه اوج آن در جمعه ی بیست و چهارم خرداد با پیروزی ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی به سرانجام رسیده است، هیجان و التهاب روزها و هفته های رقابت، باید جای خود را به همكاری و رفاقت داده و طرفداران نامزدهای رقیب در آزمون بردباری و متانت و دانایی نیز جایگاه شایسته ی خود را به دست آورند. هیچ احساسی، چه شادمانی و چه ناشادمانی، نباید كسی را به رفتار و گفتاری دور از شأنِ خردمندی و فرزانگی وادار كند. نگذارید بدخواهان، احساسات مردم را ابزار خواستههای پلید خویش كنند. وحدت ملی و رفق و مدارا پشتوانه ی امنیت كشور و خنثی كننده ی ترفندهای دشمنان است.
۲- رئیس جمهور منتخب، رئیسجمهور همه ی ملت است. همه باید برای دست یافتن به آرمانهای بزرگی كه رئیسجمهور و همكاران وی در دولت، متعهد و مسئول تحقق آنند، به آنان كمك و با آنان همكاری صمیمانه كنند.
۳- اكنون پس از هفتهها گفتن و شنودن، نوبت كار و اقدام است. رئیسجمهور منتخب، تا روز پذیرش رسمی مسئولیت، دارای فرصت ارزشمندی است كه شایسته است بیشترین بهره از آن برده شود و كارهائی كه شروع مسئولیت خطیر ریاست جمهوری، بدان نیازمند است، بی درنگ آغاز گردد.
۴- تحقق حماسه ی انتخابات، بدون شركت و رقابت و تلاش دیگر نامزدهای ریاست جمهوری امكانپذیر نبود. لازم میدانم از همه شخصیت های محترمی كه پای در این میدان نهاده و با تلاش خستگی ناپذیر خود، صحنه ی مسابقه ئی شور انگیز را آفریدند، صمیمانه تشكر كنم و آنان را باز هم به نقش آفرینی در عرصه های گوناگون انقلاب و نظام اسلامی فرا بخوانم.
۵- و نیز لازم میدانم از همه ی آحاد ملت كه این بار نیز حادثه ای ماندگار خلق كردند، بویژه از حضرات مراجع معظّم و علمای اعلام و نخبگان دانشگاهی و سیاسی و فرهنگی كه در ترغیب به مشاركت، نقش های ارزنده ایفا كردند، و نیز از دست اندركاران برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا بویژه وزارت كشور و شورای محترم نگهبان كه زحمات طاقت فرسای این هفته های پركار را صبورانه تحمل كردند و با امانت كامل، این بار سنگین را به سرمنزل رساندند، و نیز از مأموران پر تلاشی كه امنیت این پدیده ی حساس را در كشوری با این وسعت، تا اقصی نقاط آن، تضمین كردند و همچنین از همه ی دستگاههای همكار آنان، صمیمانه تشكر كنم و اجر وافر الهی را برای آنان مسألت نمایم.
۶-لازم میدانم به شكل ویژه از رسانه ی ملی و دست اندركاران محترم آن كه شور انتخابات را رهین تلاش هنرمندانه و مبتكرانه ی خود ساختند و راوی صادق و صریح گرایش ها و اندیشه ها و هدفهای نامزدان ریاست جمهوری شدند و چگونگی دست بدست شدن قدرت در نظام جمهوری اسلامی را، به شكل آشكار در برابر چشم جهانیان گذاشتند، تشكری بسزا و بلیغ كرده، اجر و توفیق آنان را از خداوند مسألت نمایم.
در پایان بار دیگر با خشوع و ابتهال، نعمت های بزرگ الهی را سپاس گفته و با تكریم یاد امام بزرگوار و شهیدان و ایثارگران عالی مقام، آینده ئی هر چه بهتر را برای این كشور و این ملت آرزو و مسألت میكنم.
و السّلام علیكم و رحمه الله
سیّدعلی خامنه ای
۲۵ خرداد ماه ۱۳۹۲
حمایت صریح عارف از ولایتی /فوری
طبق اظهارات یکی از نزدیکان دکتر عارف، وی حمایت خود را از کاندیداتوری دکتر ولایتی اعلام نمود دکتر عارف همچنین اعلام نموده از برخوردهای مستبدانه آقای هاشمی و خاتمی که منجر به کناره گیری اجباری وی از کاندیداتوری ریاست جمهوری شدرنجیده گردیده و ضمن بیان انتقاداتی از این دو اعلام نمود که خود و همسر و فرزندان و دیگر اعضای خانواده وی از آقای دکترولایتی حمایت نموده و از هواداران خود نیز خواسته است که به دکتر ولایتی رای دهند.
چه کسانی در انتخابات شرکت نمی کنند؟
سید محمد موسوی خوئینی ها
(سایت نوروز ۱۳۹۲/۰۳/۱۵ )
موسوی خوئینی ها دردیداربا جمعی از اعضای “کمپین ائتلاف عارف ـ روحانی برای فردای ایران” : « نظر بنده درباره انتخابات همان چیزی است که در آبان ماه سال گذشته گفته ام و تاکید کردم که من با شرکت در انتخابات در هر حال و به هر قیمتی موافق نیستم و چنین مشارکتی به زیان جریان اصلاحات و به زیان تفکر اصلاح طلبانه است.»
مصطفی تاجزاده
(سایت نوروز ۱۳۹۲/۳/۱۹)
«به احترام روحانی و عارف و مسجدجامعی از تحریم سخن نمی گویم. من خودم رأی نمی دهم اما دیگران را دعوت به رأی ندادن نمی کنم.»
فائزه هاشمی
(سایت کلمه ۱۹ خرداد ۱۳۹۲)
«کاندیدایی ندارم و شرایط مناسبی نمی بینم که بخواهم شرکت کنم… بنابراین با این شرایط انگیزه ای برای رای دادن نمی ماند.نمی شود در صحبت ها خواستار مشارکت انبوه باشیم ولی در عمل جور دیگری رفتار کنیم.»
مریم رجوی
( سایت مریم رجوی ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۲)
«در درون این رژیم هیچ راه حلی وجود ندارد. حقانیت و ضرورت سرنگونی و تحریم این رژیم و انتخابات آن که خط مشی دیرین مقاومت ایران بوده است، بار دیگر به روشن ترین صورت به اثبات میرسد.»
رضا پهلوی
(مصاحبه با رادیو فردا ۱۳۹۲/۰۳/۱۹)
« من هیچ وقت باور نداشتم که در نظامی که احترام به رای مردم نمی گذارند و رای را فقط به عنوان یک حربه استفاده می کند جهت ادعای مشروعیت، بدون احترام گذاشتن به حق رای مردم، دور انداختن رای هست و به نظر من سوءاستفاده از مردم؛ از روز اول من مخلص هر نوع شرکتی بودم به مفهوم تحریمش، چون معنی ندارد رای دادن در این نظام وقتی آدم نمی تونه آزادنه انتخاب خودشو بکند و یا کاندیدای خودش را معرفی کند»
حماسه می آفرینیم
ترس دشمن از رنگ ها
یک روز از لباس سبز سپاه می ترسد
یک روز از لباس خاکی بسیج
یک روز از سرخی خون شهید
یک روز از چادر مشکی زن ها
یک روز از کیک زرد نیروگاه
و امروز هم از جوهر آبی انگشت ها...
«معراج افلاکی ها» نوشت:
حماسه می آفرینیم
4 روز تا حماسه ای پر شکوه در ایران اسلامی
و اینک، دنیا منتظر حضور شماست...
انتخابات، تداوم راه شهیدان
از نگاه امام خمینی(ره) حفظ نظام از اوجب واجبات بود. با شروع جنگ تحمیلی، آنان که رهرو واقعی امام بودند لحظه ای برای عمل به این واجب درنگ نکردند. و حالا امروز حفظ نظام در گروی حضور حداکثری ما در پای صندوق های رای است.
منبع: انفطار
همچو دریا در مصاف دشمنان طوفانیم
رای خـــواهم داد تـــــــــا ثابت کنم ایـــرانیـــم
همچـــــو دریـــا در مَصاف ِدشمنان طوفــانــیم
رای خــــواهم داد تا بیــــــگانه را رســــوا کنم
وحــــدت ایــرانیـــان را بــاز هـــــم معنـــا کنم
رای خواهم داد داند مدعی هیچ است و بس
ارزشش کمتــر بُوَد در پیش ما از یـــک مگس
للحق:رای خواهم داد تا چشم دشمنان میهنم کور شود فقط همین...
منبع: سفیران نور
شناسایی پیاده نظام فتنه!؟
باحرکت مردمی در فضای مجازی ، کار دشمنان و بدخواهان انقلاب سخت تر شد //. سایت شناسایی اخلال گران و فتنه جویان راه اندازی شد//
در آستانه خلق حماسه سیاسی انتخابات یازدهم ریاست جمهوری دشمن همچون فتنه سال 88 ، با فتنه گری وحدتمان را نشانه رفته است و شاهد تلاشهای مذبوحانه منافقين، سلطنت طلبان و گروه هاي تروريستي و ضد انقلاب در فضاي مجازي و رسانه اي كشور هستيم كه جز برهم زدن امنيت اجتماعي جامعه هدف ديگري ندارند و براي رسيدن به اين هدف شوم ، از هر حربه اي حتي اقدامات تروريستي ،برهم زدن اجتماعات و گردهمایی هی انتخاباتی کاندیداها و ضربه زدن به مال و جان مردم دریغ نمی کنند لذا بدين وسيله از تمامي هم وطنان ايراني انتظار مي رود در صورت در اختیار داشتن هرگونه اخبار و اطلاعاتی اعم از عكس، فيلم، مقاله، خبر، ايميل و آدرس اينترنتي كه در خصوص جریانات اغتشاش طلب بر هم زننده نظم و امنیت اجتماعی ذر آستانه بزرگترین حماسه سیاسی ملت ایران و همچنین درشناسایی انان در فضای مجازی به معرفی آنان در همین صفحه اقدام نمایند تا به اطلاع امت شهید پرور و مراجع قضایی برسد . نشانی صفحه: https://www.facebook.com/PiadehNezameFetneh
...اينهمه راه آمدهايم
«شما يک زندگي جدا از دنياي جديد داشتهايد. مباحث مربوط به اقتصاد مدرن و حقوق و روابط جديد بينالملل را مطالعه نکردهايد. تحصيلات شما در علوم اسلامي و الهي است. شما با دنياي کنوني سياست و معادلات جاري آن در زندگي اجتماعي درگير نبودهايد. با اين وجود، آيا احساس نميکنيد که بايد در راهي که اعلام کردهايد تجديدنظر کنيد؟»
اين پرسشي بود که روز نهم آذرماه 1358 خبرنگار مجله آمريکايي تايم در مصاحبه اختصاصي خود با حضرت امام(ره) از ايشان پرسيده بود. پاسخ امام راحل(ره) اما، تعجب آميخته به ناباوري خبرنگار تايم را در پي داشت. امام خميني(ره) در پاسخ فرموده بود؛ «ما، معادله جهاني و معيارهاي اجتماعي و سياسي که تا به حال به واسطه آن تمام مسائل جهان سنجيده ميشده است را شکستهايم، ما خود چارچوب جديدي ساختهايم که در آن عدل را ملاک دفاع و ظلم را ملاک حمله گرفتهايم. از هر عادلي دفاع ميکنيم و بر هر ظالمي ميتازيم، حال شما اسمش را هر چه ميخواهيد بگذاريد، ما اين سنگ را بنا خواهيم گذاشت، اميد است کساني پيدا شوند که ساختمان بزرگ سازمان ملل و شوراي امنيت و ساير سازمانها را بر اين پايه بنا کنند. نه بر پايه نفوذ سرمايهداران و قدرتمندان که هر موقعي خواستند هر کسي را محکوم کنند، بلافاصله محکوم نمايند. آري با ضوابط شما، من هيچ نميدانم و بهتر است که ندانم».
خبرنگار مجله «تايم» حق داشت از پاسخ امام راحل ما(ره) انگشتحيرت به دندان بگيرد و در مقدمهاي که براي انتشار مصاحبه حضرت امام(ره) تهيه کرده بود، بنويسد؛ «سخن از يک روحاني بزرگ شيعه در ميان است که بهزعم خود آمده است تا نظام حاکم بر جهان امروز را نه فقط در ايران که در همه دنيا تغيير دهد و نظامي را جايگزين کند که در آن عدالت و ظلم، روابط اجتماعي و معادلات سياسي با معيارهاي اسلامي تعريف ميشوند».
نميدانيم آيا خبرنگار مجله تايم در قيد حيات است يا نه؟ اگر بود ميديد و اگر باشد ميبيند که آنچه آن روز، امام راحل(ره) ما با اطمينان ميفرمود و خبرنگار تايم با دهاني بازمانده از تعجب و دروني آکنده از انکار ميشنيد، اتفاق افتاده است.
15 خرداد 1342 را ميتوان با روزي که رسول خدا(ص) دعوت خويش آشکار کرد، به مقايسه نشست. با اين تفاوت که پيامبر اعظم(ص) اسلام ناب را به وحي از خداي مهربان گرفته بود و سلاله پاک او، امام خميني(ره) غبار قرنها بدعت و تحريف و کجانديشي و بدانديشي که بر آن نشسته بود را زدوده و اسلام ناب محمدي(ص) را همانگونه که در صدر بود، ارائه کرده بود. رژيم آمريکايي شاه، سراسيمه از آنچه در پيش بود، قيام را به خون کشيد و اين توهم را که نه خود و نه اربابانش باور داشتند در شيپورهاي فريب آن روزها دميد که گويي «دارها برچيده و خونها شسته است»! اما قيام، تازه آغاز شده بود و تشنگاني که با آدرس غلط قدرتهاي استکباري در پي آب به سوي سراب رفته بودند، نشاني سرچشمه زلال را که امام راحل(ره) نشانداده بود، شناخته بودند. ديري نپائيد که طلايه بهمن 57 نمايان شد و ياران امام(ره) که آن روزها ميفرمود؛ در رحم مادران و صلب پدران و يا گهوارهها هستند، نيز از راه رسيدند. همه آمده بودند و آماده بودند تا «فلکرا سقف بشکافند و طرحي نو دراندازند» و انداختند.
حضرت امام(ره) در پيامي به مناسبت سالروز قيام 15 خرداد که سال 1362 يعني در اوج جنگ تحميلي و حمله همه جانبه تمامي قدرتهاي ريزودرشت دنيا به ايران اسلامي، منتشر شده بود، آوردهاند؛
«ما امروز، دورنماي صدور انقلاب اسلامي را در جهان مستضعفان و مظلومان بيش از پيش ميبينيم و جنبشي که از طرف مستضعفان و مظلومان جهان عليه مستکبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، اميدبخش آتيه روشن است و وعده خداوند تعالي را نزديک و نزديکتر مينمايد، گويي جهان مهيا ميشود براي طلوع آفتاب ولايت از افق مکهمعظمه... از پانزدهم خرداد 42 که حکومت مستکبران جبار در اين سرزمين به اوج خود رسيده بود و ميرفت تا عربده شوم «اناربکم الاعلي» از حلقوم فرعون زمان طنين افکند تا 22 بهمن 57 که پايه حکمراني جبارانعصر در اين مرز و بوم فرو ريخت و تخت و تاج 2500 ساله فرعونگونه ستمشاهي به دست تواناي زاغهنشينان و ستمديدگان تاريخ برباد رفت و... ايامي معدود بيش نبود و از 22 بهمن 57 تا امروز که 15 خرداد 92 را درآغوش ميکشيم ساعاتي محدود بيش نيست ولي تحولي که - انجام آن- کمتر از صد سال -هم- بعيد به نظر ميرسيد با تقدير خداي بزرگ در اين ايام معدود و ساعات محدود تحقق يافت و جلوهاي از وعده قرآن کريم نورافشاني کرد».
امام راحل ما(ره) باز هم مثل هميشه حق داشت که در سرودهاي ميفرمود؛ «انتظار فرج از نيمه خرداد کشم» چرا که آن روز اگرچه آميخته به دود و آتش و خون بود ولي بعثت دوباره - تعبير حکيمانه حضرت آقا از انقلاب اسلامي- آغاز شده و اسلام ناب محمدي(ص) از غربتي که دهها قرن بر آن تحميل کرده بودند، بيرون آمده بود.
بعد از آن، اين گردونه چرخيد و چرخيد تا به رحلت حضرت امام(ره) رسيد. غربِ سيلي خورده بار ديگر غريو شادي کشيد. ساعتي پس از آن که امام راحل ما چشم از جهان فروبست، اين خبر با ذوقزدگي احمقانهاي روي تلکس خبرگزاري رويتر نشست که «با مرگ خميني، انقلاب اسلامي به نقطه پايان رسيده است» و ساعتي ديگر خبرگزاري آمريکايي آسوشيتدپرس در مصاحبه با يکي از نظريهپردازان مؤسسه «هريتيژ» به تفسير اين رخداد پرداخت که «شخصيت کاريزماتيک- جاذبه ويژه- خميني مسلمانان جهان را با حالتي سحرگونه به خود جذب کرده بود و اکنون که از دنيا رفته است، مانند هر شخصيت کاريزماتيک ديگر، بنياني که بنانهاده بود فرو ميريزد» اما چند ساعت بعد وقتي در سراسر ايران اسلامي زن و مرد و کودک با چشم اشکبار به خيابانها ريختند و خبر اين ضايعه غمانگيز در لبنان و فلسطين اشغالي و مصر و بحرين و الجزاير و... پيچيد و هنگامه آفريد، خبرگزاري رويتر با ناباوري آن را رخدادي عظيمتر از استقبال مردم به هنگام ورود حضرت امام(ره) ناميد و با انتقال بيوقفه رهبري به حضرت آقا؛ اضطراب دشمن به اوج رسيد ... خميني عزيز ما غروب نکرده بود، بلکه در قامت ديگر سلاله پاک رسول خدا(ص) دوباره طلوع کرده بود... و ديري نپائيد که اين گزاره ملکوتي از دلها به زبانها تراويد که «خامنهاي، خميني ديگر است».
باز هم عقبههاي سخت بود و شيبهاي تند که ملت مانند دوران امامراحل(ره) در رکاب خلف حاضر او با موفقيت پشت سر ميگذاشتند و قلههايي که پير جماران وعده داده بود را يکي پس از ديگري فتح ميکردند. اين برداشت نه سخن خلاف است و نه لاف گزاف. کافي است به توصيه حضرت امام، نقطه آغاز را با نقطهاي که امروزه در آن ايستادهايم به مقايسه بنشينيم، تا با خواجه شيراز همنوا شويم که:
رهرو منزل عشقيم و زسر حد عدم
تا به اقليم وجود، اينهمه راه آمدهايم
امروزه اما، همه شواهد حکايت از آن دارند که در ادامه همان راه به پيچبزرگ تاريخ نزديک شدهايم. پيچ بزرگي که به نوشته هاآرتص، خميني و خامنهاي تابلوهاي راهنماي آن را نصب کردهاند و... راستي! آنگونه که دشمنان بيروني ادعا ميکنند و دنبالههاي داخلي همان را نشخوار ميکنند، اگر انقلاب اسلامي درگذر سالهاي گذشته رو به ضعف نهاده است، چرا -به قول حضرت آقا- کينهتوزيها و دشمنيها و شمشير از رو بستنهاي دشمنان همه روزه دامنه گستردهتر و شتاب بيشتري گرفته است؟! و به قول حضرت امام(ره) در خطاب معروفشان به آمريکا «اگر ميگوئيد هيچ اتفاقي نيفتاده است، پس چرا اينهمه سر و صدا ميکنيد؟!»
از ميان هزاران اظهارنظر و تفسير و تحليل دشمنان تابلودار بيروني، اشاره به بخشي از سخنان نتانياهو که روز 26 مي 2011- پنجم خرداد 1390- در کنگره آمريکا ايراد کرده است خواندني است؛
«دفعه قبل که پشت اين تريبون ايستاده بودم درباره خطر ايران هستهاي هشدار دادم، اما، اکنون آن زمان گذشته است و لولا و محور تاريخ در حال چرخش است. امروز از تنگه خيبر در عربستان تا تنگه جبلالطارق در مراکش، دگرگوني عظيمي در حال وقوع است. اين دگرگوني کشورها را متلاطم و دولتهاي دوست ما را متلاشي کرده است و خاطرات ايران 1979 را زنده ميکند. بايد قبول کنيم نيروي قدرتمندي وجود دارد که با الگوي مورد نظر ما -پاسخ حضرت امام به خبرنگار تايم را مرور کنيد- مخالف است. در رأس اين نيروي قدرتمند، ايران خميني و خامنهاي قرار دارد. کساني که ايران و خطر آن را ناديده ميگيرند، سرخود را در شن [!] فرو کردهاند.»
و... اين قصه اگرچه سر دراز دارد و حتي شرح مختصر آن نيز در اين وجيزه نميگنجد، ولي اين نکته گفتني و اين سؤال پرسيدني است که «براي نشستن بر کرسي رياست امور اجرايي کشوري با اين ويژگيها، چه شخصيتي و با چه ويژگيها بايسته است؟... شايسته به مفهوم واقعي آن بماند.»
حسين شريعتمداري
حذف خاموش عارف به نفع روحاني
فشارها بر محمدرضا عارف براي انصراف به نفع حسن روحاني شدت گرفته است.
کیهان: عارف ميگويد تا آخر در رقابت انتخاباتي خواهد ماند اما شواهد حاکي از آن است که او احتمالاً از سوي ائتلاف هاشمي+ اصلاحطلبان حذف شود؛ در عين حال طيفي گسترده از اصلاحطلبان، عارف (معاون اول دولت اصلاحات) را بر حسن روحاني که خود را معتدل و نه اصلاح طلب معرفي ميکند ترجيح ميدهند. با اين حال برخي تندروها، عارف را اصلاحطلب بدلي و قلابي معرفي کردند و ميگويند نه عارف و نه حسن روحاني با نظر اصلاحطلبان نامنويسي نکردهاند بلکه با نوعي نافرماني ثبتنام نمودهاند.
روز گذشته محمدعلي نجفي که خود را «سخنگوي کارگروه 7 نفره ائتلاف اصلاحطلبان» معرفي ميکرد به خبرنگاران گفت تا شنبه آينده نتيجه مذاکرات اين کميته 7 نفره اعلام ميشود. در حال حاضر دو جريان تأثيرگذار هستند يکي اصلاحطلبان که نمادشان خاتمي است و ديگري جريان معتدل که نماد آن هاشمي است. گزينه اصلي ما هاشمي بود که شوراي نگهبان گرفت و کانديداي مشترک اين دو جريان منتفي شد.
وي با بيان اينکه «مشاوران خاتمي و تعدادي از بزرگان» در تشکيل گروه 7 نفره نقش داشتهاند، نظرسنجي و ساز و کارهاي ديگر در انتخاب کانديداهاي واحد اصلاحطلبان نقش دارد.
همزمان «مشاوران خاتمي» در بيانيهاي خواستار ائتلاف روحاني و عارف شد اما با ادبياتي قابل تأمل عملاً گراي روحاني را داده و تلويحاً عارف را حذف کرد. اين گروه با ابراز تأسف از رد صلاحيت هاشمي مينويسد: ما در اين فرصت با رايزني با همه گروههاي اجتماعي و احزاب و شخصيتهاي سياسي و فعالان اصلاحطلب و اصولگرايي که به برونرفت از تنگناهاي موجود ميانديشند و منافع و مصالح ملي را بر منافع فردي و مصالح گروهي ترجيح ميدهند ميکوشيم با معرفي نامزدي واحد، اميد و انگيزه عمومي براي حضور در انتخابات را افزايش دهيم.
نشانه ديگر اظهارات علي يونسي وزير اطلاعات دولت خاتمي است که به مسئولان ستاد انتخاباتي حسن روحاني گفته است: شما بار ديگر به گفتمان اصلاحطلبي و اعتدالطلبي که من بهترين فرد را در اين شرايط آقاي روحاني ميدانم رأي دهيد. مطمئن باشيد آقاي هاشمي نظر قطعي به وي دارد و آقاي خاتمي هم بارها گفته که من به شخصه به روحاني راي ميدهم و هيچ شکي در لياقت، کفايت و تدبير وي ندارم و اين کافي است براي کساني که ميخواهند از نظر بزرگان با خبر باشند و موضعگيريهايي از اين قبيل که نشانه دور خوردن عارف و حاميان اصلاحطلب اوست و موجب دلخوريهايي شده، موجب شد دفتر خاتمي در بيانيهاي حمايت از حسن روحاني را تکذيب کند. سايت «فرارو» که از عارف حمايت ميکند، در اين باره نوشت: سيدمحمد خاتمي نفيا يا اثباتاً درباره هيچ يک از نامزدهاي محترم نظري نداده است. (يونسي گفته بود که «آقاي خاتمي بارها گفته است که من به شخصه به روحاني راي ميدهم) دفتر خاتمي خبرهاي منتسب به بعضي اعضاي ستادهاي نامزدهاي انتخابات که از سوي بعضي سايتها و خبرگزاريها، منتشر شده را خلاف واقع ميداند.
در همين حال عارف ديروز در حاشيه ديدار با بازاريان تهران درباره درخواست حاميان روحاني به ائتلاف با وي گفت: بنده نظري ندارم و تا آخر در صحنه خواهم ماند.
علي اکبر اوليا نماينده سابق يزد و از حاميان اصلاحطلب عارف نيز در مصاحبه با خبرگزاري آريا گفت: در نظرسنجيهاي اخير وضعيت عارف بهتر از روحاني است و ما شانس آقاي عارف را بهتر ديدهايم.
موافقان نامزدي حسن روحاني ميگويند او ممکن است نظر برخي اصولگرايان مانند مطهري و ناطق و... را هم جلب کند اما مخالفان ضمن تأکيد بر اينکه وي اصولگرا نيست ميگويند روحاني مدتهاست که از جامعه روحانيت نيز فاصله گرفته و جايگاهي ندارد. از آن سو مخالفان عارف ميگويند او اگر اصلاحطلب بود خودسرانه اقدام به ثبتنام نميکرد.
نکته جالب اختلاف ميان محافل اپوزيسيون است. به غير از طيف وسيعي از اپوزيسيون که قائل به تحريم انتخابات و خيانت نکردن(!) به جنبش (فتنه) سبز هستند، موافقان حضور دو دسته شدهاند. در حالي که سايت ايران امروز به قلم محمد ارس، روحاني را يک شانس بزرگ معرفي کرد و نوشت: روحاني در برنامههاي تبليغاتي قويتر از موسوي و کروبي ظاهر شد. اگر هم ضعفها و کاستيهايي دارد که حتماً دارد، در جريان انتخابات آتي از نو ساخته خواهد شد. يعني همانگونه که از موسوي نخستوزير دهه شصت، موسوي سبز دهه نود ساخته شد؛ از خاتمي مکتبي، خاتمي اصلاحگرا بيرون آمد و جوانان افراطي مکتبي به نيروي مترقي تبديل شدند و عاقبت خانواده رفسنجاني و خود رفسنجاني هم به صف درآمدند. با چنين هنري از پس ضعفهاي روحاني نيز برخواهيم آمد.
در مقابل اخبار روز ديگر وبسايت وابسته به اپوزيسيون با حمايت از عارف نوشت: «در انتخابات فعلي باقيمانده جريانات اصلاحطلب اشتباه قبل را تکرار کردند. ابتدا گزينه اميدبرانگيز براي هواداران اصلاحات محمد خاتمي بود که با به ميدان آمدن يا آوردن هاشمي رفسنجاني نظرها ناگهان از سوي نماد اصلاحطلبي به سمت نماد دوران سازندگي تغيير جهت داد.
همين مورد گوياي اين است که شاه کليد ايستادن بر سر اصول در بين اين جريان گم شده يا اساساً اميد به پيگيري اصلاحطلبي به نااميدي بدل شده است.» اخبار روز افزود: اصلاحطلبان با حمايت از يک نيروي با تجربه و در عين حال تازه نفس چون دکتر عارف که داراي حساسيت کمتري نيز بود ميتوانستند اشتباه عدم حمايت جدي از معين در 84 را جبران کنند. عدم ورود هاشمي از ابتدا و کنار کشيدن روحاني به نفع عارف و معرفي اين چهره از سوي بدنه اصلاحات به جامعه و جوانان ميتوانست اميد را برانگيزد.
يادآور ميشود براساس برخي تحليلها، زمزمه حذف يک نامزد و انتخاب ديگري از سوي حلقهاي که در فتنه سال 88 نقش ايفا کرد، بيش از آن که تاکتيک انتخاباتي باشد، شگردي براي هل دادن هر دو نامزد به سمت اتخاذ مواضع تند و خراب کردن پلهاي پشت سر خود - با وجود عضويت در مراکزي نظير مجمع تشخيص مصلحت- به قيمت القاي اين مطلب است که فتنه سبز نمرده است! به همين دليل هم بعضاً ديده ميشود که هر دو نفر با دليل و بيدليل از هاشمي و خاتمي و موسوي تشکر و تجليل ميکنند! اين طراحي براي آن است که افکار عمومي فراموش کنند تندروها ضمن شرطگذاري مدعي بودند بدون آزادي بازداشتيها و حصر شدگان، حاضر به حضور در انتخابات نيستند و نيز فراموش کنند که اين جريان مدعي تقلب در انتخابات و عدم آزادي و سلامت آن بودند.
برنامهریزی حلقه انحراف برای ایجاد درگیری در مراسم ارتحال امام راحل(ره)
پس از عدم احراز صلاحیت کاندیدای اصلی حلقه انحراف و شکست پروژه برای انتخابات ریاستجمهوری، برخی اخبار از تلاش این حلقه برای ایجاد درگیری و حاشیه در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) حکایت دارد.
به گزارش سیرنیوز؛ شنیده شده است که حلقه انحراف با سازماندهی نیروهای خود به منظور شرکت در مراسم سالگرد رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی می کوشد تا در میان برنامه مراسم، شعارهایی را در حمایت از کاندیدای عدم احراز صلاحیت شده این حلقه سربدهند.
بر اساس این گزارش، گردانندگان این حلقه با اطلاع از اینکه این اقدام نیروهای سازماندهی شده حامی حلقه انحراف و اخلال در نظم برنامه با واکنش مردمی روبرو خواهد شد، به این اقدام مبادرت میورزند تا از طریق درگیری و نزاع، مانع برگزاری بدون حاشیه و منظم برنامه شوند.
منبع: فاطر نیوز
آدرس واقعيت در انتخابات
انتخابات به مهمترين بحث روز کشور تبديل شده است. اولين مناظره 8 نامزد انتخابات روز گذشته برگزار شد و نامزدها درباره چالشهاي اقتصادي موجود و برنامهها و تدابير خود در اين باره سخن گفتند.
کیهان: گشايش و رونق اقتصادي طبيعتا يکي از نيازهاي مهم در هر کشور است و معمولا محور اقتصاد يکي از متغيرهاي اثرگذار در فضاي رقابت انتخاباتي تلقي ميشود. براي چالش اقتصادي بايد چارهجويي کرد. نامزدها نيز در اين باب شعارها و برنامههايي دارند و ضمنا از زاويه تعلقات سياسي خود، گريزي هم به حوزه سياست داخلي و خارجي ميزنند و از چالشهاي موجود در حوزه تعاملات سياسي بين جريانها و همچنين حوزه سياست خارجي سخن ميگويند. به راستي بايد از کدام چشمانداز به پديده انتخابات و دولت جديد و چارهجويي چالشهاي سهگانه اقتصادي، سياست داخلي و سياست خارجي نگريست. نگاه واقعگرايانه در اين باره کدام است؟
اولين واقعيت اين است که ما در ايران زندگي ميکنيم نه در اروپا يا ژاپن و چين و روسيه و هند. نظم سياسي- اجتماعي فعلي ما در يک پويش تاريخي صدها ساله به ويژه پويش تاريخي يک صد سال اخير قوام يافته است. ما نميتوانيم در «خلأ» نظريهپردازي کنيم يا بر مبناي «خيال» سخن بگوييم و مدل و برنامه بنويسيم. هاضمه جامعه ايراني در اين پويش تاريخي پرماجرا شکل گرفته و جاذبهها و دافعههاي خود را شناخته است. اين هاضمه جمعي با جاذبهها و دافعههاي قدرتمند خود، سلطنت و استبداد عجين شده با استعمار را که 200 سال بود ايران را به قهقرا ميبرد، پس زد. ملت ما آغازگر چالش با قدرتهاي غربي نبود اما در مقام دفاع از موجوديت و تشخص خود برآمد و چون عزت نفس نشان داد، يک صد سال تمام تازيانه قدرتها را بر گرده خود حس کرد. تلخ بود براي جماعت ايراني که حاصل دسترنج خود را برسفره اجنبي بگذارد و آنگاه گماشتگان اجنبي با منت و باجخواهي، اندکي از آن سرمايه و دسترنج را به او صدقه بدهند. هرچه از روزگار قاجار به عصر پهلوي آمديم، اختيار حکومتها و دولتها کمتر شد به نحوي که حاکمان دوره پهلوي با نظر مشخص انگليس يا آمريکا ميآمدند و ميرفتند. استبداد به خودي خود مصيبتي بزرگ بود چه رسد به اينکه حاکمان جور، حلقه به گوش قدرتهاي زورگوي بيگانه باشند. ملت ما در برابر چنين انحطاطي انقلاب کرد.
واقعيت دوم اين است که ايران بر سر چهارراه مهمترين تحولات منطقه و جهان قرار گرفته است. ما نميتوانيم در خلأ و خيال زندگي کنيم يا نقشه بچينيم و تدبير کنيم. ما روي گسل اصلي سياست و امنيت و اقتصاد جهان ايستادهايم. بيدليل نيست که جنگ اول و دوم جهاني در اروپا و ميان ياغيهاي گردنکش اروپايي آغاز شد اما سرنوشت خاورميانه را زير و رو کرد. و بيدليل نيست که جنگ سوم آغاز نشده، مقامات آمريکايي و صهيونيستي - به انضمام انگليس- خاورميانه اسلامي را هدف «جنگ جهاني چهارم» قلمداد کردند و در فاصله 12سال گذشته، 6 جنگ خونبار را به افغانستان و عراق و لبنان و غزه و سوريه و مجددا غزه در فلسطين تحميل کردند. واقعيت اين است که بپسنديم يا نپسنديم، کشور ما وسط يک ميدان جنگ بزرگ قرار دارد. بالغ بر 60 سال است که نه غرب و شرق اروپا، نه روسيه و چين و هند و نه ژاپن دستخوش جنگ نشدهاند و در مقابل، منطقه ما در همين 60 سال بالغ بر 12 جنگ تحميلي را تجربه کرده است. يعني به طور متوسط هر 5 سال يک جنگ رخ داده و ظرف 12سال گذشته اين رکورد به هر 2 سال يک جنگ افزايش يافته است. جبهه غرب با تحريک و حمايت صدام، شلاق جنگ را نيز بر شانههاي ملت ما کوبيدند و به جز اثر پينه بسته زخم اشغالگري در جنگ اول و دوم جهاني، و زخم کودتا و سيطره و چپاولگري، جراحت جنگ تحميلي 8 ساله را نيز بر شانههاي ملت ما برجاي گذاشتند تا يادمان نرود که ما دشمناني عنود و لجوج داريم و حتي اگر بالش نرم زير سرمان بگذارند، آن زخمها نميگذارد خواب شويم.
واقعيت سوم آن است که آميختگي امت و امام، معجزهاي باورنکردني در ايران پديد آورد. قدرتهاي پنجه افکنده بر چهار گوشه خاورميانه، در ايران يک ژاندارمري مرکزي ساخته بودند تا منطقه را مديريت کنند. تلخي طوفاني شدن اين مرکزيت تا ابدالآباد از کام آنها بيرون نخواهد رفت. دشمنان ملت ايران هر تير عداوت که در ترکش داشتند، پرتاب کردند و واقعيت چهارم همين است که ملت ايران به رغم همه عداوتها سر پا مانده، قدرتمندتر شده، بر چالشها غلبه کرده و پيش رفته است. اين عداوتها، باد مخالف و مزاحمي بود که از يک سو از شتاب حرکت ما ميکاست اما در مقابل ورزيدگي و توانمندي ما را بيشتر ميکرد و وادار ميساخت ظرفيتهاي بزرگ و معطلمانده و کشف ناشده خود را بيشتر بشناسيم و به فعليت برسانيم. هرچه روزگار طولاني غلبه استبداد و استعمار، ايران را از مسابقه پيشرفت کشورها به حاشيه پرتاب کرد، دوران تجديد حيات ملت ايران در قالب انقلاب و جمهوري اسلامي، موجب بازگشت به مسير مسابقه و هماوردي با حريفان ديرينه با وجود تنه زدنها و مزاحمتهاي آنان شد.
واقعيت پنجم که مطلع اصلي انتخابات ماست، اين حقيقت است که جمهوري اسلامي از حيات ملت مومن و بصير و تجربه اندوخته خود ريشه ميگيرد. از کف خيابان تا پاي صندوق راي و از جبهه جنگ نظامي تا ميدان حماسه سياسي و اقتصادي، اين خود ملت بودهاند که به رغم عمليات رواني سنگين دشمنان به ميدان آمده و با تشخيص به هنگام ضرورتها، خون تازه در رگهاي جمهوري اسلامي جاري کردهاند. اين راز سلامت و شادابي و نشاط و اقتدار و جوان ماندن جمهوري اسلامي است. واقعيت ششم را بايد در هنر جمهوري اسلامي و نظام ولايت فقيه جستوجو کرد؛ اينکه از هفتههاي اول انقلاب تا امروز بر راي و مشارکت سياسي مردم اصرار کرده و به آن اعتماد و اتکا داشته است. تامين امنيت و ثبات کشور در عين آمد و شد جريانهاي سياسي و جابهجايي مديران و بحرانانگيزي بدخواهان، ويژگي برجستهاي است که ناظران بيطرف جهاني بر واقعيت آن در ايران اذعان دارند. انتخابات پيش رو بر بستري از اين واقعيتهاي چندگانه برگزار ميشود.
جريانهاي سياسي و نامزدهاي محترم نميتوانند بر اين واقعيتهاي انکارناپذير چشم بپوشند و در خلأ يا خيال موضع بگيرند. البته که بايد براي ساماندهي اقتصاد کشور و کاستن از رنجهاي معيشت مردم به ويژه طبقات زحمتکش و مستضعف جامعه تدبير کرد. اين مسئوليتي سنگين بر دوش رئيسجمهور و دولت آينده است. و ضرورتاً بايد در کنار تدابير بلند مدت و ميان مدت، تدابير کوتاه مدتي را براي حمايت از اقشار محروم- ولي نعمتان بيمنت انقلاب و جمهوري اسلامي- به اجرا گذاشت. اما معناي اين تکليف آن نيست که کساني بخواهند با زير پا گذاشتن واقعيتها، چوب حراج به عزت و استقلال و امنيت ملي بزنند و دشمنان را به طمع آورند. ابراز اشتياق يکطرفه به تنشزدايي و مذاکره يکطرفه با آمريکا، همان تحقيري را به دنبال خواهد داشت که دولتمردان آمريکايي در قبال دولت اصلاحات و مقامات اروپايي با دولت سازندگي کردند.
اصلا از چشمانداز استراتژيک، اين عين خيانت است که اولا به دشمن متعرض و دست درازي کننده پيشدستي نکنند و ثانيا در موقعيت دفاع نيز ضعف نشان دهند در حالي که دشمن مشغول دشمني و گستاخي است و عليالدوام حالات رفتاري و گفتاري طرف مقابل را رصد ميکند. از اين حيث برخي طيفهاي سياسي و نمايندگان آنها پالسهاي غلط به دشمن ميدهند و در حالي که خود کم آوردهاند اين انگاره غلط را القا ميکنند که ملت ايران کم آورده است. اين خيانت در حق امنيت ملي است و بيترديد بدون تامين امنيت و اقتدار در منطقهاي انباشته از ناامني، نميتوان تدبير اقتصادي کرد. اين جفا در حق يک ملت است که به جاي تاکيد بر استفاده از ظرفيتهاي ملي و بسيج استعدادهاي پايانناپذير بومي- و البته سينه سپر کردن دربرابر چالشهاي سخت موجود- يکراست در خانه دشمن قسم خورده را نشان دهيم و به نام ملت ايران(!) کاسه گدايي و التماس به دست بگيريم. چنين نامزدياي، نامردي در حق ملتي مظلوم اما عزيز و بزرگ است.
از سوي ديگر مدل ساماندهي اقتصادي مطلوب در خلأ نوشته و به اجرا گذاشته نميشود. اگر در برابرچالش چند لايه اقتصادي موجود بايد منطق «اقتصاد مقاومتي» را به کار بست، اين منطق مطلقا با تلقي «شرکت سهامي» از دولت سازگاري ندارد. بايد ديد دوستان و شريکان و موتلفان هر يک از نامزدها کيستند تا آنگاه بتوان گفت هويت واقعي آنها کدام است و آيا ميتوانند از عهده «اقتصاد مقاومتي» برآيند يا خير. آيا طيفهايي که در گذشته خود سابقه برخورد طعمهوار با فرصتهاي مسئوليت و مسندنشيني داشته يا درقبال رانتخواران و مفسدان و فرصتطلبان اقتصادي شيوه همسفرهگي يا حداکثر انفعال پيشه کردهاند، ميتوانند در برابر ريخت و پاش و حيف و ميل بايستند و منطق پايان دادن به هدررفت فرصتها و منابع را بر بستر اقتصاد مقاومتي به اجرا بگذارند؟ هر نامزدي که خود يا حاميانش تلقي غنيمتانگارانه به دولت داشته باشند و نتوانند به امتيازخواهي و حاشيه امنيتگزيني اطرافيان و حاميان «نه» بگويند، نميتوانند از عهده ساماندهي اقتصادي برآيند. در واقع اجراي بهترين شعارها و وعدهها، در گرو سينه سپرکردن مقابل امتيازطلبان و مفسدهجوياني است که در ادوار مختلف دولتها خود را به رخ کشيدهاند. آنها که داراي دافعههاي قدرتمند در مقابل معارضان امنيت و منافع ملي نيستند، نميتوانند نمايندگان صادقي براي سلامت بخشيدن به اقتصاد کشور در فضاي متلاطم سياست و اقتصاد جهاني باشند.
دولت آينده بايد در تراز شخصيت پرورده و قوام يافته ملت ايران ظاهر شود. تراز شخصيت اين ملت، «ما ميتوانيم» است. انقلاب اسلامي، دفاع مقدس 8 ساله، مهار مردمي غائله گروهکها، بسيج ملي از پاي صندوق راي تا کف خيابان و از کارخانه تا مراکز تحقيقاتي و علمي به هنگام ضرورت، همه ثابت ميکند که روح بسيجگري و به ميدان آوردن استعدادها بر مبناي منطق «ما ميخواهيم و ميتوانيم» در کالبد ملت ما جريان دارد. مهم اين است که اين روحيه جمعي و ملي از طرف نامزدهاي محترم، بزرگ و محترم شمرده شود. با تسليمطلبي يا عافيتخواهي محض و پرهيز از مجاهدت و خطرپذيري نميتوان کامياب شد. هيچ چيز ارزشمندي در دنيا نيست که رايگان و بدون هزينه به دست آيد. بدون شجاعت نميتوان سري در ميان سرها درآورد و آقايي کرد. البته که بايد تدبير کرد و حکمت به خرج داد. اما نام تانک دادن و کلاشينکف گرفتن را نميتوان تدبير در غنيمت گرفتن گذاشت همانگونه که ادعاي زمين دادن و زمان گرفتن از سوي کسي به اسم بنيصدر در دوران جنگ، نشانه شجاعت و تدبير و حکمت نبود.
محمد ايماني
چرا تضميني براي «مصونيت از انحراف» وجود ندارد؟
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،«ماموريت غيرممکن» اميراحمدي و پيشنهاد معاون نخستوزير رژيم صهيونيستي ظاهراً در نگاه اول پيشرفت خوبي داشت و به يک نتيجه کاربردي موثر رسيده بود؛ خصوصاً که معاون احمدينژاد در برابر موج اعتراضات مراجع تقليد و سياستمداران و شخصيت هاي فرهنگي و اجتماعي ، حاضر به پس گرفتن حرفش درباره «دوستي با مردم اسرائيل» نبود350 و رئيسجمهور نيز ميکوشيد از هرگونه موضعگيري عليه مشايي طفره برود. اين وضعيت براي دولت، مثل يک «تعليق ايدئولوژيکِ» آزاردهنده بود و رفتار سياسي مشايي هم فقط به التهابات دامن ميزد.
20 روز بعد، مشايي دوباره يک نشست خبري در «کاخ گلستان» ترتيب داد.351 طبيعتاً او در برابر مطالبات بحق حاميان گفتمان سوم تير - که ماهيتِ حقيقي اسرائيل جنايتکار و صهيونيستهاي غاصب را از مکتب «اسلام ناب» امام خميني(ره) آموخته بودند - بايد عذرخواهي و عقبنشيني ميکرد، اما هدفي جز پيچيدهتر ساختن بحران نداشت و در اين ميان، اعتبار رئيسجمهور اولين آسيب جدي را ميديد. مشايي در نشست خبريِ «کاخ گلستان» باز هم اعلام کرد:
براي هزارمين بار ميگويم با مردم اسرائيل دوست هستيم.352بدينترتيب «حلقه انحرافي» در روزهاي داغ تابستان 1387 ايجاد اولين بحران گفتماني- سياسي را در منظومه فکري رئيسجمهور کليد زد و عملاً نخستين «حمله معتبر» از درون دولت را عليه باورهاي راستين احمدينژاد انجام داد.
(از اين پس، «حلقه انحرافي دولت» به طور متوسط در هر دو ماه يک هزينه سنگين سياسي را به شخص رئيسجمهوري تحميل کرد و طي 5 سال حدود 30 حمله ايدئولوژيک و بحران ضدگفتماني را از درون دولت عليه باورهاي او تدارک ديد. در واقع، پديدآوردن دستکم 15 بحران گفتماني و 15 هزينة سنگين سياسي براي سقوط منزلت يک رئيسجمهور کافي بود، چون هربار از اعتبار احمدينژاد نزد هواداران اصيل «گفتمان سوم تير» ميکاست و او را بيشتر از جمع ياران واقعي خود جدا ميساخت.)
اسفنديار رحيممشايي حتي روز 21 مرداد 1387 براي تبيين بيشتر فلسفه «اظهار دوستي با مردم اسرائيل» يک يادداشت اختصاصي را در اختيار سايت «عصر ايران» از رسانههاي حاميِ هاشمي رفسنجاني گذاشت و خيلي صريح نوشت:
ما جنگي با اسرائيل نداريم. بعضيها فکر ميکنند همه مردم اسرائيل در خيابانها پوتين به پا کردهاند! اين بايد افتخار ما باشد که با هيچ ملتي دشمني نداريم.353
ديدگاههاي مشايي شباهتهاي زيادي به ديدگاههاي «حزب کارگزاران» داشت، چنان که عصر يکشنبه 8 ارديبهشت 1392 «اکبر هاشمي رفسنجاني» نيز در ديدار با خبرنگاران و نويسندگان جريان فتنه، همين ديدگاه را درباره «جنگ با اسرائيل» تکرار کرد. اظهار دوستي با مردم اسرائيل از بيخ و بن با فتواي صريح امام خميني(ره) درباره «شهرکنشينان صهيونيست» مخالف بود و روز 22 مرداد 1387 براي چندمينبار روزنامه «کيهان» در کنار ديگر رسانهها، چهره ها و شخصيت هاي اصول گرا خواستار عذرخواهي و عزل مشايي شد.
رفتار رئيسجمهور کم کم به ايجاد يک حاشيه امن براي مشايي انجاميد، چون احمدينژاد خطقرمز خود را برخورد با او ميدانست. پافشاري مشايي بر موضعش زمينه ارسال سيگنال اسرائيل را فراهم ساخت و روز 9 شهريور 1387 «شيمون پرز» به ميدان آمد. رئيسجمهور رژيم صهيونيستي در گفت وگو با راديو صداي آمريکا ضمن تروريست ناميدن احمدينژاد از سخنان آشتيجويانه «اسفنديار رحيم مشايي» استقبال کرد و گفت:
دوستي ما با ملت ايران 2500 ساله است. ما «دوران طلايي» با ايران داشتيم و يهوديان به «کوروش هخامنشي»، پادشاه باستاني ايران به دليل نقشي که در آزاد شدن «بردگان يهودي بابل» داشت، احترام ميگذارند.354
ستايش رئيسجمهور اسرائيل از «ضدگفتمان» حلقه انحرافي، نه تنها به حساسيت احمدينژاد منجر نشد، بلکه او روز پنجشنبه 28 شهريور در آستانه چهارمين سفرش به آمريکا درباره «دوستي با مردم اسرائيل» گفت «حرف مشايي، حرف مکتب ما و حرف دولت است!»355 پس از 2 ماه جنجال، موضع رئيسجمهور گره اين بحران سياسي را کور کرد. حالا همه نگاهها به سوي رهبر معظم انقلاب دوخته شد تا با تدبير حکيمانهشان راه عبور از اين التهاب هزينهساز را ترسيم کنند.
هنوز يک روز از تأييد «دوستي با مردم اسرائيل» توسط رئيسجمهور نگذشته بود که رهبر انقلاب در دومين خطبه نماز جمعه روز 29 شهريور 1387 جلوي يک انحراف سياسي دولت نهم را گرفتند و موضع مستدل و قاطع نظام را اعلام کردند.
حضرت آيتالله خامنهاي «دوستي با مردم اسرائيل» را يک «حرف غلط و غيرمنطقي» و «قضيهاي پوچ» دانستند که نبايد دستمايه التهابات سياسي قرار گيرد، زيرا چنين اظهاراتي چيزي بيش از يک مسالهاي «کوچک» و «جزيي» نيست؛ بنابراين در منظومه سياسي و گفتماني نظام هيچ جايي ندارد. رهبر معظم انقلاب فرمودند:
يك نفر پيدا ميشود درباره مردمي كه در اسرائيل زندگي ميكنند يك اظهارنظر ميكند، البته اين اظهارنظر، «اظهارنظر غلطي» است. اينكه گفته شود ما با مردم اسرائيل هم مثل مردم ديگر دنيا دوستيم، اين حرف درستي نيست، «حرف غيرمنطقي» است.... ما با يهودي ها هيچ مشكلي نداريم، با مسيحي ها هيچ مشكلي نداريم، با اصحاب اديان در دنيا هيچ مشكلي نداريم، اما با غاصبان سرزمين فلسطين چرا، مشكل داريم.
غاصب هم فقط رژيم صهيونيستي نيست. اين موضع نظام است اين موضع انقلاب و موضع مردم است. حالا كسي حرفي ميزند اشتباه ،عكسالعملهايي هم در مقابل آن نشان داده ميشود. خوب مساله را بايد تمام كرد.
اينكه يك روز يك نفر از اين طرف بگويد، يكي از آن طرف بگويد، يكي اين جور استدلال كند، يكي از آن طرف حرف بزند، اين درست نيست، اين التهاب آفريني است؛ حرفي بود گفته شد و اشتباه بود و تمام. موضع جمهوري اسلامي و موضع دولت جمهوري اسلامي هم اين نيست... خوب اين «حرف خطايي» بود، حرف درستي نبود. اين را نبايد وسيله التهاب قرار داد.
من خواهش ميكنم از همه، اين جور مسائل كوچك و مسائل جزئي را، حرفي بر زبان كسي جاري ميشود، مطلبي گفته ميشود، اين را وسيلهاي قرار ندهند براي اينكه مدتي جريان سازي و مسالهآفريني بشود در سر تا سر كشور، يك عده موافق يك عده مخالف سر قضيه اي پوچ، خوب موضع نظام مشخص است، تمام شد.356
در واقع رهبر انقلاب پيش از هر چيز ابتدا شخص رئيسجمهور را از سقوط به ورطه يک «بحران ايدئولوژيک» نجات دادند و مانع تحميل هزينههاي بيشتر به احمدينژاد گشتند، چون موضع مشايي با ماهيت و منطق گفتمان رئيس دولت درباره «صهيونيسم» در تباين مطلق بود و يک «ضدگفتمان» عليه رئيسجمهور اصولگرا به حساب ميآمد.
رهنمودهاي رهبري يک مرزبندي دقيق ميان «موضع نظام و دولت» با «موضع فردي» در حد و اندازه يک معاون تازهکار رئيس دولت را ترسيم کرد و از همين نقطه، وزن و اهميت و اعتبارِ رفتارهاي سياسي «اسفنديار رحيم مشايي» براي نظام به روشني مشخص شد.
او از دو سال قبلتر نيز حرفهاي عجيب و غريبي درباره «حجاب» ميزد؛ حتي ديماه 1385 فيلم حضورش در مجلس رقصي در ترکيه و در حين انجام يک ماموريت دولتي رسمي به عنوان رئيس «سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري» منتشر شد، اما اينبار ديگر فرصتي براي ادامه حاشيهسازي نيافت. در عين حال سخنان رهبر انقلاب در پايان خطبه دوم نماز جمعه شامل يک هشدار مهم به فعالان سياسي نيز بود و توصيه جدي کردند که فعالان سياسي از «بيانصافي عليه دولت» بپرهيزند.
در تابستان 1387، احمدينژاد هرچند نخستين اشتباه بزرگ سياسي/ گفتمانياش را با حمايت از ايده پوچ و بيپاية «دوستي با مردم اسرائيل» مرتکب شد، اما همچنان يک رئيسجمهور مکتبي و مردمي و دلسوز شناخته ميشد و دغدغه رهبر معظم انقلاب نيز مراقبت و حفاظت از اين سرمايه بزرگ براي نظام بود. احمدينژاد نيز مانند ما «معصوم» نبود. البته اين نخستين تذکر علني حضرت آيتالله خامنهاي به رئيسجمهور احمدينژاد نبود؛ گرچه نخستينبار بود که رهبر معظم انقلاب با تبيين مصداق موضوع (دوستي با مردم اسرائيل) مانع يک انحراف گقتماني شدند.
«انحراف از اصول» همواره يکي از دغدغههاي کليدي حضرت آيتالله خامنهاي بوده است؛ چنان که هم در دوران رياستجمهوري «اکبر هاشمي رفسنجاني» و هم در هنگام زمامداري «سيدمحمد خاتمي» رهبر معظم انقلاب پيرامون «انحراف» هشدار دادند. وقتي روز 8 شهريور 1384 «محمود احمدينژاد» براي نخستينبار به همراه اعضاء هيات دولت به ديدار رهبر معظم انقلاب رفت، ايشان به تشريح نظريههاي «عدالت» در نظامهاي معاصر جهان و تبيين «عدالت» از منظر «مکتب اسلام ناب» پرداختند و فرمودند:
اگر «عدالت» را از «معنويت» جدا كنيم - يعنى عدالتى كه با معنويت همراه نباشد - اين هم عدالت نخواهد بود. عدالتى كه همراه با معنويت و توجه به آفاق معنوىِ عالم وجود و كائنات نباشد، به «رياكارى» و «دروغ» و «انحراف» و «ظاهرسازى» و «تصنع» تبديل خواهد شد.357
دومين ديدار رئيسجمهور احمدينژاد و کابينه با رهبر انقلاب اسلامي روز 17 مهر 1384 يعني دوماه پس از آغاز به کار «دولت نهم» رقم خورد. در واقع، اين نخستينبار بود که دولت جديد در ماه مبارک رمضان به حضور وليامر مسلمين ميرسيد.
حضرت آيتالله خامنهاي اين ملاقات را نيز به سنت مرسوم خود در جلسات ماه رمضان رهبري با دولتها به بازخواني «نصايح و مواعظ نهجالبلاغه» اختصاص دادند؛ زيرا اعتقاد دارند «فهم منطق علوى در باب مسائل كلان اداره كشور از خلال اين مواعظ بهدست مىآيد.» از اين رو، رهبر انقلاب تبيين علل و دلايل «انحراف» از رهگذر شرح «فرمان اميرالمؤمنين به مالكاشتر» را به عنوان دستور جلسه تعيين کردند و در همان ابتداي ديدار با رئيسجمهور احمدينژاد و دولت نوپا تذکر دادند:
نكتهى اول اينكه گمان «مصونيت از انحراف» را مطلقاً در خودمان نبايد راه بدهيم؛ يعنى هيچكس نبايد بگويد وضع ما كه روشن است و مثلاً در خط صحيح و در خط دين و خدا داريم حركت مىكنيم و منحرف نمىشويم؛ نه، چنين چيزى نيست.
امكان «لغزش» و «انحراف» از خط مستقيم براى همه هست و همه هم وسيلهى اجتناب از اين انحراف را دارند؛ يعنى اينطور نيست كه يك سرنوشت قطعى و حتمى وجود داشته باشد تا ما بگوييم هر كس در اين راه حركت مىكند، ناگزير بايد لغزش پيدا كند؛ نه، انسان مىتواند بدون لغزش و انحراف راه را ادامه دهد. اما «مصونيت از انحراف» هم «تضمينى» نيست كه انسان بگويد ما كه ديگر منحرف نمىشويم؛ بنابراين خاطر جمع سر را روى بالش نرمى بگذارد و از حال خودش غافل شود. هيچكدام از اين دو طرف قضيه نبايد مورد بىتوجهى قرار بگيرد.
وسيلهى «عدم انحراف» و پرهيز از انحراف چيست؟ «مراقبت از خود.» بايد مراقب بود. اگر از خود مراقبت كنيم، منحرف نمىشويم. اگر از خود مراقبت نكنيم، يا از ناحيهى سستى و ضعف در پايهها و مبانى عقيدتى انحراف به انسان روى مىآورد، يا از ناحيهى شهوات به انسان روى مىآورد.
حتّى كسانى كه پايهها و مبانى اعتقادى آنها محكم است، شهوات نفسانى بر نگاه و بينش عقلىِ درست و عميق نسبت به خط و راه و هدف غلبه مىيابد و انسان را منحرف مىكند؛ كه ما مواردش را ديديم... وقتى انسان نسبت به تعهدى كه با خداى خود دارد، بىتوجهى نشان داد و «خلف وعده» كرد، «نفاق» بر قلب او مسلط مىشود. بنابراين اگر ما بىتوجهى كنيم و تن به شهوات و هوىها بسپاريم، ايمان مغلوب و عقل مغلوب مىشود و هوى و هوس غالب؛ باز هم همان انحرافى كه از آن مىترسيديم، ممكن است پيش بيايد.
نكتهى دوم اينكه ماها اگر بخواهيم در اين جايگاهى كه هستيم، از احتمال خطاى خودمان كم كنيم، بايد از «سخن درشت خيرخواهان» نرنجيم؛ يكى از راههاى سلامت اين است... كسى كه مىدانيد قصد عناد و دشمنى ندارد، ولو با لحن درشتى هم حرف مىزند، از او نبايد واقعاً برنجيد. به سخن نرم و دلنشين «چاپلوسان» هم دل نسپريد.
اگر ما اين را رعايت كنيم، به نظر من خيلى به سود ماست... شما به عنوان يك حاكم، يك رئيس يا يك وزير، وقتى «طرفدار قشرى» هستيد، قهراً به آن «قشر» امكاناتى تعلق مىگيرد و آن قشر تمكنى پيدا مىكند كه همين «امكانِ تطاول آنها» بر حقوق مردم را بهوجود مىآورد؛ پس حواستان باشد.
يك جملهى ديگر از اين نامهى مبارك[ فرمان اميرالمومنين به مالک اشتر] اين است: «ثم انظر فى امور عمّالك»؛ كارها و امور كارگزاران خودت را مورد توجه قرار بده. اول، «انتخاب كارگزاران» است؛ «فاستعملهم اختباراً»؛ با «آزمايش» آنها را انتخاب كن؛ يعنى نگاه كن ببين چه كسى شايستهتر است. همين شايستهسالارىيى كه امروز بر زبان ماها تكرار مىشود، به معناى واقعى كلمه بايد مورد توجه باشد. اميرالمؤمنين (عليهالسّلام) هم در اينجا به آن سفارش مىكنند.
«و لا تولهم محاباه و اثره»؛ نه از روى «دوستى» و «رفاقت» كسى را انتخاب كن، كه ملاكها را در او رعايت نكنى - فقط چون رفيق ماست، انتخابش مىكنيم - نه از روى استبداد و خودكامگى؛ انسان بگويد مىخواهم اين فرد باشد؛ بدون اينكه ملاك و معيارى را رعايت كند يا با اهل فكر و نظر مشورت كند.358
براي مطالعه ارجاعات، اسناد، منابع و پانوشتهاي پاورقي به کتاب «شاهکليد انگليسي» (جلد 50 مجموعه نيمه پنهان) نوشته پيام فضلينژاد که در آينده نزديک توسط «دفتر پژوهشهاي موسسه کيهان» منتشر ميشود، مراجعه فرمائيد.
منبع:کیهان
نقش عربستان در ترور دانشمندان هستهای ایران افشا شد
یک خبرنگار سابق شبکه خبری «سیبیاس» فاش کرده عربستان سعودی مسئولیت تأمین مالی عملیات موساد علیه ایران را به عهده دارد.
وی افزوده: «یکی از نتایج این سفرها این بوده: توافق درباره اینکه سعودیها تأمین مالی زنجیره ترور چندین تن از کارشناسان برجسته هستهای ایران، که در خلال دو سال گذشته اتفاق افتاده را به عهده بگیرند.»
این خبرنگار صهیونیستی ـ آمریکایی ادامه میدهد: « رقمی که برای این کار صرف شده، طبق ادعای دوستم، 1 میلیارد دلار است که به گفته او، عربستان آن را برای خسارت وارد شده به برنامه هستهای ایران، رقم نازلی میداند.»
این خبرنگار آمریکایی در ادامه به دلایل درست بودن اظهارات دوستش اشاره کرده و مینویسد عربستان و اسرائیل هر دو در اینکه نمیخواهند به ایران اجازه دستیابی به توانمندی هستهای بدهند، مشترکند.
وی حملات سایبری ایران به عربستان سعودی را یکی دیگر از دلایل درست بودن ادعاهای دوستش عنوان کرده و مینویسد: «پیوند اسرائیل و عربستان از این لحاظ هم کاملاً عقلانی به نظر میرسد که ایرانیها طبق گزارشها پس از آنکه سانتریفیوژهایشان هدف حملات سایبری واقع شد به دولت عربستان حمله سایبری کردند.
خبرنگار سابق سیبیاس به گزارشی از دانشگاه تلآویو اشاره میکند که در آن عربستان سعودی به عنوان امید آخر و آخرین خط دفاعی اسرائیل ذکر شده است.»
لاندو مینویسد: «در حالی که اکثر متحدان سنتی اسرائیل در منطقه به خاطر بهار عربی از بین رفته یا تضعیف شدهاند، سعودیها آخرین امید اسرائیل برای حفظ منافع سیاسیشان در جهان عرب هستند.»
در چه صورتی انتخابات ایران برای آمریکا فاجعهبار میشود!؟
گروه بین الملل: یک مجله آمریکایی گفته است انتخاب جلیلی به عنوان رئیس جمهور ایران یک مسیر متفاوت با خواسته های مقامات آمریکایی و اصلاح طلبان ایرانی از حضور وی در انتخابات ناراضی هستند.
به گزارش "رجانیوز" با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری، رسانه های غربی در گزارش های متعدد به بررسی جریانهای سیاسی موجود در انتخابات، به ویژه رفتارهای انتخاباتی سعید جلیلی میپردازند.
مجله آمریکایی ویک در گزارشی به قلم کیت واگستاف با اشاره به احتمال بالای رای آوری سعید جلیلی در انتخابات نوشت: آن دسته از مقامات ایرانی و آمریکایی که به دنبال اصلاحات در ایران هستند، به یک میزان از حضور جلیلی در جریان انتخابات ناراضیاند. هم مشایی و هم رفسنجانی از داشتن روابط بهتر با غرب حمایت کردهاند. مشایی به رغم پیوند نزدیکش با احمدینژاد علناً اظهار کرده که هیچ دشمنیای میان ایران و ایالات متحده یا اسراییل نمیبیند و نیز به دنبال جذب سرمایههای میلیونها ایرانی خارجنشین است که به نظر واشنگتنپست، روحانیون و سیاسیون محافظهکار با آن مخالفند.
در ادامه این گزارش با اشاره به ثبت نام هاشمی رفسنجانی برای حضور در انتخابات آمده است: احتمالاً پشتیبانی نیمبند رفسنجانی از جنبش سبز در زمانی که عده اي خیابانها را در اعتراض به انتخاب مجدد احمدینژاد در سال 2009 تصرف کرده بودند، به ضررش تمام شد. مهمترین دلیل شورای نگهبان برای حذف رفسنجانی این بود که او در سن 79سالگی پیرتر از آن است که به این جایگاه برسد.
کشورهای غربی که به گفته منابع امنیتی رصد ویژه ای بر انتخابات ایران دارند همچنان امیدوارند دولتی روی کار بیاید که سر سازش با آمریکا داشته باشد البته در این گزارش به این موضوع اشاره شده است که اگر جلیلی به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شود انتخابات برای آمریکا فاجعه بار خواهد بود و این آروزها بر باد خواهد رفت.
در بخش دیگری از گزارش مجله ویک آمده است: جلیلی به عنوان یک رزمنده قسمخورده زمانی گفته بود که هدف ایران «ریشهکن کردن سرمایهسالاری، صهیونیسم و کمونیسم و ترویج گفتمان اسلام ناب در جهان» است.
ظاهراً جلیلی هنوز فلسفهی مقاومت سیاسی علیه غرب به عنوان درمان گرفتاریهای اقتصادی ایران را ترویج میکند. او اخیراً در یک نشست خبری گفت: «این حقیقت که ملت ایران از حقوق خود دفاع میکند، [امريكا] را ناامید میکند. به برکت مقاومت [ایران]، آنها شاهد پیشرفت چشمگیر ایران هستند.«
در این گزارش همچنین آمده است: برای آنها که امیدوار بودند که جنبش سبز روند اصلاحات را تقویت کند، جلیلی میتواند یک عقبگرد بزرگ باشد
سخنان کاندیداها باید واقعی، صمیمی، متکی بر اطلاعات درست و صادقانه باشد / مجلس در راس امور است نه نم
رهبر انقلاب اسلامی برگزاری پرشور انتخابات را زمینه ساز مصونیت، اقتدار، امنیت کشور و برطرف کننده تهدیدهای دشمنان خواندند و افزودند: نظام جمهوری اسلامی ایران، نظام ریشه دار است که ریشه آن مردم و پشتیبانی یکپارچه مردمی است.
حضرت آیت الله خامنه ای، پشتیبانی مردمی از نظام اسلامی را مایه عزت و برکت کشور و نظام و خود مردم دانستند و تأکید کردند: براساس این قاعده، انتخابات که مظهر حضور مردم است باید پرشور برگزار شود.
ایشان با اشاره به وجود قوانین خوب و معقول در همه مراحل انتخابات و نبود بن بست در هیچ مرحله ای، خاطرنشان کردند: تاکنون نیز همه مراحل براساس روال قانونی انجام شده است و داوطلبان انتخابات نیز در مصاحبه های خود بر تمکین از قانون تأکید کردند و این تمکین را هم بعد از اعلام بررسی صلاحیت ها انجام دادند که باید از همه آنها بویژه کسانی که احراز صلاحیت نشدند، تشکر و قدردانی کرد.
رهبر انقلاب اسلامی این رفتار را نشان دهنده ارجحیت و اهمیت قانون دانستند و افزودند: ممکن است ما از قانون هم ناراضی باشیم اما تمکین ما در مقابل قانون، موجب فصل الخطاب شدن قانون می شود.
آگاهی و هوشیاری و بصیرت مردم در تشخیص کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری نکته دیگری بود که حضرت آیت الله خامنه ای در موضوع انتخابات به آن اشاره کردند.
ایشان گفتند: با توجه به بالاتر بودن سطح آگاهی و بصیرت مردم ایران در مسائل سیاسی، از سطح متوسط جهانی و همچنین زمینه ای که برنامه های انتخاباتی صدا و سیما برای تشخیص مردم فراهم کرده است، امکان بالایی برای تشخیص و رسیدن به نتیجه از میان داوطلبان انتخابات وجود دارد.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: ممکن است نتیجه ای که فرد به آن می رسد، درست و یا غلط باشد که این اشکالی ندارد. مهم آن است که با آگاهی و بصیرت، براساس تشخیص خود عمل کنیم که قطعاً شامل اجر خداوند نیز خواهد شد.
حضرت آیت الله خامنه ای توصیه ای به داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری داشتند و گفتند: آقایان داوطلبی که در صدا و سیما برنامه دارند، وظایف سنگینی بر عهده دارند و باید مراقب باشند که خدایی نکرده برای جلب توجه مردم، هر حرف خلاف واقعی را بر دهان نیاورند.
ایشان تأکید کردند: سخنان کاندیداها باید واقعی، صمیمی، متکی بر اطلاعات درست و صادقانه باشد.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری باید فقط واقعیت را به مردم بگویند، هم واقعیت اوضاع کشور و هم واقعیت در مورد خودشان.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: اگر صادقانه عمل شود قطعاً خداوند کمک خواهد کرد و این کمک الهی نیز گاهی با دست یافتن به توفیق خدمت و مسئولیت است و گاهی هم با توفیق نیافتن برای خدمت در این مسئولیت است.
ایشان تأکید کردند: کاندیداها نباید برای جلب رأی مردم، به تخریب نامزدهای دیگر و همچنین تخریب واقعیات جامعه، اقدام کنند.
رهبر انقلاب اسلامی بار دیگر به موضوع انتساب نظر رهبری در انتخابات به برخی افراد اشاره کردند و گفتند: این حرفها همیشه بوده و واقعیت هم ندارد زیرا کسی نمی داند که رهبری به چه فردی رأی خواهد داد.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: رهبری نیز همانند بقیه مردم یک رأی بیشتر ندارد.
ایشان با اشاره به تبلیغات رسانه های بیگانه درخصوص رأی و نظر رهبری در انتخابات تأکید کردند: دشمنان براساس اهداف شناخته شده آنها، این تبلیغات را در دستور کار خود قرار داده اند اما نظام اسلامی بدون توجه به این تبلیغات، و بر اساس هدف، راه و تدابیر مشخص، کار خود را انجام خواهد داد.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود، فرصت نمایندگی مجلس شورای اسلامی را فرصتی مغتنم برای خدمت در نظام اسلامی و در عین حال مقطعی حساس و امتحان بزرگی در پیشگاه خداوند دانستند و افزودند: باید در این مقاطع حساس مراقب خود بود زیرا اگر فرد مسئول، بتواند از این پیچ خطرناک به سلامت عبور کند، آنگاه در نزد خداوند موفق و سربلند خواهد بود.
حضرت آیت الله خامنه ای حضور تخصص های متنوع در مجلس دهم را نشان دهنده ظرفیت بالای مجلس برای بررسی دقیق و کارشناسی طرح ها و لوایح دانستند و خاطرنشان کردند: از نظر مواضع سیاسی، مجلس در یکسال گذشته، موضع گیری های صحیح و بجایی داشته است.
ایشان رفتار و خلقیات نمایندگان در مجلس را بسیار مهم و تأثیرگذار در جامعه خواندند و افزودند: اگر در مجلس، عقل، فکر، طمأنینه، آرامش و محبت حکمفرما باشد، این ویژگیها در جامعه نیز مشاهده خواهد شد و اگر خلاف آن نیز از مجلس منعکس شود، در رفتار مردم تأثیر خواهد گذاشت.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: اگر در مجلس، تقوا، امانت، اخلاق، احساس مسئولیت و نشاط کاری دیده شود، مردم را به نمایندگان خوشبین و نزدیک خواهد کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند رفتار نمایندگان قطعاً در تربیت جامعه و سوق دادن آن به سوی برخی ارزش ها یا ضد ارزش ها تأثیرگذار است.
ایشان با تأکید بر لزوم کار دقیق و کارشناسی نمایندگان در مورد طرح ها و لوایح افزودند: این موضوع، حق مردم بر دوش نمایندگان است بنابراین دادن رأی ممتنع در طرح ها و لوایح قابل قبول نیست زیرا اگر فرد نماینده صاحب تخصص در آن موضوع است باید براساس اجتهاد خود عمل کند و اگر صاحب تخصص هم نیست از متخصصان مشورت بگیرد.
رهبر انقلاب اسلامی با اظهار گلایه از حضور کم تعداد نمایندگان در برخی جلسات و خالی بودن صندلی ها، تأکید کردند: نمایندگان باید در مجلس، هم حضور جسمانی و هم حضور ذهنی و قلبی داشته باشند و نسبت به طرح ها و لوایح اهتمام جدی نشان دهند.
حضرت آیت الله خامنه ای رعایت انصاف را یکی دیگر از نکات لازم برای نمایندگی مجلس برشمردند و خاطرنشان کردند: نمایندگان باید در مقابل همکاران خود و دولت و قوه قضاییه، انصاف را مراعات کنند زیرا رعایت نکردن انصاف موجب اثرگذاری منفی آن در جامعه می شود.
ایشان به موضوع تعامل قوه مقننه و قوه مجریه نیز اشاره کردند و افزودند: قوای مقننه و مجریه هر کدام براساس قانون دارای محدوده و حق مشخصی هستند که باید این محدوده را حفظ کنند و با یکدیگر تعامل لازم را داشته باشند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: تعامل دولت و مجلس، یک جاده دو طرفه است که باید از هر دو طرف مورد توجه قرار گیرد.
حضرت آیت الله خامنه ای، وجود برخی اختلاف نظرهای کاری میان مجلس و دولت را طبیعی دانستند اما گفتند: این، اختلاف نظرهای طبیعی نباید تشدید و یا تبدیل به کدورت شود.
ایشان مجلس و دولت را به ملاحظه یکدیگر سفارش کردند و افزودند: مجلس باید بداند که دولت در وسط میدان کارهای سنگین اجرایی است و ملامت ها هم به طرف او است، بنابراین باید رعایت حال قوه مجریه شود.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: دولت هم باید رعایت حق عظیم مجلس در قانون را بکند.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه، اساس همه کارها قانون است و مجلس ریل گذار حرکت دولت است، گفتند: دولت باید برروی همان ریلی که مجلس می گذارد، حرکت کند اما مجلس هم باید ریلی بگذارد که دولت بتواند برروی آن حرکت کند و در پیچ های خطرناک به دره سقوط نکند.
ایشان یک نکته دیگر را هم درخصوص مجلس متذکر شدند و افزودند: مجلس قطعاً در رأس امور است اما این به معنای آن نیست که هر نماینده ای خود را در رأس امور بداند.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: امروز، وظیفه مهم همه ما، انجام کارها با نیت خالصانه و با جدیت و مجاهدت و احساس وظیفه است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای بیانات خود از تلاشهای یک سال گذشته رییس، هیأت رییسه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی تشکر کردند.
در ابتدای این دیدار آقای دکتر لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی درخصوص عملکرد یک سال گذشته قوه مقننه گزارشی را بیان کرد.
رئیس مجلس، تلاش کمیسیونهای مختلف در شفاف سازی بودجه سال 92، حل مسائل معیشتی و تورم، کنترل نوسانات ارز، حمایت از تولید ملی و اقتصاد مقاومتی، توجه به کشاورزان و بازنشستگان و وضعیت سلامت، اعمال انضباط مالی و توجه ویژه به بخش نفت و گاز، نیرو و دفاع را از اقدامات مهم مجلس شورای اسلامی عنوان کرد.
آقای دکتر لاریجانی همچنین تصویب 53 قانون از مجموع 300 طرح و لایحه مطرح شده در صحن مجلس، بهره گیری دیوان محاسبات از روشهای نوین نظارتی و ارتباط مستمر با مدیران دستگاههای محتلف، ارائه ی نظرات مشورتی از سوی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و ورود مجلس در کمک به دولت برای حل مشکلات اقتصادی را از دیگر اقدامات قوه مقننه در یکسال گذشته بیان کرد.
رئیس مجلس شورای اسلامی انتخابات 24 خرداد را به لحاظ شرایط منطقه ای و بین المللی، بسیار حساس خواند و اظهار امیدواری کرد: حضور پرشور مردم در انتخابات ریاست جمهوری، حماسه سیاسی بزرگی را رقم بزند.
زمینه سازی جدید غربی ها برای ایجاد فتنه 92
فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر در سی وهشتمین کنگره خود لاهیجی را به ریاست این نهاد برگزید در حالی که وی پنج دوره سهساله نایب رئیس این فدراسیون بود. این انتخاب در حالی بود که بارها لاهیجی برضد سیاستها و موارد حقوق اسلامی در جمهوری اسلامی ایران صحبت کرده بود.
البته فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر متشکل از چندین نهاد است که دو نفر از آنها ایرانی و از حامیان فتنه و ضدانقلاب هستند.
پیش از این شیرین عبادی به عنوان رییس کانون مدافعان حقوق بشر معرفی شده بود و هم اکنون نیز لاهیجی به عنوان رییس جامعه دفاع از حقوق بشر انتخاب شد.لاهیجی مواضع تندی علیه مبانی حقوق اسلامی در انقلاب اسلامی دارد که به همین دلیل نیز مورد حمایت شدید ضدانقلاب است.
انتخاب این دو که در مخالفت با نظام اسلامی شهره خاص و عام هستند در حالی صورت میگیرد که تنها 16 روز به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری یازدهم باقی مانده است.
مطهری برای نجات آقای هاشمی، خودش را هم غرق خواهد کرد
وی حتی پا را فراتر گذاشت و گفت: که بهترین راه آن این است که خبرگان رهبری پیشنهاد بنده را برای تغییر اعضای شورای نگهبان در دستور کار اجلاس آینده خود قرار دهند تا به مقام معظم رهبری ارائه نمایند.
در حالی که دکتر جلیلی یکی از گزینه های محبوب انتخابات ریاست جمهوری در بین مردم است و حتی دشمنان و عناصر ضد انقلاب از میان 8 کاندیدای حاضر در صحنه مانور منفی شدیدی علیه این نامزد به راه انداخته اند مطهری به دکتر جلیلی پیشنهاد انصراف از صحنه انتخابات را داد(!) و از وی خواست که برای دوره های بعد کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شود.
پیش از این روزنامه صهیونیستی یدیعوتآحارونوت کاندیداتوری جلیلی را حائز اهمیت بیشتری نسبت به ثبت نام هاشمی و مشایی تشخیص داده و با تاکید بر اهمیت و نفوذ وی در مذاکرات هسته ای، وی را به عنوان گزینه ای معرفی می کند که احتمال ریاست جمهوری وی نیز برای آنان دلهره آور است.
همچنین ان بی سی نیوز، درباره کاندیداتوری سعید جلیلی می نویسد: ”سعید جلیلی، محافظه کار تندروی نزدیک به آیت الله خامنه ای، کسی است که با رویه خود تا کنون اجازه نداده است تا مذاکرات با نتیجه مطلوب دنبال شوند.
البته به احتمال زیاد منظور این رسانه دشمن از نتیجه مطلوب،ذعقب نشینی ایران از حق هسته ای خود است.
با توجه به اینکه دکتر جلیلی در مذاکرات هسته ای با5+1قدمی از حقوق از ملت ایران عقب نشینی نکرده است ترس دشمنان ازکاندیداتوری و پیروزی دکتر جلیلی طبیعی است زیرا با رئیس جمهور شدن دکتر جلیلی اختیارات وی بیشتر و در نهایت کار برای دشمنان سخت تر خواهد شد.
حجت الاسلام حسین جلالی رئیس دفتر آیت الله مصباح در این خصوص در گفتگو با بی باک اظهار داشت: دشمنان جمهوری اسلامی ایران هرکجا که گفتمان امام و انقلاب را ببیند همانجا را مورد هدف قرار می دهد، دشمن نسبت به درک ما پیرامون مسائل بیرون بسیار حساس تر است و به واسطه این حساسیت مو را از ماست بیرون می کشد و در مسائلی که به ضررش تمام می شود حسابرسی می کند.
جلالی تاکید کرد: اما اینکه چرا آقای مطهری پیشنهاد انصراف به دکتر جلیلی می دهد به واسطه حب افراطی وی نسبت به آقای هاشمی است، که اعتدال را از دست داده و چراغ عقل را خاموش و چراغ احساس را روشن کرده است.
وی در ادامه افزود: حب هاشمی باعث شده علی مطهری مصلحت ها را نبیند و در مسائل مملکت چشمش کور و گوشش کر شده و قدرت تصمیم گیری را از دست داده است. حرفی که آقای مطهری میزند انتقاد نیست بلکه اعتراض است که دوستان وی هم از اظهاراتش نگرانند.
رئیس دفتر علامه مصباح در مورد پیشنهاد مطهری برای تغییر اعضای شورای نگهبان بیان داشت: مطهری برای نجات آقای هاشمی، خودش را هم غرق خواهد کرد.
رشوه جریان انحرافی به بیبیسی
بنا بر اطلاعات موثق، جریان انحرافی در چند نوبت طی ماههای اخیر مبالغ کلانی را به عنوان رشوه تبلیغاتی به کارگزاران بیبیسی فارسی داده است.
صادق صبا، سردبیر بخش فارسی تلویزیون بیبیسی از مبلغ 6 میلیون یورو دریافتی از این رابط، رقمهایی را برای متقاعد کردن مدیران بالادستی خود در بیبیسی خرج کرده است. گفتنی است صادق صبا در زمینه گرفتن زیرمیزی برای رپرتاژ در بیبیسی سابقه طولانی دارد که معروفترین نمونه آن افتضاح گرفتن پول از فرح دیبا، بیوه شاه مخلوع بود.
ما شکستخوردگان چرا بايد به هاشمي دخيل ببنديم
«ما شکست خوردهايم. اين واقعيتي است که بسياري از ما هنوز به دلايل متفاوت باور نداريم.»
کیهان: پايگاه اينترنتي روز آنلاين وابسته به طيفي از اپوزيسيون مقيم پاريس مطلب فوق را درباره ناکامي سناريوي اپوزيسيون در انتخابات منتشر کرد و افزود: آنان که اين شکست را قبول ندارند جز احساسات حرفي براي گفتن ندارند. ما شکست خوردهايم و باور اين شکست اولين اتفاق مهم است که چشمان خستهمان را باز مي کند.
اين سايت اينترنتي در عين حال در توجيه علت حمايت از هاشمي نوشت: تنها گزينه قابل بحث که سبب فضاي کنوني در تحريم يا عدم تحريم انتخابات رياست جمهوري شد، حضور هاشمي رفسنجاني بود، با تمام سابقه گذشتهاش تا خرداد ماه 88 و تا امروز. هاشمياي که هيچ کدام از ما که نماز جمعه بيست و ششم تير ماه و آن روز که اصليترين تريبون نظام را که با فشار بر هاشمي مصادره کرديم، از خاطر نبردهايم. هاشمي که ميتوان او را تنها سياستمدار غير ايدئولوژيک در نظام جمهوري اسلامي دانست. فردي که سياست را براساس منفعت سياسي ميسنجد. هاشمياي که با تمام نقاط تاريک سياستورزي و تمام لحظات تلخ گذشتهاش، امروز بر مسند تنها اپوزيسيون جدي در چارچوب نظام نشسته است. براساس همان سياست منفعتسنج هاشمي، امروز منافع شخصي و سياسياش با برخي از منافع حداقلي ما در اين شرايط خفقان از بد يا خوب حادثه يکيست.
نويسنده تصريح ميکند: قرار نيست به هاشمي اعتماد کنيم، قرار نيست او رهبر حرکتيمان شود، تقدسزدايياش کنيم، سياه و سفيد نگاهش کنيم، قرار نيست با او همراه شويم، قسم خوردهاش شويم يا سينهچاکش، قرار نيست فراموش کنيم و ببخشيم.
برنامه های امشب(6 خرداد) کاندیداها در تلویزیون
به گزارش بولتن نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران، مراسم قرعه کشی برنامههای تبلیغاتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری روز جمعه( 91/3/3) با حضور نمایندگان نامزدها برگزار شد.
با در نظر گرفتن و تعيين شدن جدول پخش برنامههاي کانديداها از رسانه ملي، "علياکبر ولايتي" امشب (يکشنبه) ساعت 20، در برنامه با دوربین شبکه اول سیما حضور مییابد.
"حسن روحاني" با حضور در گفتگوی ویژه خبری در ساعت 22:45 از شبکه دوم سيما پاسخگوي سوالات مجري برنامه خواهد بود.
همچنين "غلامعلي حدادعادل" نيز ساعت 23:30 در شبکه جام جم به سوالات ايرانيان خارج از کشور پاسخ ميدهد.
چشم جهانیان به ایران پس از انتخابات است
به گزارش خبرنگار گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، ویلیام هیگ وزیر خارجه انگلیس در گفت و گو با روزنامه سعودی فرامنطقه ای "الشرق الاوسط" چاپ لندن اعلام کرد که چشم جهانیان به ایران پس از انتخابات و میزان جدیت آن در روند مذاکرات دوخته شده است.
آیا حسن روحانی هم دست به افشاگری خواهد زد؟/نقش اطرافیان شیخ دیپلمات در آماده سازی بسته های افشاگری!
گفته می شود حسن روحانی نیز قرار است افشاگری کند.
به گزارش سراج24 شنیده شده که حسن روحانی گفته است بسته هایی را برای افشاگری آماده کرده است. بر اساس این شنیده ها وی گفته است تمام آرا با این افشاگری به سمت من بر می گردد!
گفته می شود حسن روحانی قصد دارد از عملکرد دوران تصدی دبیری شورایعالی امنیت ملی خود دفاع کند. گفتنی نیست برخی چهره های امنیتی نزدیک به روحانی این پیشنهاد را به او کرده اند.
لازم به ذکر است گفته می شد که احمدی نژاد افشاگری های علیه بعضی از کاندیداها بویژه قالیباف در دستور کار دارد ولی تاکنون جز سکوت خبری شنیده نشده است.احتمال داده می شود که از افشاگری به عنوان بلوف سیاسی در رقابت های انتخاباتی جهت جلب نظر ها بسوی خود استفاده گردد.
جريان اصلاحات خود اکنون بيش از هر زمان ديگر محتاج اصلاحات ساختاري است
عضو سابق گروهک دفتر تحکيم معتقد است اصلاحطلبان همچنان در سردرگمي به سر ميبرند و به همين دليل در زمينه هل دادن هاشمي به نامزدي انتخابات دچار ضرر و زيان شدند.
کیهان: «رشيد-الف» که داراي سوابق بازداشت به خاطر حضور در برخي آشوبگريهاست، درباره رد صلاحيت هاشمي مينويسد: «از ابتدا درون جبهه اصلاحات در مورد ورود آقايان خاتمي و هاشمي به انتخابات، دو ديدگاه وجود داشت. ديدگاه اول که خواهان حضور در انتخابات در درجه اول با خاتمي و اگر نشد آقاي هاشمي بود. آنها معتقد بودند رد صلاحيت آقاي هاشمي غيرممکن است.
ديدگاه دوم اما ديدگاهي بود که مخالف حضور آقايان خاتمي و هاشمي در اين انتخابات بود.
در مورد آقاي خاتمي صاحبان اين ديدگاه معتقد بودند که ورود او به اين عرصه نتيجهاي جز يأس و سرخوردگي نيروهاي اصلاحطلب و تحميل هزينههاي سنگين به باقي مانده تشکيلات نيمهجان اصلاحطلبان نخواهد داشت، آنها با توجه به اتفاقات چهار سال گذشته شانس پذيرش خاتمي را از سوي حاکميت صفر يا چيزي نزديک به صفر ميدانستند. در واقع لب کلام هواداران اين ديدگاه اين بود که در موازنه قواي کنوني هيچ شانس و امکاني وجود ندارد.
مدافعين اين ديدگاه معتقد بودند که آقاي خاتمي اگر بيايد رد صلاحيت ميشود و اگر هم رد صلاحيت نشود قطعا رئيسجمهور نميشود در حاليکه برخي مدافعين حضور آقاي خاتمي معتقد بودند حکومت جرات رد صلاحيت آقاي خاتمي را ندارد. البته با رد صلاحيت آقاي هاشمي با آن سوابق و جايگاه فکر ميکنم ديگر براي اين دوستان مشخص شده که تکليف آقاي خاتمي در صورت حضور چه بود!»
در حالي که خاتمي متهم به هل دادن هاشمي به وسط ميدان است، «رشيد-الف» ادامه ميدهد: به هر حال پس از اينکه خاتمي اتفاقا با ذکر دلايلي کاملاً مشابه با دلايل آن دسته از اصلاحطلباني که مخالف حضور وي در انتخابات بودند با درايت و تدبير حاضر به ورود غيرعاقلانه به اين مهلکه نشد، تقاضاهاي سراسيمه از آقاي هاشمي براي حضور در انتخابات افزايش يافت. ضمن اينکه در مورد ميزان رايآوري آقاي هاشمي هم ترديدهاي جدي وجود داشت.
وي در ادامه تحليل خود که از سوي گويانيوز منتشر شده، خاطرنشان ميکند:«اولين باري که برخي دوستان نام آقاي هاشمي را مطرح کردند خدمتشان عرض کردم که وقتي سال 92 سال حماسه سياسي ناميده ميشود معنياش اين است که خروجي اين حماسه قرار نيست آقاي خاتمي و هاشمي يا فردي نزديک به اين دو و مجموعه اصلاحطلبان باشد. به طور کلي صاحبان ديدگاه دوم امکان حصول چنين توافقي در آستانه انتخابات 92 را با توجه به واقعيات موجود، ناممکن ميدانستند.»
وي ميافزايد: برخي دوستان بهگونهاي سخن ميگويندکه گويي تنها هدف ما از فعاليت سياسي کم کردن روي طرف مقابل يا تحميل هزينه به اوست بدون اينکه توجه کنيم که تأثير کلي اقدامات ما بر آينده جريان اصلاحطلبي چيست و کمي جلوتر از نوکبيني خود را هم ببينيم! خب حالا هزينه را تحميل کرديم، چه شد؟ گيريم که اصلاً به جاي آقاي هاشمي آقاي خاتمي ميآمد و رد صلاحيت ميشد چه اتفاقي ميافتاد؟دوستان انتظار چه چيزي را ميکشند و با اين تحليلهاي سست دل چه کسي را ميخواهند خوش کنند؟ آيا بنا بود در اين انتخابات گرهي باز کنيم يا گرهي بر گرههاي موجود بزنيم و بر ضخامت ديوار بنبست بيفزاييم؟
اين عضو گروهک منحله تحکيم سرانجام خاطرنشان ميکند: بدون شک ميوه چنين اقداماتي را جريان اصلاحات نخواهد چيد. به خصوص اگر اصلاحطلبان به اين وضعيت بيبرنامگي و عدم انسجام و به اين سيکل معيوب سرگرداني و روزمرگي- غالب و هيجانزدگي و بيشفعالي- موسمي خاتمه ندهند. رويدادهاي چند ماه اخير براي چندمين بار ثابت کرد که جريان اصلاحات خود اکنون بيش از هر زمان ديگر محتاج اصلاحات ساختاري است. ممکن است عدهاي بگويند اکنون موقع اين حرفها نيست، ولي اين حرفها مدتها و دست کم بيش از يک سال است که مکرراً مطرح ميشود و کسي توجهي نميکند و اتفاقاً وضعيت کنوني ما حاصل همين بيتوجهي و همين بيبرنامگي، ساختارگريزي، شخصمحوري و سياستورزي شتابزده است.
رد صلاحيت هاشمي، هرگز دليلي موجه براي نکوهش جسماني يک جانباز جنگ تحميلي نبوده و نيست
یک سايت اينترنتي نزديک به اصلاحطلبان از علي مطهري خواست به خاطر بداخلاقي عليه رزمندگان و جانبازان دفاع مقدس عذرخواهي کند.
کیهان: عصر ايران با اشاره به اظهارات علي مطهري که گفته بود «بنده پيشنهاد ميکنم براي ارزيابي توان جسمي آقاي هاشمي، يک مسابقه دو صدمتر بين ايشان و آقاي جليلي و يک مسابقه کشتي بين آقاي هاشمي و آقاي حداد برگزار کنند.» نوشت: تلاش براي اثبات اين که هاشمي، داراي سلامت و توانايي کافي براي اداره قوه مجريه است، اشکالي ندارد... مطهري از بين همه کانديداها، سعيد جليلي را به مسابقه دو با هاشمي فراخوانده است. جليلي در زمان جنگ، يک پاي خود را از دست داده است و با پاي مصنوعي تردد ميکند.
عصر ايران نوشت: اين سخن مطهري، از آن جهت غيراخلاقي بود که يک نقص جسماني را به رخ ميکشاند. اين در حالي است که اگر کسي به طور مادرزاد، داراي نقصي در بدنش باشد، هيچ انسان اخلاقمداري آن را به رخش نميکشد، چه رسد به اين که يک نفر براي دفاع از دين و ميهناش، بجنگد و بخشي از وجودش را از دست بدهد.
اين پايگاه اينترنتي تصريح کرد: رد صلاحيت هاشمي، هرگز دليلي موجه براي نکوهش جسماني يک جانباز جنگ تحميلي نبوده و نيست و فارغ از اين که سعيد جليلي، تجربه و توان لازم براي رياست جمهوري را دارد يا نه و رأي خواهد آورد يا خير، علي مطهري، اخلاقاً يک عذرخواهي شخصي به او و يک عذرخواهي عمومي به موکلانش بدهکار است.
علي مطهري که به خاطر حمله به شوراي نگهبان و برخي مواضع کجانديشانه، عنوان اصلاحطلب جديد را از شبکه دولتي انگليس دريافت کرده صرفاً به اعتبار انتساب به استاد شهيد مطهري(ره) مورد توجه اصولگرايان در انتخابات مجلس قرار گرفت و دست بر قضا جزو ده نفري بود که به اصرار رئيس جمهور در انتخابات مجلس هشتم در فهرست اصولگرايان قرار گرفت و به مجلس راه يافت.
وي با وجود مخالفت شديد با نامزدي هاشمي در سال 84 که ضمن مصاحبهها و مقالاتي منتشر شد، 8 سال بعد سراغ هاشمي 79 ساله رفت و با اصرار از وي خواست نامزد انتخابات شود. اين در حالي بود که هاشمي پيش از آن چند بار در ملاقاتهاي خود تصريح کرده بود توانايي لازم براي مسئوليت اجرايي را ندارد. با اين حال روحيه افراط و تفريطي مداوم علي مطهري باعث شد تا اين بار از هاشمي به اصرار حمايت کرده و در مقابل، هتاکي دور از منطق و انصاف اخير را عليه يک رزمنده و جانباز دفاع مقدس روا دارد.
تبلیغ، صحیح و حق است؛ اما به دور از فریب و متهم كردن این و آن
به نقل از khamenei.ir با اعلام نهایی اسامی نامزدهای حائز صلاحیت شركت در انتخابات ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان، زمان تبلیغات كاندیداها رسماً آغاز شد.
حضرت آیتالله خامنهای كه روزگاری در سالهای ۶۰ و ۶۴ خودشان به عنوان نامزد در انتخابات ریاست جمهوری حاضر بودهاند، در ۲۴ سال اخیر نیز در جایگاه رهبر جمهوری اسلامی ایران توصیههایی را در رابطه با فضای تبلیغات انتخاباتی ابراز داشتهاند.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در صفحهی ویژهی انتخابات ۹۲ به بازخوانی بخشهایی از این توصیهها میپردازد:
«فضاى انتخابات، باید فضاى سالمى باشد؛ فضاى تبلیغات، باید با فضاى پروپاگاندهاى معمول دنیا تفاوت داشته باشد.
امروز در دنیا، دمكراسى، یك دمكراسى حقیقى نیست؛ زیرا فشار تبلیغات پُر زرق و برق توخالى، با سخنان فریبآمیز، آنچنان بر ذهن مردم سنگینى مىكند، كه امكان انتخاب درست را به مردم نمىدهد؛ نمىگذارند مردم فكر كنند. هر كس كه مقداری از كارهاى انتخاباتى كشورهاى به اصطلاح دمكراتیك را مشاهده كرده باشد، این معنا برایش واضح است. حرفهایى كه مىزنند، وعدههایى كه مىدهند، قیافههایى كه مىگیرند، تملقهایى كه از بعضى از قشرها یا گروهها مىگویند، ارتباطهایى كه با جناحهاى خاصى برقرار مىكنند تا نظر آنها را جلب بكنند، اینها كارهاى سالمى نیست؛ كارهایى است كه وقتى در یك مجموعهى مردمى انجام گرفت، فضا را مسموم مىكند و قدرت فكر كردن به آنها نمىدهد.
تبلیغ، صحیح و حق است؛ اما با معناى واقعى كلمه، با حفظ حدود شرعى كلمه، به دور از فریب، به دور از كارهاى دروغین و نمایشى، به دور از متهم كردن این و آن. نمىشود ما بگوییم كه مسؤولان انتخابات، نسبت به این قضیه هیچ مسؤولیتى ندارند؛ این شرط سلامت انتخابات است.» ۱۳۷۰/۰۹/۲۷
شوراي نگهبان چه کرده که فرياد آمريکا قطع نميشود؟!
مقامات وزارت خارجه آمريکا براي چندمينبار طي 4 روز گذشته عليه شوراي نگهبان موضع گرفتند و مدعي شدند به خاطر رسيدگي به صلاحيت نامزدها، انتخابات ايران آزاد نيست!
کیهان: در آخرين مورد از اين موضعگيريها جان کري وزيرخارجه آمريکا ضمن يک کنفرانس خبري در تلآويو از رد صلاحيت برخي نامزدها در ايران انتقاد کرد و گفت: شوراي نگهبان غيرانتخابي صدها نامزد احتمالي را براساس يک سري معيار مبهم، رد صلاحيت کرده است.»
وزير امور خارجه آمريکا افزود؛ شوراي نگهبان، تنها براساس منافع جمهوري اسلامي صلاحيتها را بررسي کرده و به نظرات متفاوت ايرانيان، بياعتنا بوده است.
کري گفت: در نبود شفافيت، بسيار بعيد است که نامزدي از ميان هشت نامزد تاييد شده، خواسته گروه بزرگي از ايرانيان را نمايندگي کند يا اينکه به سرمنشا تغييري تبديل شود.
وي گفت: وقتي نهادي که منتخب مردم نيست، فقط براساس اين که يک فرد چقدر در راستاي منافع حکومت است، درباره (تاييد صلاحيت) نامزدهاي انتخابات تصميم ميگيرد، به سختي ميتوان گفت که روندي آزاد، منصفانه و شفاف حاکم است.
پيش از اين دو تن از معاونين و سخنگويان وزارت خارجه آمريکا - از جمله وندي شرمن- نيز با اسم بردن علني از هاشمي رفسنجاني و رحيم مشايي تصريح کرده بودند به خاطر رد صلاحيت اين دو نفر، انتخابات ايران را غيرآزاد ميدانند و به رسميت نميشناسند.
ادعاي جان کري درباره غيرانتخابي بودن شوراي نگهبان در حالي است که حتي در آمريکا نيز دادگاه فدرال نهادي غيرانتخابي و انتصابي است و همين نهاد چند سال قبل با وجود اکثريت آراي رقيب بوش، رأي به پيروزي بوش داده براساس قانوناساسي جمهوري اسلامي که با رفراندوم عمومي به تصويب رسيده، شوراي نگهبان مسئول رسيدگي به صلاحيت نامزدهاي رياستجمهوري و نظارت بر سلامت انتخابات است.
سراسيمگي و اظهارات خشمگينانه مقامات آمريکايي عليه شوراي نگهبان، از يک سو از اهميت راهبردي اين شورا حکايت ميکند و از سوي ديگر نشان ميدهد عملکرد شوراي نگهبان در رسيدگي به صلاحيت نامزدها و رد نامزدهاي فاقد صلاحيت، درست نقطه مقابل توقع و خواست دشمنان ملت ايران و از جمله آمريکا بوده که براي دههها از ديکتاتوري کودتايي حمايت کرده و مانع از برقراري دموکراسي و انتخابات در ايران بودند.
خبرنگار فراری اصلاحطلب دست به دامان رقاصهها شد
به گزارش خبرنگار "ندای انقلاب"، فعالیت مجدد جریان ضدانقلاب با همکاری غرب برای ایجاد اغتشاش و ناآرامی در کشور آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری مدتی است که به شکل واضحی افزایش یافته است که برگزاری یک کنسرت با نام "امید برای تغییر ایران" یک نمونه از آن است.
این کنسرت که با هدف تجمیع افراد ضد انقلاب در آلمان برگزار میشود دقیقا یک هفته پیش از برگزاری انتخابات ایران و به میزبانی رکسانا صابری و با حضور جمعی از خوانندگان اروپایی و ایرانی به فعالیت میپردازد.
این کنسرت ضدایرانی که در آن عدهای از خوانندگان لسآنجلسی نیز در کنار یکدیگر حضور دارند، شاید یکی از نخستین اپیزودهای سناریوی غرب در راستای القای سیاستهای آمریکا و اروپا در انتخابات ایران باشد.
اما نکته جالب توجه دیگر حضور صابری به عنوان میزبان این کنسرت و هماهنگ کننده اجرای آن است. زیرا صابری پیش از این در سال 87 به اتهام خرید و فروش مشروبات الکلی و پس از آن در سال 88 به اتهام جاسوسی برای سازمان سیا به 8 سال زندان در ایران محکوم شده بود که سرانجام نیز به آمریکا گریخت.
این جاسوس فراری که با وزیر امور خارجه سابق آمریکا و بسیاری از مسئولان سازمان جاسوسی آمریکا، انگلیس و آلمان دیدار داشته است این بار درصدد است تا با برپایی این کنسرت بازی جدیدی به طراحی آمریکا علیه ملت و مردم ایران در آستانه انتخابات به اجرا بگذارد.
البته امبرتو گاتیکا از بزرگترین تهیهکنندگان و تامین کنندگان مالی کنسرتها در جهان نیز از حاضران در این کنسرت است که احتملا تامین هزینههای مالی این کنسرت بر عهده این آمریکایی خواهد بود.
خط مشترک فتنه و منافقین در انتخابات ریاست جمهوری
عوامل فتنه و مرتبط با حلقه پاریس و سرکرده منافقین در پیامی مشابه به عناصر داخل کشور، ضمن دستور تحریم انتخابات، آغاز آشوب و درگیری قبل از برگزاری انتخابات را خواستار شدند.
به گزارش مؤسسه راهبردی دیدهبان، اردشیر امیر ارجمند از اعضای حلقه پاریس و از فعالین فتنه 88، بعد از اعلام نتایج بررسی صلاحیت داوطلبین انتخابات ریاستجمهوری در ایران، به شدت سعی کرد شورای نگهبان را زیر سوال ببرد و عدم احراز صلاحیت کاندیداهای مورد نظر خود را اقدامی سیاسی از سوی این شورا خواند.
مشاور حقوقی میرحسین موسوی که ارتباطش با عناصر منافقین در فتنه88 اثبات شد، بدون ذکر هیچ دلیل حقوقی و علمی اقدام شورای نگهبان را غیر قانونی و در راستای از بین رفتن رکن جمهوریت در ایران خواند!
امیر ارجمند که در سال 88 از عناصر اصلی القای تقلب به موسوی و طرفدارانش بود، اینبار ادعا کرده که تقلب در انتخابات از زمان بررسی صلاحیت داوطلبین آغاز شده و انتخابات ریاست جمهوری 92 در ایران هیچ اعتباری ندارد!
وی به عنوان یکی از عناصر اصلی حلقه ضدانقلاب پاریس محسوب شده و در این انتخابات نیز وظیفه ارسال رمز به عوامل آشوب داخل کشور از طریق صحبتهایش را دارد.
بر پایه این خبر، مشابه این جملات را نیز مریم رجوی سرکرده منافقین، البته با ادبیات مخصوص جبهه نفاق ابراز کرده است.
سرکرده منافقین نیز که در طول بیش از 3دهه گذشته سودای براندازی نظام را داشته، با اشاره به عدم احراز صلاحیت دو نفر از کاندیداها، شرایط بوجود آمده را مناسب برای براندازی دانسته است.
مریم رجوی که هر سال در پیام نوروزی خود دیدار در میدان آزادی را وعده میدهد! ضمن دعوت مردم به اعتراضات خیابانی خواسته که انتخابات از سوی مردم تحریم شود.
بر پایه این خبر با وجود تفاوت در نوع ادبیات منافقین و عوامل فتنه در حلقه پاریس که گویی یک خط و متن را با دو نوع گفتار متفاوت ارائه می کنند، مشخص میشود که ضد انقلاب در انتخابات پیشرو خط آشوب و درگیری قبل از آغاز رای گیری را در پیش گرفته و پیامهای صادر شده از خارج کشور در واقع همین مطلب را به عناصر داخل منتقل می کند.
گفتنی است هفته گذشته دو تن از عوامل منافقین که به منظور انتقال دستورالعملهای حلقه خارج به داخل و هماهنگسازی عناصر و تشکلهای داخلی جهت اخلال در روند برگزاری انتخابات وارد کشور شده بودند، با هوشیاری سربازان گمنام امام زمان (عج) پس از ورود و چند روز تعقیب بازداشت شدند.
چه کاندیداهایی امروز برنامه تبلیغاتی دارند؟
محسن رضایی، سیدمحمد غرضی و سعید جلیلی امروز (شنبه) با حضور در رسانه ملی در برنامه تبلیغاتی خود شرکت میکنند.
سيلي جمهوري اسلامي را خورديد؟! گواراي وجود!
«حرکت شوراي نگهبان در عدم تأييد هاشميرفسنجاني، سيلي نظام ولايتفقيه در گوش برخي رسانهها و نويسندههاي اپوزيسيون رژيم بود.»
کیهان:پايگاه اينترنتي خودنويس وابسته به اپوزيسيون خارج کشور ضمن انتشار مطلب فوق خاطرنشان کرده است: اين گروه آنقدر در حمايت بيچون و چرا از رفسنجاني از يکديگر گوي سبقت را ميربودند که يادشان رفته بود بازي انتصابات در ايران آزاد نيست. اين نکته مهم است که رد صلاحيت رفسنجاني آب در لانه مورچهها ريخت و نکات کليدي زيادي را مشخص کرد.
در ادامه اين نوشته آمدهاست: عدهاي از رسانهها و نويسندگان اپوزيسيون آنقدر ذوقمرگ شده بودند که شرط بندي کرده بودند. آن هم شرطهايي که شايد فقط در مسابقات اسبسواري ميشد چنين شرطهايي بست. ولي سيلي حاکميت در گوش اين رسانهها و نويسندهها بسيار سهمگين و غافلگيرکننده بود. به يقين شوک ناشي از اين سيلي با دعوت از هيچ مهماني براي مصاحبه در اين رسانهها قابل رفع نخواهد بود.
خودنويس اضافه ميکند:«تا ديروز تمام اين رسانهها و قلمها داد ميزدند که رد صلاحيت هاشمي به نفع مخالفان حکومت نيست. چرا که باعث قدرتمندتر شدن و بسط ديکتاتوري ميشود. امروز به يکباره همه اين رسانهها و قلمها فرياد زدند که حاکميت تير خلاص را به خود زد (!)
اين آبي که در لانه مورچگان ريخته شد به يقين تأثيراتش را به تدريج نشان خواهد داد و اميدوارم آن دسته از نهادهايي که با طناب وابستگان رفسنجاني به داخل چاه ميرفتند به خود آيند و راههاي صحيحتري پيدا کنند.
خودنويس در ادامه نوشت:«نکته آخر اين که با رد صلاحيت رفسنجاني نه تنها در ايران قيامت نخواهد شد، بلکه مخالفان حتي علاقه ندارند به خاطر وي باتوم بخورند و از او دفاع کنند. بياييد فرض کنيم رفسنجاني تأييد صلاحيت ميشد و مثل موسوي حصر خانگي ميشد. کدام پشتوانه سبز ميخواست از عاليجناب سرخپوش حمايت و براي آزادي ايشان مبارزه کند؟ آيا وقت آن نيست که به خود بياييد؟ مگر ما از عاليجناب سرخپوش و ترور رستوران ميکونوس سخن نميگفتيم؟! رد صلاحيت گواراي وجودتان(!)
گفتني است همه شواهد موجود و برخي اسناد که کيهان به آن اشاره داشته است حکايت از آن دارد که مجموعه مشترک دشمنان بيروني و دنبالههاي داخلي آنها در پي قرباني کردن آيتاللههاشمي بودهاند و از اين روي عدم احراز صلاحيت ايشان از سوي شوراي نگهبان را ميتوان اقدامي در جهت نجات آيتالله رفسنجاني از دام خطرناکي دانست که براي ايشان تدارک ديده بودند. هياهوي توأم با عصبانيت آمريکاييها در همين راستا قابل ارزيابي است.
ناله های شکسن ضد انقلاب و بیگانگان
رسانههاي بيگانه و ضد انقلاب تحليلهاي قابل تأملي درباره عدم تأييد صلاحيت آقاي هاشمي براي انتخابات رياستجمهوري منتشر کردهاند.
کیهان: در اين تحليلها از يک سو خشم و ناخرسندي از اين اتفاق که آن را غيرمنتظره ميدانند، موج ميزند و از طرف ديگر تلاش ميشود موضوع تحريف شود.
در اين زمينه سايت فتنهگر کلمه که از سوي فراريان فتنهسبز مديريت ميشود ادعا کرد شوراي نگهبان با رد صلاحيت هاشمي به پيکر انقلاب شليک کرد! شبکه دولتي انگليس هم مدعي شد «هاشمي حذف [!؟] شده و اين باعث ريزش پايگاه اجتماعي حکومت خواهد شد». همچنين سايت جرس از قول يکي از همکاران فراري روزنامههاي زنجيرهاي (عبدالرضا-ت) ادعا کرد با اين اتفاق دوره جمهوري اسلامي به پايان رسيده است. جرس همچنين از قول حسن يوسفي اشکوري (از وابستگان گروهک ملي مذهبي) «اوايل فروردين 68 خبر برکناري آيتالله منتظري را شنيدم و بسيار افسرده و ناراحت شدم و دريغ خوردم. آن روز اميدمان را بر باد رفته ميديدم اما پس از ساعتي افسوس گفتم براي خود او خوب شد. همين ماجرا پس از دريافت خبر رد صلاحيت آقاي هاشمي در ذهنم تکرار شد... اکنون هاشمي نيز بايد مثل منتظري فزت و ربالکعبه بگويد»!
اين دعاوي در حالي است که اولا هاشمي حذف نشده و رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام است و ثانيا پايگاه اجتماعي نظام همان است که در آن 8ماهه فتنه از پاي صندوقهاي رأي تا کف خيابان خود را به رخ دشمن کشيد. در عين حال بايد از منافقيني که دم خروس از پس جامهشان پيداست پرسيد که آيا شماها همان محافلي نيستيد که در اوج فتنه شعار جمهوري ايراني داديد و بر اساس توهم احمقانه خود براي حذف جمهوري اسلامي خيز برداشتيد؟ در واقع دوره جديد جمهوري اسلامي نه امروز که همان روز آغاز شد.
در همين حال شبکه دولتي انگليس با ابوالحسن بنيصدر (آلت دست گروهک منافقين در سال 59 و 60) مصاحبه کرد. بنيصدر در اين مصاحبه گفت: هاشمي رفسنجاني واپسين قمار زندگي سياسي خود را کرد. او نباخته. من هم جاي او بودم که مخالفش هستم، همين کار را ميکردم(!)
بيبيسي در عين حال از قول مجيد محمدي عضو فراري حلقه کيان و همکار راديو فردا گفت: رد صلاحيت هاشمي نکته تازهاي به واقعيت جمهوري اسلامي اضافه نميکند. حاکميت فکر ميکند هزينه برخي اتفاقات و ريزشها را در سال 88 پرداخته است؛ بنابراين امروز نکته جديدي وجود ندارد. هاشمي در آن سال مقابل حاکميت و رهبري ايستاد.
وي افزود: مسئله حکومت اين است که آمدن هاشمي باعث ميشود که عمده مخالفان اصلاحطلبان و گروههاي برانداز در زيرچتر او قرار گيرند و اگر اتفاقي مانند دغدغههاي مربوط به تقلب رخ دهد، دوباره همان اتفاقات سال 88 تکرار شود. بنابراين اگر در همين مرحله هاشمي رفسنجاني را رد صلاحيت کنند، براي پيشگيري هزينه کمتري خواهند پرداخت.
وبسايت بيبيسي نيز در تحليلي خاطر نشان کرد: کار در اردوي تحولطلبان [اسم مستعار جريان برانداز ] سخت خواهد شد و به انشقاق و تفرقه خواهد انجاميد. بخشي از اقدام هاشمي حمايت خواهند کرد که در موقعيت ضعيفتري هستند و بخش ديگر به هاشمي و خاتمي حمله خواهند کرد که سران در حصر جنبش را تنها گذاشتند و بيحساب به آب زدند و چيزي هم به دست نياوردند. آنها خواستار تحريم انتخابات و سرنگوني حکومت ميشوند.
از سوي ديگر وبسايت اخبارروز در تحليلي نوشت: برنامه حکومت ادامه همان راهي است که از سال 88 دنبال کرده است. اين بار البته کمهزينهتر. انتخابات سر موقع برگزار خواهد شد. جنبش استيصال (جنبشي که از سر استيصال به گرد هاشمي رفسنجاني در حال حلقه زدن بود) با اکراه بيشتر، اما به هر حال نقشي را که برعهده گرفته بازي خواهد کرد. اين جنبش ميتواند مسير خود را به سوي کانديداي ديگري عوض کند، براي اين کار هم وسايل لازم تعبيه شده و کساني را در ويترين باقي گذاشتهاند.
در ادامه اين تحليل با دعوت به آشوبگري به عنوان نقشه «ب» آمده است: ما باز هم در برابر اين پرسش قرار گرفتهايم که چه بايد کرد و راهحل چيست؟ براي پاسخ به اين سوال دوباره بايد تاکيد کرد که «انتخابات» بدون «خيابان» (فشار از پايين) همان نتيجهاي را بيرون ميدهد که «نظام» ميخواهد. آيا هاشمي رفسنجاني آن جادويي بوده است که بتوان با آن «خيابان» را فعال کرد؟ اکنون اين گوي و اين ميدان!
اردشير اميرارجمند سخنگوي گروهک موسوم به شوراي هماهنگي سبز نيز در مصاحبه با سايت خود (کلمه) ميگويد «انتخابات بدون آقاي هاشمي فاقد حداقلهاي مورد نياز براي يک انتخابات رقابتي است و در صورت ادامه انتخابات بيمعني خواهد شد». او با سازمان منافقين همکاري دارد و با هماهنگي کنسولگري آمريکا در استانبول توانست از ايران خارج شده و به فرانسه برود.
برخي مقامات آمريکايي به خاطر عدم تأييد صلاحيت هاشمي و مشايي گفتهاند انتخابات ايران را سرکوب شده، غير آزاد و مبهم ميدانند و نامزدهاي موجود را نمايندگان مردم ايران تلقي نميکنند!
اینفوگراف: توصیههای رهبر انقلاب به شورای نگهبان
حمایت فوری آمریکا از هاشمی و مشایی پس از عدم احراز صلاحیت
به گزارش حوزه سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران به نقل از ایران هسته ای – دولت امریکا در ساعات اولیه پس از اعلام نتیجه بررسی صلاحت های نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری 1392، در واکنشی تلویحی به رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی اعلام کرد که انتخابات ایران را غیر آزاد می داند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه از واشنگتن، یک دیپلمات آمریکایی سه شنبه (31 اردیبهشت 1391/ 21 می 2013) اعلام کرد 8 نامزد انتخابات ریاست جمهوری ایران که ژوئن آینده برگزار می شود احتمالا از هیچ گونه مشروعیت مردمی برخوردار نیستند.
این دیپلمات از رد صلاحیت هاشمی و مشایی، دو نامزدی که آنها را «برجسته» خوانده، انتقاد کرد.
پاتریک ونترل سخنگوی رسمی وزارت امور خارجه آمریکا در پیامی الکترونیکی به فرانس پرس گفت: «به نظر می رسد شورای نگهبان قانون اساسی غیر منتخب و غیر مسئول از طرف مردم ایران بر اساس انبوهی از شاخص ها صدها نامزد را رد صلاحیت کرده است».
ونترل افزود: «این شورا شمار نامزدها را از حدود 700 نامزد به هشت مسئول رسمی که نظام آنها را نماینده خود می داند و بالتبع نماینده ایرانی ها نیستند کاهش داده است».
وی اضافه کرد: «این فهرست غیرنهایی نامزدها احتمالا اراده ملت ایران که حق دارد رئیس جمهوری را انتخاب کند که خواسته های آنها را برآورده کند به شمار نمی آید».
پیام بیبیسی به حلقه انحرافی
شبکه سلطنتی بی بی سی در واکنش به خبر مربوط به عدم احراز صلاحیت آقای مشایی گفت: بهمن شریف زاده از نزدیکان اسفندیار رحیم مشایی گفته است؛ ستاد مردمی آقای مشایی به زودی بیانیه و واکنشی به رد صلاحیت وی صادر میکند.
به گزارش سيرنيوز؛ مجری بی بی سی با طرح سوال از خبرنگار این شبکه پرسید: اکنون چه واکنش هایی از طرف دولت به خصوص آقای احمدی نژاد صورت خواهد گرفت؟
حسین باستانی در جواب وی به طوری که قرار است اتفاقی از پیش تعیین شده ای بیافتد گفت: طبیعتا هیچ کس منتظر واکنش ستاد آقای مشایی نیست. ولی آقای احمدی نژاد در این مدت توقعاتی ایجاد کرده است که الان! باید به سرعت به آن پاسخ دهد. وی برای اینکه انگیزه مجموعه هواداران دولت و کسانی که هنوز اطراف وی باقی مانده اند حفظ و مانع از تحلیل روحیه آنها شود، باید هر کاری که تصورش را ایجاد کرده انجام دهد. همین الان انجام دهد.
وی در ادامه با تاکید گفت: فکر نمی کنم آقای احمدی نژاد واکنش خود را تا زمان برگزاری انتخابات به تعویق بیاندازد، وی الان باید به آن توقعات زیادی که ایجاد کرده است پاسخ دهد.
وی با تاکید مجدد گفت: احمدی نژآد توقعی ایجاد کرده است که اگر بخواهند مشایی را وارد انتخابات نکنند، یک کار بزرگ! انجام خواهد داد. خودش این تصور و توقع را ایجاد کرده است و حالا! باید انجام دهد.
حسین باستانی برای تحریک مجموعه دولت افزود: اگر احمدی نژاد نتواند متناسب با تصوراتی که ایجاد کرده است رفتار کند، شکست خیلی جدی در مجموعه هواداران دولت ایجاد می کند. بحران نا امیدی بعد از امید برای آنها ایجاد خواهد شد.
وی در انتها مجددا بر زمان واکنش آقای احمدی نژاد تاکید کرد و گفت: خب طبیعتا آقای احمدی نژاد اگر بخواهد کار مهمی انجام دهد در همین فردا باید خبرهای مربوط به آن به ما برسد.
منبع: رسا
شورای نگهبان باید رای خودش را بدهد/ اینها مجتهد هستند
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتگویی در سال 1382 عنوان کرد: شورای نگهبان باید رای خودشان را بدهند، قانون اساسی این را می گوید
به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو» متن زیر قسمتی از مصاحبه ای است که روزنامه کیهان با هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال 1382 انجام داده است:
¤ سوال: یک نکته فقهی وجود دارد. در قانون اساسی در اوصاف فقهای شورای نگهبان گفته شده که آگاه به مقتضیات زمان و مکان باشند. این بحث مطرح است که اگر اعضای شورای نگهبان با توجه به این دو عنصر رای می دادند، کار به اینجا کشیده نمی شد. یعنی براساس احکام اولیه نظر نمی دادند. ولی شورای نگهبان روی احکام اولیه مقاومت می کرد. از طرف دیگر گفته می شود که برخی از اعضای شورای نگهبان می گفتند: ما موظف نیستیم از نظر امام تبعیت کنیم. چون در قانون اساسی خصیصه «مجتهد بودن» برای اعضای شورای نگهبان گفته شده و مجتهد باید رای خودش را بدهد و تبعیت از نظر امام وجاهتی ندارد. بعدها در مسئله «ولایت مطلقه» معلوم شد که حتی اگر مجتهد هستند، باید در مسایل حکومتی از ولایت تبعیت کنند. نکته موردنظر من این است که یک سال پس از تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام، باز هم امام(ره) بر اصل بودن شورای نگهبان تاکید می کنند. یعنی در سال 67 و بعداز جنگ و قبل از بازنگری قانون اساسی که می خواستند اختیارات تعزیرات را به مجمع بدهند و اصلاحاتی در بندهای مربوط به مجمع انجام دهند، باز به شورای نگهبان تاکید می کنند که شما خودتان قبل از هر چیز مصلحت را در نظر بگیرید و کاری نکنید که منجر به نقض ظاهری قانون اساسی شود. چون مجمع هنوز در قانون اساسی نیامده بود و وجودش شبهه نقض قانون اساسی را ایجاد کرده بود. معلوم می شود که امام هنوز مجمع تشخیص را «استثنا» و شورای نگهبان را «اصل» می دانند و تاکید دارند خود آقایان شورای نگهبان با توجه به زمان و مکان مسایل را حل کنند.
- الان هم این گونه است. اصلا مبنای شورای نگهبان با مبنای مجمع فرق می کند. اولا شورای نگهبان باید رای خودشان را بدهند. قانون اساسی این را می گوید. نباید بگویند فتوای امام یا رهبری این است. بحث حکم نیست. بحث فتواست. بحث ولایت، در حکم مطرح می شود. اگر نظر امام راجع به معدن با نظر فقهای شورای نگهبان متفاوت باشد، آنها باید با نظر خودشان عمل کنند. 6نفر شورای نگهبان مجتهد هستند و نظر خودشان را اعلام می کنند.
¤ سوال: الان که «مجمع تشخیص مصلحت» نهادینه شد؟
- نه، همان موقع هم این گونه بود. اصلا قانون اساسی می گوید: فقهای شورای نگهبان باید نظر خودشان را بگویند.
¤ سوال: همین باعث مشکلات بعدی شد.
- برای رفع همین مشکلات، اصل دیگری آمد که حاکم بر اینهاست. بنابراین طبق اصل اول، اینها مجتهد هستند و نظرشان معتبر است. امام این را مخدوش نکردند. مسئله دوم مصلحت است. مصلحت در فقه اسلامی خودش یک اصل است. یعنی اگر دو مفسده داشته باشیم، مفسده کمتر انتخاب می شود. اگر دو کار واجب داشته باشیم، دنبال واجبی می رویم که اثر بیشتری دارد. یعنی اصل مراعات مصلحت در مورد مصالح، انتخاب مصلحت اقوی است و در مورد مفاسد، دفع افسد به فاسد است که جزو اصول قابل قبول فقه است. در حکومت های ایدئولوژیک و عقیدتی تحقیقا چنین جایی لازم است. یعنی مصالحی است که به اقتضای زمان، مکان، شرایط و ضرورت ها پیش می آید که باید مراعات کنیم. نمی توانید بگویید همین را به شورای نگهبان بدهند. چون اول صحبت شما هم همین بود.
¤ سوال: خود امام هم می فرمودند.
- در قانون اساسی غیر از این است. طبق قانون اساسی شورای نگهبان حق ندارد مصلحت گرایی کند.
¤ سوال: الان مصلحت را برعهده مجمع گذاشتند. آن موقع امام به شورای نگهبان می گفتند خودتان براساس مصلحت عمل کنید.
- همان موقع هم این گونه بود. در قانون اساسی این گونه بود که شورای نگهبان براساس فهمیدن خودشان حکم خدا را می دادند. اگر بخواهند طبق مصلحت رای بدهند، مشکل می شود. معنایش این می شود که کارشناسی مجلس و دولت به کلی ندیده گرفته شود و هرچه اینها مصلحت دانستند، همان باشد. بنابراین هر قانونی که در مجلس بگذرد، ولو اینکه خلاف شرع هم نباشد، اگر شورای نگهبان بخواهد براساس مصلحت عمل کند، 7 نفر آنان می گویند ما می گوییم مصلحت این گونه است. در آن صورت کارشناسی مجلس لغو است. بنابراین مبنای شورای نگهبان این نیست که با اتکای بر تشخیص مصلحت رد یا قبول کند. شورای نگهبان حکم شرعی را مطرح می کند. مجمع جایگاه دیگری دارد. براساس مصلحت عمل می کند. هر حکومت ایدئولوژیک باید جایی را داشته باشد که استثناها را حل کند که خود حکم می شود و شرعی است، منتهی مبنا فرق می کند. مجمع این کار دوم را انجام می دهد.
¤ سوال: در مورد وضعیت فعلی مجمع این ایراد وجود دارد که از حالت استثنا بودن خارج شده است. یعنی به بهانه حذف و اصلاح یک ماده از قانونی که مورد اختلاف مجلس و شورای نگهبان است کل قانون را به هم می ریزد و قانون جدیدی را تصویب می کند که مثالش بودجه پارسال است.
- اول این گونه و حتی بیشتر از این بود. الان محدود کردیم. آن موقع درباره اختیارات مجمع از امام(ره) سؤال شد که گفتند: مجمع می تواند در هر حالی دخالت کند وهر نظری دارد، بگنجاند.
¤ سوال: آن مربوط به دوران جنگ بود. بعدا این اختیارات را پس گرفتند.
- پس اول این گونه بود. مبنای اصلی امام همان بود. گفتند: حتی در زمانی که در مجلس است و یا بعد از اینکه تصویب شد، می تواند عوض کند. خودمان هم موافق نبودیم که دست مجمع این قدر باز باشد. بعضی ها رفتند سؤال کردند که جواب امام این بود. بعدا هم خیلی دست مجمع باز بود. قوانینی که مجمع راجع به موادمخدر و تعزیرات تصویب کرد، مربوط به آن دوران است. ما در این دوره، خیلی کم قانون گذراندیم، حتی اصلا قانون اجرایی نگذراندیم. اما اینکه گاهی قانون را اصلاح می کنیم، چاره ای غیر از این نیست. چون وقتی مجلس نظرش را داد و شورای نگهبان هم رد کرد و پیش ما می آید، بعضی ها می گویند باید «یا این، یا آن» را بگویید و شکل سومی نگویید. یعنی قبول یا رد کنید. اینها که در مجمع نشسته اند، می گویند هیچ کدام را قبول نداریم و اگر می خواهید اظهارنظر کنیم، باید مصلحت را بگوییم. یعنی الان خودمان را در آیین نامه محدود کردیم. گفتیم: اگر چنین موردی پیش آمد، می توانیم ماده ای را که شورای نگهبان رد کرده است، تغییر دهیم. اگر لازمه این تغییر، تغییر ماده ای دیگر است، باز هم می توانیم تغییر دهیم. قبلا می توانستیم به مواد دیگر هم بپردازیم، ولی الان نمی توانیم مستقیما وارد ماده دیگری شویم که تغییر دهیم. باید رهبری اجازه دهند. مثالی که از گذشته و حال مانده و برای شما جالب است، قانون کار است. قانون کار در مجلس تصویب شد که شورای نگهبان رد کرد. بعد به مجمع آمد که هر دو طرف آمدند و حرفهایشان را زدند. اصلا مواردی بود که شورای نگهبان هم اشکالی نگرفته بود ولی اصلاح شد و بالعکس هم شد. یعنی مواردی بود که شورای نگهبان اشکال گرفته بود، ولی در مجمع به نفع مجلس شد. آن موقع دست مجمع این قدر باز بود و الان این گونه نیست. فعلا یا همان مورد را و یا همانی را که مستلزم است، اصلاح می کنیم. اگر بخواهیم مورد سومی را تغییر دهیم، باید رهبری به ما ارجاع دهند.
بنابراین مجمع فعلا خیلی محدودتر در حل اختلافات دخالت می کند. در سابق دخالت های ما خیلی وسیع بود. الان اصلا قانون ابتدایی نمی نویسیم. اگر دوره قبل را نگاه کنید، متوجه می شوید که قوانین ابتدایی زیادی نوشته شد.
¤ سوال: در زمان جنگ، بله.
- بعد از جنگ هم قوانین زیادی نوشتیم. ولی در دوره جدید محدود کردیم.