نارضایتی رهبری از برخی انتخاب ها
آمریکا به منافقین هشدار داد!!
ملتها با مقاومت در برابر سلطه گران سرنوشت خویش را رقم بزنند
پیام هستهای خانواده شهیدروشن به جلیلی
هامون به نقل از بولتن نیوز:
پدر شهید احمدی روشن در این پیام ویدئویی می گوید: آقای جلیلی ما از حقمان کوتاه نمی آئیم. از حقی که برای ملت ایران است کوتاه نخواهیم امد. هر چه هم شد باید بایستیم. بالاتر از سیاهی رنگی نخواهد بود.ماجنگ کردیم.تحریم شدیم. همه این مسائل را پشت سر گذاشته ایم.توقع ما این است که از حق همه ملت ایران که در این راه سرمایه گذاری های بزرگی انجام داده اند دفاع کنید.می دانم که مرعوب آنها نخواهی شد. چون مسلمان هستی .چون شیعه و حزب اللهی و مورد قبول رهبر انقلاب هستی."در این پیام ویدئویی همچنان مادر شهید مصطفی احمدی روشن نیز می گوید:" آقای جلیلی خسته نباشی.عید مبعث را هم به شما تبریک می گویم.از شما می خواهم همانطور که نماینده رهبرانقلاب هستید نمایند ما و نماینده علی (فرزند شهید مصطفی احمدی روشن) هم باشید. انشاالله روزی با دست پر می گردید. انشالله روزی خواهد رسید که با اعلام خبر موفقیت تان نشان می دهید که از خون پدر علی دفاع کرده اید.
اسرائيل: بهار عربي در حقيقت تكرار الگوي انقلاب 1979 ايران است
معاون وزير خارجه رژيم صهيونيستي گفت: ما بر اين باوريم كه بهار عربي در حقيقت تكرار الگوي انقلاب ايران در سال 1979 است.
هامون به نقل از کیهان:
داني ايالون در مصاحبه با يك روزنامه ايتاليايي تصريح كرد: در آن انقلاب نيز
افراط گرايان اسلامي روي كار آمدند.
وي همچنين به «ايل خوليو» گفته است: اسرائيل
در محاصره اسلامگرايان و بمب اتمي ايران [؟!] قرار گرفته است. بي ثباتي در
خاورميانه به دليل گسترش هرچه بيشتر اسلام گرايي افراطي در كشورهاي عربي و صدور
انقلاب ايران در جريان است و ناتواني غرب كه درگير بحران اقتصادي است، كمكي به حل
مشكلات نمي كند.
ايالون مي گويد: اگر ايران حس كند كه جامعه جهاني به صورت منسجم
و سرسختانه عليه برنامه اتمي اين كشور موضع گرفته، شايد از طرح دستيابي به بمب اتمي
منصرف شود. آنها متعصب و تندرو هستند اما براي بقاي رژيم اسلامي عاقلانه رفتار مي
كنند. با اين حال به نظر نمي رسد كه تحريم هاي بين المللي تاثير چنداني بر برنامه
هسته اي ايران گذاشته باشد و به گفته نتانياهو فعاليت هاي غني سازي اورانيوم در
ايران حتي يك ميلي متر عقب نشيني نكرده است.
در همين حال شيمون پرز رئيس رژيم
اشغالگر صهيونيست ادعا كرد: حكومت ايران به تهديدي براي صلح جهاني تبديل شده است.
آنها به جهان گشايي و امپراتوري در خاورميانه چشم دوخته اند و ترس و وحشت را به
سراسر جهان گسترش داده اند. آنها سعي مي كنند بمب اتمي بسازند و تاريكي را به جهاني
سوق دهند كه آرزوي روشنايي دارد.
وي به هنگام دريافت مدال آزادي از اوباما گفته
است: ايراني ها تنها دولتي هستند كه دنبال احياي امپراتوري و سلطه بر خاورميانه
هستند.
گزافه گويي پرز در حالي است كه رژيم صهيونيستي اساسا بر مبناي توهمات
امپرياليستي و با اشغال فلسطين شكل گرفت و مدعي سناريوي از نيل تا فرات و اسرائيل
بزرگ(!) بود. اين رژيم همچنين براي 18 سال جنوب لبنان را به اشغال خود درآورده بود
و غير از اشغال فلسطين، 6 جنگ را طي 64 سال گذشته راه انداخته است. آنها البته در
دو جنگ اخير شكست سختي از حزب الله و حماس خوردند و تلافي اين شكست را عليه كشتي
امدادرساني مرمره درآوردند.
برخي مقامات صهيونيستي، انقلاب ملت هاي مسلمان منطقه
را زلزله 9ريشتري عليه ثبات خود توصيف كرده اند و فروپاشي رژيم مبارك در مصر را
فروپاشي عقبه استراتژيك خود توصيف مي كنند. بدين ترتيب وحشت اصلي سران رژيم
صهيونيستي همان است كه داني ايالون درباره تكرار انقلاب ايران در گستره خاورميانه
گفته است و نه ادعاي توليد بمب اتمي در ايران.
نرم افزار پیامک خوان فارسی را از اینجا دانلود کنید
ناقضان حقوق بشر کودکان بحرینی باید محاکمه شوند
به نقل از رسانه های بحرینی، انجمن حقوق بشر بحرین اقدام مسئولان بحرینی در تداوم حمله هدفمند به کودکان را محکوم کرد و خواهان بازخواست افرادی شد که در پس پرده این جنایت ها هستند.
انجمن حقوق بشر بحرین در اشاره به موارد حمله به کودکان اعلام کرد: نیروهای امنیتی رژیم بحرین به سوی احمد ناصر النهام و پدرش گلوله ساچمه ای شلیک کرده اند که منجر به مجروح شدن شدید وی از ناحیه سینه و از دست دادن چشم چپ وی شده است.
انجمن حقوق بشر بحرین تاکید کرد: مقامات بحرینی به نقض حقوق بشر کودکان و استفاده وسیع از سلاح های ساچمه ای که استفاده از آن در سطح بین المللی ممنوع شده است، ادامه می دهد.
انجمن حقوق بشر بحرین از نهادهای حقوق بشر خواست تا به رژیم آل خلیفه برای متوقف کردن حمله به کودکان که با قتل عمد، بازداشت خودسرانه، شکنجه و محاکمه های ناعادلانه روبرو هستند، فشار وارد کند.
این انجمن خواهان ارجاع وزیر کشور به دادگاه برای بازخواست به خاطر دست داشتن در نقض حقوق بشر شد.
انجمن حقوق بشر بحرین افزود: دولت بحرین همچنان ماده 37 توافقنامه حقوق کودکان را نقض می کند. این توافقنامه تاکید می کنند که کشورها باید جلوگیری از هرگونه شکنجه یا بدرفتاری شدید، انسانی یا شغلی علیه کودکان را تضمین کنند.
این انجمن تصریح کرد: دولت بحرین به توافقنامه بین المللی حقوق کودکان بدون هرگونه ملاحظه ای پیوسته است اما این امر باعث نشده که دهها کودک را بازداشت نکند.
به گفته این انجمن، برخی از این کودکان محاکمه سیاسی شده اند که آخرین آنها علی حسن 11 ساله است که به اتهام شرکت در تظاهرات محاکمه شد.
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
از ادعای مجمع روحانیون درباره مهندسی آرا تا واکنش محسن رضایی به نتیجه انتخابات
* محمد رجبپور فرزند شهید سروره برومند و برادر شهید فاطمه رجبپور که در پی راهپیمایی غیرقانونی 25 خرداد حامیان موسوی با سلاح گرم توسط اشرار به شهادت رسیدند در گفتگو با فارس گفت: "بنده خودم سالها سابقه فعالیت در نیروی مقاومت بسیج دارم و در جنگ هم حضور داشتم و خانواده ما هم در اکثر مسائل اعتقادی و مذهبی حضور دارند. اگر احیانا اشخاصی و یا گروهی به رای مردم دست پیدا نکردند راههای قانونی برای اعتراض وجود دارد و بهتر است که آنها از طریق قانون اقدام کنند." رجبپور در ادامه پیرامون این مساله که قرار است برای شهدای رجب پور از طرف میرحسین موسوی مراسمی گرفته شود، گفت: "ما خودمان اقدام کرده و مراسمهایی برگزار خواهیم کرد که کفایت هم خواهد کرد و نیازی نمیبینیم که وی در این زمینه اقدام کند و هرگز اجازه نخواهیم داد که کسی هم از این مسئله سوء استفاد کند."
* ایسنا: "در تجمعی اعتراض آمیز مقابل دادستانی تهران، دانشجویان خواستار محاکمه علنی فائزه و مهدی هاشمی رفسنجانی به علت هدایت و نقش آفرینی در آشوبگری های روزهای اخیر شدند. این تجمع به همت جامعه اسلامی دانشجویان، بسیج دانشجویی، انجمن های اسلامی مستقل و جنبش عدالتخواه دانشجویی برگزار گردید."
* ایلنا: «زهرا رهنورد در جمع تعدادی از دانشجویان دانشگاه تهران گفت: "بدون تردید مهندس موسوی از حق مردم نخواهد گذشت و از طرق قانونی و مجاری مقتضی این مطالبات را پیگیری خواهد کرد. مردم عزیز و به خصوص دانشجویان مصمم نیز ضمن حفظ آرامش، از طرق مسالمتآمیز مدنی، پیگیر حقوق خود باشند. باید هوشیار بود و با متانت، حقوق خود را استیفا کرد." وی در پایان تاکید کرد: "ما به دلسوزی و دلواپسی دشمنان قسم خورده انقلاب نیازی نداریم. البته نباید برخی با بیتدبیری و سوء رفتار لبخند به چهره کریه دشمنان مسلم نظام اسلامی بنشانند و ناخواسته در جهت مقاصد آنان حرکت کنند چنانچه نباید خودکامگی در سلوک و منش حاکمان رخنه کند و ارادهای و رای قانون و ضباطه مجال جولان پیدا کند."»
* پایگاه اطلاع رسانی دولت: «در روزهای اخیر برخی رسانهها و جریانها با تحریف آشکار سخنان رییسجمهور محترم با سخنان توهینآمیز و فرافکنی آن را به عموم تعمیم دادهاند. متن دقیق سخنان در جشن بزرگ پیروزی مردم در مورخ 88/3/24 در میدان ولیعصر(عج) به این شرح است: "ملت ایران یک ملت متحد است، امروز خبرنگاری سوال کرد بعضیها گوشه و کنار بعضی از کارها را انجام میدهند اغتشاش است، شورش است، و واژههای تندی به کار برد. من یک مثال زدم و نتیجهگیری کردم. ملت ایران یکپارچه است در یک مسابقه فوتبال 50 هزار، 70 هزار تماشاچی میروند آن کسی که تیمش باخته عصبانی است و به هر دری میزند، در ایران در انتخابات 40 میلیون نفر خودشان بازیگر اصلی و تعیینکننده اصلی بودند حالا 4 تا خس و خاشاک در این گوشهها یک کاری میکنند. بدانید که این رودخانه زلال ملت جایی برای خودنمایی آنها نخواهد گذاشت." مداقه در این سخنان روشن، مبین تأکید بر جدا بودن حساب اخلالگران و اغتشاشگران از ملت بزرگ ایران است و آنجا که از 40 میلیون نفر نقشآفرین اصلی و تعیینکننده سخن میگویند همه را در این پیروزی بدون توجه به جهتگیری آراء و سلایق انتخاباتی سهیم میدانند.»
* فارس: «صدها تن از طلاب و روحانیون حوزههای علمیه قم، به همراه جمعی از مردم این شهر برای شرکت در نماز جمعه 29 خرداد تهران که به امامت مقام معظم رهبری برگزار می شود، راهپیمایی 150 کیلومتری خود را آغاز کردند.»
* کلمه: «ساعت 16 راهپیمایی حامیان میرحسین موسوی در میدان امام خمینی(ره) آغاز شد و سپس راهپیمایان به سمت میدان فردوسی و میدان انقلاب حرکت کردند. ضمن آنکه در ساعت 18 میرحسین موسوی به جمع مردم پیوست و دقایقی با مردم سخن گفت. این گردهمایی که با تحصن در میدان امام خمینی(ره) آغاز شده بود، با حضور میرحسین موسوی شور دیگری یافت. وی در جمع هوادارانش گفت: "دامنه اسناد و مدارک تقلب در انتخابات بیشتر از آن است که بتوان با چند برنامه تلویزیونی و رادیو یی آنرا پو شاند و من یقین دارم اقداماتی که بتواند اعتماد مردم را احیا کند، راه حل نهایی است. امروز روز انتخاب مجموعه نظام ماست و ما دعا می کنیم که نظام، مردم را انتخاب کند. مردم را شقه شقه نکنیم ، مردم با هم خوب هستند و به هم احترام می گذارند."»
* رجانیوز: «جمعی از هواداران نامزدهای شکست خورده در انتخابات با تجمع بدون مجوز دیگری در میدان امام خمینی (ره) مجددا به نتایج انتخابات اعتراض کرده و شعارهایی علیه دولت منتخب مردم سردادند. در این تجمع غیرقانونی میرحسین موسوی و زهرا رهنورد حضور یافتند.»
* میرحسین موسوی چهارمین بیانیه خویش را جهت اعلام عزاداری از سوی هوادانش منتشر کرد. وی نوشت: «همانگونه که می دانید طی روزهای گذشته و در نتیجه برخوردهای غیرقانونی و خشونت بار با منتقدان و معترضان نسبت به نتایج انتخابات ریاست جمهوری شماری از هموطنانمان مصدوم و تعدادی نیز به شهادت رسیده اند. اینجانب ضمن عرض تسلیت به خانواده های شهدا و همدردی با مصدومان و مجروحان از همگان درخواست می کنم بعد از ظهر روز پنج شنبه بیست و هشتم خردادماه به هرصورت ممکن، اعم از اجتماع در مساجد و تکایا با استفاده از نمادهای سوگواری همدردی خود را با بازماندگان اعلام کنند و بدیهی است که خود نیز در این مراسم شرکت خواهم کرد»
* مریم رجوی همسر مسعود رجوی، سرکرده گروهک تروریستی مجاهدین خلق (منافقین)، در گفتگو با شبکه تلوزیونی ال.ث.اى فرانسه گفت: «من نگران سرکوب مردم ایران هستم، اما متاسفانه صداى آنها آنطور که باید شنیده نمىشود. خوشحالم که غرب در حال بیدارشدن و باز کردن چشمان خود در برابر واقعیت این سرکوب است. قابل توجه است که چگونه کوچکترین اعتراض مردم به شدت سرکوب مىشود. مردم ایران نشان دادند که مقاومت آنها در برابر دیکتاتورى مذهبى زنده است و از هر فرصتى براى ابراز مخالفت با دیکتاتورى مذهبى استفاده مىکنند. فکر مىکنم که این یک امیدوارى بزرگ است.»
* میرحسین موسوی و سیدمحمد خاتمی طی نامهای سرگشاده خطاب به آیت ا... هاشمی شاهرودی از وی خواستند تا نسبت به برخوردهای صورت گرفته با بازدداشت شدگان و ... ملاطفت بیشتر و یا تجدید نظر صورت گیرد.
* رجانیوز در خبری با عنوان "بیانیه های موسوی را چه کسی می نویسد؟"، نوشت: «حضور افرادی چون محمدرضا تاجیک و علی ربیعی(عباد) در حلقه اول، و ارتباط تنگاتنگ این حلقه با تیم جنگ روانی حزب مشارکت متشکل از افرادی چون خسرو تهرانی و سعید حجاریان در ستاد موسوی پیش از این نیز مشخص بود که با اهدافی برای بعد از انتخابات انجام میشود. این گروه در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی با بودجه نهاد ریاست جمهوری به انگلستان و برخی کشورهای دیگر اروپایی اعزام و در آنجا دوره های عالی جنگ روانی و بحران را گذرانده بودند.»
* مجمع روحانیون مبارز با صدور بیانیه ای نتایج انتخابات را «اعمال نوعی مهندسی گسترده آرا» خواند و خواستار ابطال انتخابات شد. در انتهای این بیانیه آمده است: "مهندس موسوی عزیز را تنها نخواهیم گذاشت."
* مصطفی پورمحمدی رییس سازمان بازرسی کل کشور در نامه ای سرگشاده خطاب به میرحسین موسوی نوشت: "بر اساس سابقه حضورم در وزارت کشور معتقدم با توجه به مکانیزهبودن سیستم انتخابات و درگیری عوامل فراوان و ساز و کار موجود و جاری امکان سوء استفاده و تخلف گسترده امری دشوار و امکان وقوع آن ضعیف است و در نتیجه نهایی آرا اثرگذار نیست. با این وجود مراتب اعتراض با تأکید مقام معظم رهبری در شورای محترم نگهبان با حضور نمایندگان حضرتعالی در حال بررسی است. پس باید بهجای دامنزدن به التهابات کنونی در انتظار نتیجه این اقدام قانونی ماند. آنچه در این شرایط مهم است پیگیری مطالبات از طریق قانونی و تقویت فرهنگ قانونمداری و التزام به آن است اگر شما به قانونشکنی دیگران معترضید انتظار میرود در این مرحله حساس نیز در عمل پایبندی خود را به قانون نشان دهید. در صورت عدم اثبات تخلفات در شورای نگهبان یا عدم رضایت شما از نحوه رسیدگی آن شورا مجال دیگری برای رسیدگی به شکایات شما در رابطه با سوء استفاده و نقض مقررات و قوانین وجود دارد و از طریق مجاری قضایی عملی است. باید تلاش کنیم و مصرّانه بخواهیم که نهادهای قانونی به وظایف خود عمل کنند و خواستههای خود را نیز از همان راهها تعقیب کنیم تا مدنیت فاخر اسلامی و ایرانی و مردمسالاری دینی محقق شود. البته این راه همراه با سختیهای فراوانی است و نیازمند حوصله، تدبیر، پیگیری و خستگیناپذیری است. هم چنین بیان اعتراض و مخالفت آنهم بهشکل تودهای و مردمی چنانکه در چند روز گذشته شاهد بودهایم با مخاطرات فراوانی همراه است و تداوم و تکرار آن پیامدهای امنیتی ناگواری دارد و برای شهروندان نیز خطرآفرین است. متأسفانه حرکات تند و خسارتبار برخی معترضین یا سوء استفادهکنندگان در تخریب اموال عمومی و اقدامات غیرقانونی و خلاف عدهای دیگر در آسیب به اموال و حقوق مردم و تعلل برخی دستاندرکاران در پیشگیری آن همانگونه که در چند دانشگاه و خوابگاه دانشجویی و مجتمعهای مسکونی و معابر اتفاق افتاده نگرانکننده است و باید بسرعت کنترل و متوقف شود. اعتراضات و حرکتهای مردمی هرچند آرام ولی در این حجم و بهصورت پیوسته غیرقابل مدیریت و هدایت است و پیامدهای آن دامنگیر همگان خواهد شد و مسئولیت آن بیشتر متوجه دعوتکنندگان است ... از جناب عالی که یار وفادار امام راحل و همراه صادق و خدمتگذار انقلاب، رهبری و مردم هستید انتظار بیشتری میرود."
* مجله آلمانی شوایتس در مقاله ای تحت عنوان «ایران؛ آشوبها را امریکا مدیریت می کند» که به همراه عکسی از باراک اوباما در حال سوزاندن نقشه ایران منتشر شده است ، اسنادی را در خصوص دخالت مستقیم امریکا در آشوبهای تهران و اختصاص بودجه 85 میلیون دلاری در همین رابطه منتشر کرد. این نشریه آلمانی نوشت: «پیروزی قاطع احمدینژاد در انتخابات برای امریکا به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. ایران در صدر لیست کشورهایی است که امریکا قصد دارد آنها را به زانو در آورد. امریکاییها تلاش می کنند از درون بر ایران تأثیر بگذارند. به همین دلیل اپوزیسون را به شدت حمایت می کنند. در میان این هزاران مخالف، تعدادی خلافکار حرفه ای، تعدادی دانشجو، تعدادی روزنامه نگار و تعدادی عکاس نیز حضور دارند تا رژیم ایران را در تنگنا قرار دهند. برای این کار حتی کشته (کشته شدن افراد) هم در نظر گرفته شده است تا تصویر نوعی خشونت افراطی منعکس گردد و صحنه ای کاملاً دراماتیک ارائه شود. اپوزیسیون به صورت سازماندهی شده و هدفمند تظاهرات هایی را طراحی می کند تا توجه جهان را برانگیزد. مدیریت مطبوعاتی در جهان در خارج از ایران است و نه در داخل آن. مرکز اصلی برای سقوط تهران، در واشنگتن است، میخواهند شورشها را در تهران سازماندهی کنند. پول به اندازه کافی هست، 85 میلیون دلار که کابینه بوش برای تغییر رژیم تصویب کرده است. بخش زیاد آن به صدای امریکا و رادیو فردا پرداخت شده تا برای فراخواندن به شورش و برنامه سازی خرج کنند. سیا هم دلارهای زیادی می دهد.در دوبی،لندن و فرانکفورت کارشناسان مسائل ایران نشسته اند. در روزهای اخیر فعالیتشان بیشتر شده است و ارتباطات میان کانون های سقوط رژیم ایران به مرز انفجار رسیده است.»
*عطا مهاجرانی مشاور انتخاباتی مهدی کروبی در وبلاگ شخصی اش نوشت: «به نظرم همان جمعیت میلیونی که در راهپیمایی صدای سکوت در روز دوشنبه ایران و جهان را تکان داد، اگر بخشی از آن هم در نماز جمعه شرکت کند و با صدای بلند بخواهد که رأیش پس داده شود، نمی توانند نماز جمعه را سرکوب کنند یا مثل گذشته نمازگزاران را کتک بزنند.»
* خبرگزاری فارس گفتگویی با قدیری ابیانه، مشاور سابق اطلاع رسانی و ارتباطات هاشمی رفسنجانی را منتشر ساخت. وی در بخشی از این گفتگو با اشاره به اینکه پیش از دور دوم انتخابات ریاست جمهوری نهم نیز نتایج نظرسنجی یک مرکز مخالف احمدینژاد حاکی از پیروزی وی با اختلاف بیش از 5 میلیون رأی در مقابل احمدینژاد بود اما نزدیکان هاشمی این نتایج را نمیپذیرفتند، گفت: "برخی نزدیکان هاشمی با نپذیرفتن این واقعیت، آماده بیان ادعای تقلب در انتخابات بودند، همانطور که امروز نیز موسوی با رفتار خود نشان میدهد یا بیاطلاع است یا مصالح ملت را فدای وجههی خود کرده است."
* میثم عبدالوند یکی از اهالی محله چیذر که چند روز پیش توسط آشوب گران خیابانی مورد ضرب وجرح قرارگرفت، در گفتگو با برنا گفت: "شب 26 خرداد حدود ساعت 12 در محله چیذر عده ای اوباش به طرز وحشیانه ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند به نحوی که با سنگ چندین ضربه به سر، دهان و صورت من زدند و دندان و بینی ام شکست، چندین ضربه نیز با چاقو به کمر و پهلوی من زدند. آنها اسپری اشک آور در دهان من خالی کردند و از دیوار پارک که حدود 3 الی 5/3 متر ارتفاع داشت مرا به پایین پرتاب کردند وبعداز حدود یک ربع که کنار دیوار افتاده بودم چند نفر من را پیدا کردند و به بیمارستان رساندند." وی افزود: "گناه ما دراین صحنه فقط این بود که ما حزب الهی بودیم و درصورت ما ریش بود."
* محسن مخملباف در گفتگو با رادیو زمانه گفت: "ما سعی کردیم از ارتباطاتی که داشتیم، استفاده کنیم. برای مثال، با استفاده از ارتباطات دوستانهای که با آقای سارکوزی داشتیم، موفق شدیم ایشان را راضی کنیم که به صدای مردم ایران گوش کند. خوشبختانه، ایشان امروز موضع قاطع خود را گرفت و گفت که نگران مردم ایران است و باید به صدای آنان گوش داده شود. در شرایطی که مردم ایران دولت ندارند (چون رسماً، ما دولت نداریم، این دولت کودتا است و ما بی دولتیم)، همهی ایرانیان خارج از ایران سفیرند و همهی آنان تواناهایی برای ارتباط دارند. ما از این ارتباطها استفاده کردیم و دیروز، سهشنبه شانزدهم ژوئن، ساعت دو تا سه بعدازظهر، خانم مرجان ساتراپی و من، رسماً در نشست پارلمان اروپا در بروکسل، به عنوان سفرای مردم ایران که در خیابانها کشته میدهند، حاضر شدیم و در حضور نمایندگان پارلمان، فراکسیون سبزها به طور کامل گزارش دادیم. پس از آن نیز جداگانه، با رؤسای فراکسیونهای دیگر پارلمان گفتگو کردیم. همچنین در نشست رسمی کنفرانس مطبوعاتی که خبرنگاران حداقل دویست تلویزیون در آن حاضر بودند، بیانیهای را از طرف مردم ایران به آنان ابلاغ کردیم ... مردمی که رأیشان دزدیده شده بود، روز دوشنبه بیاطلاع دولت، در سراسر ایران به صورت میلیونی به خیابانها ریختند، کشته و زخمی دادند و دستگیر شدند تا از دولتهای جهان بخواهند رژیم احمدینژادی را به رسمیت نشناسند. ما از پارلمان اروپا خواستیم که کمی صبر کنند تا مردم ایران بتوانند رییس جمهور واقعیشان را به دنیا معرفی کنند. مردم ایران صلح و دمکراسی میخواهند."
* محسن رضایی با حضور در برنامه تلوزیونی گفتگوی ویژه خبری شبکه 2 سیما گفت: "از ابتدای انقلاب بزرگترین دستاورد ما این بود که امنیت با کمک مردم شکل گرفته و تقاضای من از دوستان انتظامی برقراری امنیت این است که این کار را با کمک خود مردم انجام دهند و البته همیشه آدمهای نفوذی در هر جمعی وجود دارند که اتوبوس و بانک را به آتش بکشند اما ملت باید صف خود را از این رفتارها جدا کند و ملت هر کسی را دیدند که اتوبوسی را آتش میزنند و یا رفتاری غرض ورزانه دارد، معرفی کند و همه ما باید بدانیم مسئله آشوبگران از مردم جدا است. اگر بخواهیم فضای کشور را سیاسی و امنیتی کنیم فضای توسعه کشور ملتهب میشود و حالا که در آستانه ورود به یک انقلاب اقتصادی هستیم اگر در دام این قبیل مسائل بیفتیم کشور سالها عقب میافتد، پس لازم است پلیس احترام مردم را داشته باشد و مردم نیز از مسیر قانونی کار را دنبال کند و من به عنوان یکی از کاندیداها حتی برای یک رای ملت کوتاه نخواهم آمد و در کارم جدی هستم و به ملت قول میدهم از یک رای نیز نخواهم گذشت و با کمک رهبری و همه دلسوزان کار را پیگیری خواهم کرد." از شورای نگهبان و وزارت کشور خواست تا حرفهای تحریکآمیز نزنند و به ملت با صراحت بگویند از رای آنها نخواهند گذشت و در گام دوم مردم وحدت خود را حفظ کرده و تا زمانی که مسیر قانونی باز است حقوق قانونی خود را پیگیری کنند و ما هم فعال شدهایم شکایتها را به شورای نگهبان دادهایم و موضوعات در حال پیگیری است. ضایی در ادامه گفت: "در 170 حوزه آرایی بین 95 تا 140 درصد مشارکت داشتیم که باید بررسی شود و اینها نیازمند بررسی است تا پاسخهای مستدل داده شود و البته نامزدها و هوادارانشان فکر نکنند که شورای نگهبان و دولت دست شان توی یک کاسه است، بیش از هر چیز نیازمند حاکمیت اخلاق، ترویج اعتماد و امید به آینده در کشور هستیم و باید مردم نیز با صبر و حوصله و پیگیری از مراجع قانونی راه را ادامه دهند."
منبع: کتاب روزشمار 8 ماه نبرد مقدس
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
شناسایی عناصر فعال درسایت های وابسته به دستگاه های امنیتی بیگانه
وی استفاده از کمپین های بشر دوستانه و صلح طلبانه مانند " اسرائیل ایران را دوست دارد" را تنها روش جذب جاسوس از طریق اینترنت توسط عوامل رژیم صهیونیستی ندانست و گفت: " این رژیم جنایتکار از محمل های گوناگونی برای فریب جوانان ایران اسلامی استفاده می نماید. از جمله روش های جددید استخدام مزدور توسط موساد به سایتی به نام "تهران –تل آویو(the-tel.com)، "سازمان ایران و اسرائیل(iran-israel Organization) "، کمپین صهیونیستی " دوستی ایران و اسرائیل(Israel_loves-iran) در فیس بوک و برخی موارد مشابه اشاره کرد.
بر اساس این گزارش، استفاده از اینگونه اقدامات که نشان از استیصال سرویس های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی دارد در چند ماه اخیر شدت گرفته و این سایت یا کمپین ها با ظاهری شیک و جذاب سعی می کنند خود را حامی صلح و دوستی بین ملت ها نشان دهند؛ اما واقعیت آن است که همه این ها روش هایی مدرن برای سرقت اطلاعات شخصی شهروندان و کاربران اینترنت، شناسایی و جذب جواسیس و در نهایت تأمین اطلاعات مورد نیاز سرویس های اطلاعاتی از درون جوامع هدف است."
وی در ادامه توضیح داد که پیش از این نیز صهیونیست ها روش های دیگری مانند بنیاد جاسوس رون آراد (10 million.org)، استفاده از سایت های چون سایت موساد (mossad.gov.ir)، سایت وزارت امور خارجه این رژیم (Mfa.gov.il) و کنسولگری های زیر مجموعه آن، سایت ریاست جمهوری و سایر مبادی رسمی این رژیم را امتحان کرده اند که با تلاش های نیروهای امنیتی و هوشیاری مردم اقدامات آن ها با بن بست مواجه شده و به شدت مختل گردیده است؛ تا آنجا که بسیاری از مراجعه کنندگان به این محل ها به مراجع قضایی معرفی و برخی نیز مورد توجیه و ارشاد قرار گرفته اند.
این منبع مطلع افزود:" دستگاه های اطلاعاتی کشور اکنون با تسلط و اشرافی که بر فعالیت های سرویس های مختلف اطلاعاتی از جمله موساد دارند، تمامی مرتبطین ، سر شبکه ها و عناصر فعال سایت ها و کمپین های اخیر را شناسایی کرده اند که اقدامات لازم پیرامون آن ها صورت خواهد پذیرفت".
وی در پایان با تاکید بر نقش عوامل داخلی موساد در فعالیت های خرابکارانه بر علیه ملت ایران از خانواده ها خواست که نسبت به ارتباط فرزندان خود با افراد و مجموعه های مشکوک در فضای مجازی حساس باشند تا شاهد آلودگی جوانان این مرز و بوم مسائل اینچنینی نباشیم.
آشنایی با جاسوسان پنهان عرصه دیجیتال + فیلم و عکس
اما با پیشرفت فناوری و ابداع تجهیزات نوین و پیشرفته دیگر کسی به فیلمهای جیمزباند علاقه ندارد چرا که این ابزارهای جاسوسی به راحتی قابل تهیه هستند و هر روز انواع پیشرفتهتری از آن در اختیار مردم قرار میگیرد گویی هر فرد یک جیمز باند شده است. این ابزار چنان در تار و پود زندگی مردم عصر دیجیتال تنیدهاند که تبدیل به تیغ دو لبه شدهاند. به طوری که از یک سو برای تسهیل ارتباطات بین فردی تولید و از سوی دیگر به عنوان ابزاری برای جاسوسی و شنود به کار گرفته میشوند. اگرچه این ابزار نظیر دوربینهای جاسوسی، دوربینهای مداربسته، دستگاههای ضبط صدا ردیاب موبایل، جی. پی. اس و شنود صوتی در دسترس عموم مردم قرار دارد اما همین ابزار تله و طعمهای برای جاسوسی و شنود توسط گردانندگان شبکههای جهانی ارتباطی نظیر مخابرات و اینترنت و غیره میشوند. شاید با شنیدن کلمه جاسوسی و اینکه هر وسیلهای در اطراف ما توان تبدیل شدن به یک ابزار جاسوسی را دارد، منتقدان بسیاری این تفکر را "توهم توطئه" بنامند. اما باید به این نکته توجه داشت که منظور از جاسوسی، همواره انجام عملیاتی پیچیده مانند آنچه که در رسانهها به عنوان جاسوسی مطرح میشود و یا از خبر از دستگیری جاسوس منتشر میشود، نیست. همین که موقعیت مکانی شما، و یا شمارههای تلفن همراه شما، توسط شرکت سازنده موبایل قابل دسترسی است، خود یکی از جنبههای جاسوسی از شهروندان است که در رده جاسوسی غیرفعال (passive) جای میگیرد که تنها به گردآوری و ذخیره دادهها بدون هدف عملیاتی اختصاص دارد.
ابزارهای جاسوسی کنونی یادآور فیلم های جیمز باند هستند
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان سایبر، اينترنت به بزرگترين «ماشين جاسوسی و پایش اطلاعات» جهان تبديل شده است و این در حالی رخ میدهد که به طور روز افزون شاهد اين هستيم كه اطلاعات شخصي بيشتر افراد نسبت به هر زمان ديگري در اينترنت قرار دارد و آن را به مثابه گنجینه با ارزشی از اطلاعات تبدیل کرده است.
دهه 60 میلادی را میتوان دهه پیدایش اینترنت نامید. آمریکا با هدف نظارت مجازی بر جهان و پس از ارائه اینترنت در دهه 90 میلادی با گسترش شبکه های اینترنتی در سراسر جهان، میلیاردها نفر را در دام تارهای عنکبوتی سیستم اطلاعاتی خود گرفتار کرد. طبق گزارشی که در سال 2011 منتشر شده در حال حاضر حدود 2 میلیارد و 200 میلیون نفر در جهان از اینترنت استفاده میکنند یعنی چیزی حدود یک سوم جمعیت کل جهان.
ميزان كاربران اينترنت به تفكيك منطقه - 2011
با استفاده روز افزون اینترنت در زندگی روزمره و پیوند خوردن دنیای حقیقی و دنیای مجازی و نفوذ اینترنت و فناوریهای نوین در زندگی مردم دنیا، حاکمان اینترنت اگرچه بر حفظ حریم خصوصی تاکید میکنند به راحتی به تمامی ابعاد و زوایای زندگی افراد دسترسی پیدا کردهاند. این امکانات فرصت طلایی را برای جاسوسی از تمامی مردم دنیا برای آمریکا به وجود آورد. اما چرا اینترنت؟
ورود اینترنت به تمام زوایای زندگی روزمره با هدف کنترل بیشتر
اینترنت را میتوان دریچه نفوذ به افکار و قلبها دانست چرا که بسیاری از افراد افکار، اطلاعات شخصی، اطلاعات مهم، ارتباطات، احساسات، خواستهها و بسیاری موارد دیگر را به راحتی در آن منتشر و آن را دو دستی تقدیم سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی میکنند. آمریکا نیز با برنامهای مدون و چند مرحلهای اقدام به بسترسازی استفاده از اینترنت در تمامی ابعاد زندگی واقعی و سایبری مردم جهان به وسیله لوازم و ابزار ارتباطاتی و الکترونیکی، بدون آنکه توجه و واکنش منفی افراد را برانگیزد کرد و توانست به خصوصیترین زوایای زندگی آنها دسترسی و تسلط پیدا کند. در واقع هر وسیلهای که قابلیت اتصال به اینترنت را داشته باشد از آن میتوان به عنوان یک ابزار جاسوسی و شنود و پایش استفاده کرد.
میزان محبوبیت شبکههای اجتماعی مختلف در کشورهای جهان
بر اساس قوانینی که دولت آمریکا وضع نموده، مدیریت شبکه های اینترنتی باید تمامی اطلاعاتی را که در شبکه جهانی رد و بدل میشود کنترل کرده و از آنها استفاده لازم را به عمل آورد. بنابراین دیگر جای تعجب نیست، دولت آمریکا که خود را حافظ امنیت جهانی میداند، برای حفظ امنیت دو دنیای مجازی و حقیقی، اطلاعات مورد نیازش را با این توجیه از شبکه های اینترنتی بدست آورد.
دولت ایالات متحده آمریکا عملا حاکم مطلق دنیای مجازی است. حاکم تمامیت خواهی که با در اختیار داشتن مدیریت منابع اینترنتی، مدیریت خدمات اینترنتی نظیر دامنه و فضای میزبانی به خوبی این فرصت را دارد، از تمام وقایعی که در شبکه جهانی رخ میدهد، مطلع گردد.
شبکه های اجتماعی؛ تکمیل فرمهای جاسوسی به دست خود کاربران
با ظهور رسانهها و شبکههای اجتماعی و یکپارچگی سرویسهای ارائه دهنده ایمیل و فضاهای مجازی و چت رومها، جاسوسی آمریکا وارد فاز پیشرفته تر و مراحل پایانی خود شد. با توسعه لوازم الکترونیکی هوشمند نظیر تلفنهای همراه، تبلتها و لوازم خانگی هوشمند همچون تلویزیون، کنسولهای بازی و غیره که همگی امکان ارتباط با اینترنت را دارند، مرحله جدیدی در جاسوسی سایبری آغاز شد و آن تلفیق و یکپارچگی انواع رسانههای اجتماعی و سرویسهای ایمیل در چنین دستگاههاست که چرخه جاسوسی را به طور چشمگیری کامل میکند.
برای مثال تلفنهای همراه هوشمند بهترین ابزار برای جاسوسی سایبری شدهاند. چرا که شما تنها با یک تلفن هوشمند که قابلیت اتصال به اینترنت را دارد، میتوانید وارد شبکههای اجتماعی و ایمیلهای خود شوید و به فعالیت بپردازید. این مساله شنود و پایش را بسیار راحت میکند.
چرا که:
1- به راحتی مکالمات و ارتباط تلفنی شنود میشوند.
2- از طریق جی. پی. اس موقعیت مکانی و جغرافیایی شناسایی میشود و
3- از طریق فعالیتهای اینترنتی متوجه افکار و احساسات و برنامهها و کارهایی که انجام میدهید میشوند.
استفاده از اینترنت روز به روز در حال گسترش است، توسعه تلفنهای همراه هوشمندی که قابلیت ارتباط با فضای مجازی و سایبری را دارند از این جهت رو به گسترشاست که علاوه بر اینکه هویت فرد وارد شده به فضای مجازی مشخص میشود بلکه با استفاده از سیستم موقعیتیاب جهانی، GPS، موقعیت مکانی فرد نیز مشخص میشود.
در ادامه این گزارش به بررسی ابزارهای نوین جاسوسی و پایشی که با ترکیبی از لوازم الکترونیکی هوشمند و اینترنت و نرم افزارهای اینترنتی در زندگی روزمره از آنها استفاده میشود پرداخته خواهد شد.
- تلفنهای همراه هوشمند
تلفن همراه هوشمند در دسترس ترین ابزار جاسوسی هستند
تلفنهای همراه هوشمند در چند سال اخیر جهش چشمگیری از نظر فناوری و امکانات داشتهاند و همین امر آنها را به یکی از مجهزترین و پیشرفتهترین ابزار جاسوسی و پایشی تبدیل کرده است. ابزاری جاسوسی چند کاره که همه نیازهای جاسوسی و پایشی را فراهم میآورد. یک تلفن همراه هوشمند معمولا دارای دوربین پیشرفته، مکانیاب جغرافیایی، ضبط کننده صدا، سیستم عاملی با قابلیت نصب انواع نرم افزارهای آفلاین و آنلاین و اتصال به اینترنت به روشهای مختلف است. این امکانات به راحتی امکان پایش مکانی و ارتباطی و مکالمات را به راحتی در اختیار سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی میگذارد.
مکانیاب یا جی. پی. اس
افشای ثبت موقعیت مکانی کاربران آیفون در شرکت اپل نگرانیهای بسیاری را در مورد نقض حریم شخصی کاربران برانگیخت
یکی از این موارد ریزتراشهای است که شرکت برادکام کورپریشن (Broadcom Corp.) برای گوشیهای هوشمند تولید کرده که با تعبیه آن در تلفنهای همراه هوشمند میتوان دقیقترین موقعیت مکانی افراد را با اختلاف چند سانتیمتر تعیین کرد. (1)
اگرچه این فناوری برای مکانیابی در هنگام رانندگی یا ... امکانات بسیار با ارزشی را به افراد میدهد اما در واقع این تکنولوژی بیشتر برای سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا کاربرد خواهد داشت تا اطلاعات دقیقتری از آمریکاییها داشته باشند. نمونهای از این پایشها افشای ثبت پنهانی موقعیت مکانی تمامی کاربران آیفون در گوشی و پایگاههای دادهای شرکت اپل بود که با رسوایی آن نگرانیهای عمیقی را در سراسر جهان و کارشناسان به همراه داشت.
نرم افزارهای جاسوسی و پایشی:
با فراگیر شدن رسانهها و شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک و توئیتر، نرم افزارهای این سرویسها نیز به تلفنهای هوشمند سرازیر شدهاند. افراد با درج اطلاعات، افکار و عقاید و برنامههای روزانه خود از طریق شبکههای اجتماعی، به دستگاه جاسوسی آمریکا امکان پایش آنی تمامی جنبههای زندگی شخصی افراد را میدهند. از موقعیت مکانی گرفته تا مکالمات و ارتباطات و افکار و عقاید و فعالیتهایی که قرار است در آن لحظه انجام دهند. از این رو تلفنهای هوشمند به بزرگترین دام شبکه جاسوسی آمریکا تبدیل شدهاند که به سادگی همگان را به کام خود فرو میکشند.
آمریکا چگونه جاسوسی سایبری انجام میدهد؟
مطالعه جدید «شورای مطالعات اطلاعاتی
مدیترانه» در سال 2012 نشان میدهد که استفاده از رسانه های اجتماعی به
مثابه ابزاری پیشرو و جدید در جمع آوری اطلاعات تاکتیکی از منابع آشکار
است.
یکی از
محققان این تحقیق به نام جوزف فیتساناکیس ابراز میدارد: در این
مطالعه ما نشان میدهیم که فیسبوک، توییتر، یوتیوب، و دیگر شبکه های اجتماعی از دید
سازمانهای اطلاعاتی به عنوان کانالهای شدیدا باارزشی برای کسب اطلاعات به حساب
میآیند. ما یافته های خود را بر اساس سه مطالعه موردی اخیر بنا میکنیم که به
عقیده ما عملکرد اطلاعاتی شبکه های اجتماعی را نشان میدهند.
البته آنچه در این مطالعه بدان اشاره نمیشود، استفاده سازمانهای
جاسوسی از شبکه های اجتماعی برای اهداف دیگر است. این مطالعه مخاطب را به باور این
تفکر سوق میدهد که شبکه اجتماعی تنها یک ابزار جمع آوری اطلاعات
هستند.
فیسبوک؛ بانک اطلاعاتی ارزشمندی در دستان سرویس های اطلاعاتی است.
جولیان آسانژ فیس بوک را گستردهترین ابزار جاسوسی ساخت دست بشر نام گذاری کرده است. حتی اگر سازمانهای جاسوسی آمریکا در ایجاد فیس بوک نقشی نداشته باشند، اما اکنون از این شبکه برای جمع آوری اطلاعات شخصی چند صد میلیون انسان با اندک هزینه ای اقدام میکند. البته جاسوسی از شهروندان فقط با اراده مدیران سایتهای اینترنتی نیست بلکه این روند حتی ناخواسته و با وجود اعتراضات این سایتها اد امه دارد و هر روز نظارت بر فضای مجازی در آمریکا بیشتر میشود.
جولیان آسانژ فسبوک را تنفرآمیزترین ابزار جاسوسی ساخت بشر میداند
موسس وب سایت ویکی لیکس میگوید:
«فیسبوک تنفر آمیز ترین ابزار جاسوسی است که تاکنون ایجاد شدهاست. هر کس که نام و مشخصات دوستان خود را به شبکه اجتماعی فیسبوک اضافه میکند باید بداند که به شکل رایگان در خدمت دستگاههای اطلاعاتی آمریکاست و این گنجینه اطلاعاتی را برای آنها تکمیل میکند.»[۹]
به گفته وی فیسبوک یک گنجینه اطلاعاتی بسیار بزرگ از نام و پیشینه افراد است که کاربران آن را به شکل داوطلبانه در اختیار این شبکه اجتماعی قرار میدهند ولی این ابزار توسط دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا مورد بهره برداری قرار میگیرد. دسترسی این دستگاههای اطلاعاتی به اطلاعات ذخیره شده در فیسبوک آن را به یک ابزار خطرناک بدل کردهاست.[۹]
البته باید گفت این نخستین بار نیست که دولت آمریکا در زمانی معاصر مقادیر عظیمی اطلاعات را جمع آوری و در پروژه های گوناگون به بررسی دقیق آنها میپردازد.
آگاهی جامع اطلاعاتی، بررسی روند ارتباطات شهروندان
در طول
مأموریت دولت «بوش»، «آژانس امنیت ملی»
استخراج داده های مربوط به میلیونها شهروند آمریکایی (مکالمات تلفنی، نامه های
الکترونیک، فکس و دیگر منابع) را با هدف به اصطلاح کشف اعضای احتمالی شبکه های
تروریستی و نظارت بر آنها، در قالب برنامه ای سری بدون مجوز قضایی آغاز کرد. دولت
مزبور همچنین کوشید پروژه عظیم دیگری را با نام «آگاهی جامع اطلاعاتی» و به منظور ایجاد یک پایگاه
اطلاعاتی دیگر با هدف جست وجوی الگوهای رفتاری و یا گرایشهای موجود در نامه های
الکترونیک، مکالمات تلفنی، معاملات مالی، اطلاعات مربوط به روادیدها و غیره، و در
نتیجه شناسایی و به اصطلاح «دشمنان»، به اجرا درآورد. این برنامه پس از مشاهده
واکنش بسیار منفی مردم، از سوی کنگره متوقف گردید
.
پروژه "آگاهی جامع اطلاعاتی" به منظور پایش اطلاعات ارتباطات شهروندان سراسر جهان راهاندازی شده است
حال، در شمار پروژه های جاسوسی رنگارنگ آمریکا که هدفی جز کنترل کامل شهروندان خود و جهان را دنبال نمیکنند، میتوان به عملیات این کشور در جهت کنترل شبکه های اجتماعی اینترنت اشاره کرد.
شایان ذکر است که این گونه پروژهها شهروندان را چه در آمریکای لاتین و چه در آمریکای شمالی و یا دیگر کشورهای جهان به شدت نگران و مضطرب ساخته است، چرا که نقطه آغازین نظارت گسترده بر مردم را تجاوز به حریم خصوصی و اجتماعی آنان و نقض آزادی فردی و حقوق شخصی تشکیل میدهد.
این اندیشه که سازمانهای اطلاعاتی و نظامی بر زندگی شهروندان نظارت کامل داشته، آنها را مظنونانی بالقوه قلمداد کنند و بدین شکل از اقدامات خشونت آمیز آینده جلوگیری به عمل آورند، بسیار مستبدانه است و دکترین امنیت ملی را به خاطر میآورد. چنین به نظر میرسد که دستگاه امنیت ملی آمریکا با اجرای پروژه های بیش از پیش مداخله گرانه و ضددموکراتیک خود روز به روز گسترش بیشتری مییابد، تا بدانجا که دیگر از کنترل خارج گردیده است. حال که شهروندان بسیاری کشورها بیش از هر زمان نسبت به نظامهای خود خشمگین اند، به اقدامات اعتراض آمیز روی میآورند و خواستار تغییرات اقتصادی، اجتماعی و سیاسیاند، لازم است تمامی این پروژهها شناسایی و به چالش کشانده شود.
در واقع هر کاربر شبکه اینترنت، به محض اتصال به این شبکه و با هر کلیک نا خواسته انبوهی از اطلاعات شخصی و غیر شخصی را به گردانندگان آن میدهد یا در واقع از وی این اطلاعات را میربایند. کارشناسان کامپیوتر اظهار میدارند حتی نصب محیطهایی مانند ویندوز، با اتصال به اینترنت کلیه اطلاعات کاربر و عملیات اینترنتی وی را به شرکت عامل یعنی مایکروسافت منتقل میسازد و تنها در بعضی از مواقع است که هشداری مبنی بر دزدی اطلاعات دریافت میشود.
شیوع
سایتهای شبکههای اجتماعی و وبسایتهای اشتراک تصاویر ویدئویی دولت آمریکا را
تشویق کرده است که تأثیر بیشتری بر ساختارسیاسی کشورهایدیگر بگذارد، ضمن اینکه بخش
قابلتوجهی از جمعآوری اطلاعات و نشان کردن کیسهای جاسوسی و به کارگیری آنها در
شبکههاي اجتماعی از جمله فیسبوک اتفاق میافتد
.
در زمان انتخابات ایران، کاربران ایرانی بالای 90 درصد مخاطبان توئیتر را تشکیل میدادند. پس از انتخابات ایران،400 میلیون توئیت در کتابخانه ملی آمریکا، برای بررسی و تحلیل محتوا ثبت شد. این نشاندهنده جمعآوری پیشرفته و آنالیز دقیق اطلاعات است.
«رابرت گیتس» وزیر دفاع آمریکا در ژوئن 2009 اعلام کرد، تکنولوژیهای رسانههای اجتماعی همچون توئيتر که نقشی حیاتی در مستندسازی و هماهنگی اعتراضات در ایران به ویژه تهران داشتند، یک دارایی استراتژیک عظیم برای آمریکا محسوب میشوند.
آژانس امنیت ملی (National Security Agency) مشهور به NSA یک آژانس دولتی در آمریکا است که زیر نظر وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا اداره میشود.
وظیفه اصلی این آژانس نظارت بر مخابرات و فعالیتهای ماهوارهای و کشف رمز است. طبق قانون، فعالیتهای جاسوسی این آژانس محدود به روابط خارجی و تنها جاسوسی ارتباطات است و جاسوسی انسان را شامل نمیشود.
شنود دائم ارتباطات از راه دور، در سراسر جهان (موبایل، فکس، ایمیل و ارتباطات انفورماتیک) و همچنین دریافت و تحلیل تصاویر ماهوارهای، در حوزه وظایف سازمان امنیت ملی آمریکا (NSA) است. این آژانس، صدهزار نفر نیرو در استخدام خود دارد که این افراد در مراکز مختلف در آمریکا و ایستگاههای شنود مستقر در خارج، به کار مشغولاند.
وظیفه اصلی آژانس امنیت ملی آمریکا نظارت بر فعالیتهای مخابراتی است
NSA با مشارکت آژانسهای مشابه در انگلستان، کانادا، استرالیا و زلاندنو تحت عنوان گروهی با نام «یوکوزا» (UKUSA) بهصورت گستردهای بر روی سیستمهایی به نام «اشلون» (ECHELON) کار میکنند که توانایی مانیتور کردن بخش عظیمی از ارتباطات تلفنی، فکسی و دادهای جهان را دارد.
در این زمینه، مدیر این آژانس، به هنگام یکی از معدود مصاحبههایش با مطبوعات، اعلام کرده بود که او باید هر سه ساعت، اطلاعاتی معادل کل کتابخانه کنگره آمریکا را تحت ادارهاش داشته باشد.
- لوازم الکترونیکی هوشمند جاسوسانی پنهان در خانهها
با پیشرفت ابزارهای برقی هوشمند و استفاده هرچه بیشتر آنها به عنوان بخشی از ابزارآلات ساختمان، امکان جاسوسی خانههابسیار آسانتر گشته است. رییس سازمان سیا، دیوید پترائوس با تایید این مطلب اظهار داشت که آمریکاییان با استفاده از این وسایل این امکان را به سازمانهای جاسوسی میدهند تا زندگی شخصی و خصوصی آنها را راحتتر تحت کنترل و نظارت قرار دهند.
دیوید پترائوس طی سخنان خود در نشست «اینکیوتل» (IN QTel) که پیرامون عملیاتهای سرمایهگذاری سیا در بخش فناوری بود، بیان داشت که این وسایل جدید همچون یخچال، اجاق گاز، و سامانه برق خانه که به اینترنت متصل میشوند میتوانند «مفهوم رازداری و پنهانکاری ما را تغییر دهد.»
وی افزود: «چنین ابزارهایی را میتوان به وسیله فناوریهایی چون شناسایی فرکانس رادیویی، شبکههای حسی، و سرورهای جاسازیشده کوچک که همگی با استفاده از محاسبات فراوان، کمهزینه، و پرقدرت به نسل بعدی اینترنت متصل میشوند مکانیابی، شناسایی، رصد، و از راه دور کنترل کرد.»
گفتنی است که در حال حاضر یکی از بزرگترین شرکتهای سازنده ریزپردازنده به نام ARM پردازندههای جدیدی را ساخته است که میتوانند تقریباً درون تمامی وسایل خانگی جاسازی شده و به اینترنت وصل شوند تا از این طریق بتوان آنها را به همراه دیگر وسایل از راه دور تحت کنترل گرفت. این شرکت نام این محصول را «اینترنت اشیاء» گذاشته است.
سؤالی که مطرح است این است که این اطلاعات برای تحلیل و بررسی به کجا فرستاده خواهند شد. در حال حاضر سازمان امنیت ملی آمریکا NSA دست به ساخت یک تأسیسات به شدت یکپارچه و مستحکم 2 میلیارد دلاری در اعماق صحرای یوتای آمریکا زده است که دورتادور آن را کوه فرا گرفته است. قرار است این تأسیسات در ماه سپتامبر 2013 به طور کامل مورد بهرهبرداری قرار بگیرد.
مرکز فرماندهی سازمان امنیت ملی آمریکا با بیش از 18 هزار کارمند در بالتیمور
وبگاه خبری گیزمو که در مورد وسایل برقی و فناوریهای جدید فعالیت میکند در مورد این مرکز گفته است: «مرکز دادههای یوتا کانون شبکه جهانی اطلاعات (GIG) به حساب میآید. این مرکز یک پروژه نظامی است که با چندین یوتابایت داده سروکار دارد؛ میزان این دادههای به حدی زیاد است که در حال حاضر واحد شمارش دیگری برای آن وجود ندارد.»
این وبگاه میافزاید: «این مرکز با وجود هر یک از پستهای شنود، ماهوارههای جاسوسی، و مرکز داده NSA که به آن متصل میشوند سبب میشود تا NSA تبدیل به بزرگترین سازمان جاسوسی جهان شود.»
- بزرگترین مرکز جاسوسی اینترنتی جهان درآمریکا راه اندازی میشود
دو لت آمریکا قصد دارد با هزینه دو میلیارد دلاری، جاسوسی اینترنتی از همه کاربران اینترنت را در سراسر جهان تشدید کند. قرار است، آژانس امنیت ملی آمریکا به بهانه جلوگیری از حملات سایبری، مرکزی را به وسعت یک میلیون مترمربع در ایالت یوتا راه اندازی کند تا بتواند همه اطلاعات انتقال یافته از طریق اینترنت را در آمریکا و خارج از آن کنترل کند.
عکس هوایی از مرکز جاسوسی سازمان امنیت ملی آمریکا در ایالت یوتا
فعالیت این تاسیسات دو میلیارد دلاری «رهگیری، کشف، تجزیه و تحلیل و ذخیره سازی حجم بالایی از ارتباطات جهانی از جمله محتوای مکالمات تلفنی، ایمیلهای شخصی، پیامهای متنی تلفنهای همراه و جستجوهای اینترنتی» را در بر میگیرد.
یکی از معدود تصاویر منتشر شده از ساختمان در حال ساخت بزرگترین مرکز جاسوسی جهان
همچنین این مرکز
جاسوسی سیگنالهای ارتباطی را از زمان خروج از ماهوارهها تا هنگام حرکت در
کابلهای موجود در زیر زمین و زیر دریاها و شبکههای بینالمللی، خارجی و داخلی
رهگیری میکند. آژانس امنیت ملی آمریکا با استفاده از کامپیوتری که
احتمالاً پر سرعتترین ابر کامپیوتر جهان به شمار میرود، قادر است از طریق لوازم
خانگی نظیر یخچال فریزرها، اجاقها و سیستمهای روشنایی متصل به اینترنت، به جمع
آوری دادهها بپردازد.
- تلویزیون هوشمند جاسوسی در مقابل دیدگان شما
تلویزیونهای پیشرفته پلاسما و LED مدل ۲۰۱۲ سامسونگ، ویژگیهایی دارند که پیش از این هیچگاه شاهد نبودیم، آنها مجهز به دوربین HD، دو میکروفن و نرمافزارهایی برای دنبال کردن و تشخیص چهره و تشخیص صدا هستند.
با کمک این ویژگیها، خریدار این تلویزیونها میتواند با شیوهای نوین بر تلویزیون وضوح بالای خود کنترل داشته باشد، این تلویزیونها دیگر بیشتر شبیه یک رایانه شخصی شدهاند و درست به همین دلیل، ممکن است هدف بعدی هکرها قرار بگیرند، هکرهایی که میخواهند شما و خانوادهتان را دید بزنند و صدایتان را بشوند و اطلاعات شخصی شما را جمعآوری کنند.
تلویزیون های هوشمند قابلیت اتصال به شبکه های اجتماعی و وب سایت های اشتراک گذاری فیلم و عکس را بطور پیش فرض دارا هستند.
دوربین و اتصال به اینترنت چیزهای تازهای در تلویزیونهای پیشرفته نیستند، اما از آنجا که میتوان اپلیکیشنهای ثالث را روی این تلویزیونها نصب کرد، پیشبینی اینکه بشود به کمک یک اپلیکیشن مخرب و دوربین و میکروفن تلویزیون، امنیت حریم خصوصی خریدار را به مخاطره انداخت، پیش بینی بعیدی به نظر نمیرسد.
دوربین و میکروفنها، در بالای صفحه سری ۸۰۰۰ پلاسمای سامسونگ و LED های مدلهای ۷۵۰۰ و ۸۰۰۰ES متصل هستند، وقتی تلویزیون به اینترنت متصل شود، کاربر امکان مییابد از طریق سرویس ابری سامسونگ از اپلیکیشنهای موجود استفاده کند.
این
تلویزیو
برنامه جریان انحراف برای ایجاد هراس اجتماعی
هامون به نقل از محدوده:
زمانی که تئوریسین های اصلاحات رمز پیروزی خود را در دوم خرداد مهندسی تحرکات سیاسی بر گسل ها و گسست های اجتماعی تعریف کردند،شاید هیچ گاه در مخیله شان نمی گنجید که این راهبرد امروز از سوی کسانی طرح و پیگری شود که مسندشان وام دار و زائیده پایان دولت آنان شد.
اگر یک روز در خیابان خارک تحصیلکردگان استحاله شده چپ به تئوری پردازی برای
ورود به قدرت مشغول بودند،دیگر روز در مرکزی مطالعاتی همین تئوری ها روبروی مردی
برگ به برگ حفظ و به یاد سپرده می شد که اینک بیش از آنان می اندیشد و باوری خطرناک
تر از آنان دارد.باوری که همه چیزش از یک انحراف آغاز می شود.
جریان انحرافی که ظهور و بروزش به شکل ملموس بعد از انتخابات و فتنه 88 دیده
می شود برای مسند قدرت ابایی از عاریت گیری از فتنه گران ندارد،تئوری هایی را که
روزی مطالعه کرده بود و در فتنه 88 شاهد بود،همچون یک مانیفست مشق می کند
وتجربه.
اگر این روزها سندی از اقداماتشان عیان می شود بسیار زود از سطح به عمق می
رود و با تغییر تاکتیک،"بازی زیر آب" را دنبال می کند.این بازی اما چیست؟.
جریان انحرافی که این روزها به مدد تکثر و مدل خوشه ای رسانه های خود به
مهندسی فضای اجتماعی مشغول می باشد ،بر این باور است که زمانی می تواند به موفقیت
خودجهت تغییر ساختار ها منطبق بر اهدافش برسد که بتواند یک چتر فراگیری گسترده و
بتواند نیروهای مختلف سیاسی اصلاح طلب،فتنه گر و اپوزیسیون را زیر این چتر گرد
آورد.به باور لیدر این جریان آنچه که باعث شد احمدی نژاد در انتخابات پیشین به
پیروزی برسد جمع شدن آرای توده ها و نیز آرای حزب اللهی بوده است.اما با توجه به
این که جریان مزبور به اهدافی می اندیشد که دارای تعارض عمیق با منظومه فکری
نیروهای ارزشی می باشد لذا باید پایگاه اجتماعی آن ها فراخ و گسترده شده و مدل
8-13+25 عملیاتی شود.یعنی با جمع کردن آراء توده +آرای سبزها(اصلاح طلبان+فتنه گران
+اپوزسیون) علی رغم از دست دادن آرای نیروی های ارزشی به زعم خود(8 میلیون نفر) می
تواند به پیروزی در انتخابات آتی با 30 میلیون رای بیندیشد. بر همین اساس این جریان
می کوشد تا در وهله اول با شکل دهی یک نقطه گره سلبی تحت عنوان" تعارض با حاکمیت"
نخ تسبیحی را برای جمع شدن طبقات نخبگانی فراهم آورد.
این مساله اما تنها در بعد سیاسی دنبال نمی شود.این جریان تلاش دارد تا به
مدد مدلی که کارگزاران در سال های پایانی خود عملیاتی ساخت از برخی از گسست های
اجتماعی سود جسته و زمینه بازی را به نحوی تغییر دهد.اگر بخواهیم عریان تر بگوئیم
باید گفت که کارگزاران سازندگی پس ازاین که در سیاست های تعدیل اقتصادی خود فشار
غیر قابل تحملی را به مردم وارد کرد برای آنکه بتواند فضا را در اختیار
بگیرد،معضلات ومسائل فرهنگی – اجتماعی را برجسته کرده و ضمن برانگیختن اعتراضات حول
عصبیت های ارزشی تلاش کرد تا مسائل اقتصادی را از سیبل خارج کرده و اعتراضات در این
ساحت را به عرصه فرهنگی - اجتماعی شیفت نماید تا ضمن انحراف در افکار عمومی لایه
های تغییر را در این ساحت پیگیری نماید.به گونه ای که منجی ای همچون خاتمی برای
آنان در دکان دونبشان ظهور و بروز پیدا کرد.
در همین زمینه نگاهی به رسانه های جریان انحرافی نیز نشان می دهد که این
جریان می کوشد تا با برجسته کردن اقداماتی همچون طرح امنیت اجتماعی و برخورد با
ماهواره ها از سویی "هراس" در میان توده ها ایجاد کرده و از دیگر سو این تلاش ها را
نتیجه اقدامات اقتدارگرایان بداند.
نگاهی به صفحات اول نشریات جریان انحرافی شاید عمیق اهداف آنان را به نمایش
بگذارد.
این نشریات از سویی برخورد با ناهنجاری های صورت گرفته و تعطیلی برخی کنسرت
ها به دلیل پوشش های ناهنجار را منتشر می سازند و از سویی با تیترهای مختلف خود و
جریانشان را مخالف برخورد با ناهنجاری های اجتماعی نشان می دهد و از دیگر سو ضمن
اباحه گری به ترویج باز موسیقی و هویت های سکولار می پردازد.
در حقیقت این جریان می کوشد که
1- به بیان دیگر این جریان می کوشد تا «رونوشتی پنهان» را در برابر رونوشت
عمومی حاکمیت تعریف کند.رونوشت پنهان مجموعه رفتارهایی است که در حاشیه و به دور از
صحنه اتفاق می افتد و نظارتی برآن وجود ندارد.گروه تابع در ظاهر با طبقه حاکم
هماهنگ است،ولی در باطن از آن متنفر است.این رونوشت،منجربه ایجاد جایگاه و پایگاه
اجتماعی خاص تابعین و انگیزه کنش و واکنش های آنان می شود.استراتژی های این رونوشت
نیز عبارتند از: ریا،غیبت،شایعه،تهدید،تصرف روحی،نامه های ،حملات توده ای،حسن
تعبیر(نشان ندادن معنای واقعی خود)،غر زدن،فرهنگ شفاهی و شعائر وارونه نسبت به ارزش
های مورد تبلیغ.
در حقیقت جریان انحرافی می کوشد تا برجسته کردن موضوع برخورد با ناهنجاری
های اجتماعی ،خود را مخالف این اقدامات نشان داده و از دیگر سو بستر اعتراضات خود
ساخته را فراهم کرده تا در زمان مقتضی بتواند آن را پشت اقدامات سیاسی آتی خود شیفت
نماید.
2- ایجاد هراس در میان توده های هدف گذاری شده نیز بخش دیگری از برنامه
جریان انحرافی در این زمینه می باشد.بررسی اقدامات اخیر این جریان نشان می دهد که
در این خصوص جریان انحرافی به دنبال پیاده سازی تئوری هستند که اصلاح طلبان تا همین
چند ماه گذشته بویژه در ایام فتنه آن را دنبال می کردند.اما این هراس چیست؟
استنلی کوهن معتقد است: «هراس یعنی فرایند ایجاد یا برانگیختن نگرانی
اجتماعی بر سر یک موضوع از سوی سرمایهگذاران اخلاقی در رسانهها و یا پاسخ
غیرعقلانی و نامتناسب به یک تهدید که با اغراق در شدت تهدیدها همراه است».
به عبارت دیگر رسانه های جریان انحرافی با رواج نوعی فرآیند «حساسیتسازی»
درمیان مردم، هراس اخلاقی نسبت به برخورد ها می سازند. درواقع آنها با «اشباع» یا
بزرگکردن برخوردها، ترس دروغینی از آنها را در میان مردم ایجاد میکنند.
به طور واضح تر می توان گفت که وابستگان رسانه ای جریان انحرافی پشت سنگرهای
اخلاقی موضع میگیرند. متخصصان و کارشناسانشان راه حل ارائه میدهند و شیوههای حل
مسئله مطرح میشود، اما ناگهان این وضعیت یا از بین میرود یا وخیمتر میشود. گاهی
اوقات موضوع هراسانگیز کاملا جدید و نو است، اما گاهی اوقات هم موضوعی است که قبلا
وجود داشته ولی اینک احیا شده است.
گاهی اوقات هراس فراموش میشود و فقط در فولکلور و حافظه جمعی میماند اما
گاهی اوقات هم پیامدهای جدیتر و بادوامتری دارد و ممکن است تحولاتی را در سیاست
اجتماعی، قانونگذاری و حتی در نحوه تصور یک جامعه از خودش ایجاد کند.
با توجه به این مطالب می توان گفت که جریان انحرافی با مبالغه ،بزرگنمایی
نسبت به طرح عفاف اجتماعی و مقابله به نمادهای تهاجم فرهنگی می کوشد تا از طریق
رسانه های خود هراسی را در جامعه تزریق کند.این جریان گرچه در یک سطح به ظاهر از
برخی ناهنجاری ها دم می زند اما در سطح دیگر با ایجاد هراس دروغین درمیان بخشی از
جامعه ،یک کنترل فرهنگی خاص را پی می گیرد که به شکل تناقض آمیزی باعث گسترش
ناهنجاری موجود می شود.
در مجموع با توجه به موارد گفته می توان گفت که بی شک این جریان، در پی این
است که با دامن زدن به این هراس مهره خود را در هنگامه ای همچون انتخابات به عنوان
منجی وارد عرصه کرده و با توجه به شکل گیری دوگانه اقتدارگرایان- منجی، فضا را به
نفع خود دو قطبی سازد.
سبزها:خاتمی و مجمع روحانیون عامل انشقاقند
هامون به نقل از
محدوده:
وی همچنین با بیان اینکه در شرایط کنونی انسجام چاره کار فرقه سبز است
،تاکید کرد که اصلاح طلبان و سبزها در "رضایت نیروها" و "تحلیل اقناعی" با ضعف های
بی شماری روبرو هستند.
دلجویی از بیوه شاه/ فیلم
هامون به نقل از جام نیوز:
با توجه به جریاناتی که موجب دلخوری شدید "فرح دیبا" بیوه محمدرضا پهلوی، از
تلویزیون بی بی سی فارسی (BBCPersian) شده بود، این شبکه انگلیسی به بهانه سالروز
تاج گذاری ملکه الیزابت دوم به دلجویی از وی پرداخت.
توضیح آنکه، چندی پیش برخی
سایت های معتبر به نقل از افراد نزدیک به بیوه پهلوی نوشتند: «فرح دیبا در جریان
بازدید از بی بی سی فارسی پیشنهاد می کند که این شبکه در قبال دو میلیون دلار، فیلم
مستندی از زندگی او تولید و پخش کند.
"صادق صبا" مدیر شبکه، نیز که از پیشنهاد
ملکه سابق ایران وسوسه شده بود، پنهانی از او می خواهد مبلغ مورد نظر را مستقیم به
خودش بپردازد و در عوض، وعده می دهد که علاوه بر اجابت خواسته اش -یعنی تولید و پخش
مستندی از زندگی فرح- هر از گاهی نیز خبر و تصویری از فرح دیبا را پخش کند و به
بهانه در پیش بودن شصتمین سالگرد سلطنت ملکه انگلیس، تصاویری از فرح دیبا در کنار
الیزابت دوم پخش شود!
صادق صبا دست به کار شده، مستندی تولید می کند که بسیار
ضعیف، ابتدایی و به نوعی "ضد تبلیغ" از آب در می آید. این ماجرا برای بیوه پهلوی
بسیار گران تمام می شود تا جایی که شرح ما وقع را از طریق واسطه هایی که از آشنایان
مشترک خاندان های سلطنتی ایران و انگلیس هستند، به گوش ملکه انگلیس می
رساند.
سرویس سیاسی جام نیوز در همین زمینه در تاریخ 31 اردیبهشت 91 به نقل از
چند وبلاگ و صفحات فیس بوک متعلق به چهره های سلطنت طلب، ضمن درج خبر
یادشده، از مجازات بی بی سی فارسی توسط ملکه انگلیس پرده برداشت.
پس از
انتشار گسترده این خبر و بازتاب آن در بخش خبری 20:30 صداوسیما، بی بی سی فارسی سعی
کرد به بهانه پوشش مراسم سالروز تاج گذاری ملکه الیزابت، دل فرح پهلوی را هم به دست
بیاورد؛ بنابراین در تماسی تلفنی به سراغ وی رفت تا از رهگذر مرور خاطرات سفر 50
سال پیش ملکه انگلیس به ایران، رضایت ملکه سابق ایران را جلب کرده، روابط این شبکه
با فرح پهلوی را عادی -یا دستکم ترمیم شده- جلوه دهد.
مجلس ختم گروهك ها در برلين و شيرين كاري رئيس شوراي هماهنگي
بي توجهي اردشير اميرارجمند به سخنراني حضار در نشست محفلي شماري از اعضاي متواري گروهك ها (برلين) يكي از حضار را شاكي كرد.
هامون به نقل از کیهان:
شماري از وابستگان فدائيان خلق بهروز خليق، حزب توده و اتحاد جمهوريخواهان (بيژن
حكمت)، سلطنت طلب (نوشابه اميري)، حزب مشاركت (رجب مزروعي)، ملي-مذهبي (تقي رحماني
و رضا عليجاني) روز يكشنبه در يك كليسا در برلين دور هم جمع شده و براي يكديگر
سخنراني كردند. در تبليغات اين برنامه اعلام شده بود اين بزرگ ترين برنامه
اپوزيسيون در خارج كشور به مناسبت سالگرد انتخابات رياست جمهوري است. در ميان
مهمانان كساني چون سهراب رزاقي (از مقامات وزارت كشور دولت اصلاحات، مهدي فتا پور ،
خديجه مقدم، فرزانه عظيمي، حسن فرشينان (روحاني كشف لباس كرده)، عمار ملكي (پسرمحمد
ملكي)، يوسفي اشكوري و محمد صادقي نيز حضور داشتند.
مهدي جامي سردبير اخراجي
راديو زمانه در گزارشي با بيان اينكه «برنامه ريزي اين نشست 6 هفته طول كشيده
بود»!، نوشت: مسائل تداركاتي و مالي عمدتا بر دوش حزب مشاركت و نهضت آزادي قرار
گرفت و رفقاي چپ [ماركسيست] هم احتمالا كمك كردند.
وي با بيان اينكه ما فاقد
مديريت منضبط و با برنامه هستيم، به بي محلي برخي حضار نسبت به جلسه انتقاد كرد و
نوشت: بعضي ها مثل يوسفي اشكوري مي آيند مي نشينند و با دقت برنامه را دنبال مي
كنند و عمده وقت را در سالن مي گذرانند نه در بيرون آن! از بعضي هم انتظار هست كه
چنين كنند و نمي كنند. بعضي ها از موقعيتي برخوردارند كه وقتي نشستند نبايد سر در
گوش بغل دستي نكنند. سالن جاي پچ پچ چهره ها با بغل دستي شان نيست. از آنها انتظار
مي رود كه به سخنراني ها دقت كنند. و اين چون علني بود گفتنش اميدوارم بر كسي گران
نيايد؛ بر من گران آمد كه اردشير اميرارجمند بخش بزرگي از وقتش را بيرون سالن
گذراند. حتي وقتي يكي از سخنرانان او را و شوراي هماهنگي را خطاب قرار داد و توصيه
هايي كرد كه به نظرش بايد كسي مثل اميرارجمند مي شنيد او در سالن نبود و من مي ديدم
كه در بيرون مشغول صحبت است. به نظرم اگر قرار بود چنين حضوري داشته باشد نبودنش
ترجيح داشت. اردشير اميرارجمند حواسش جاي ديگري بود و نبود و وقتي هم بود به آنچه
در سالن مي گذشت توجهي نشان نمي داد. به نظرم رسيد كه از نظر ارتباطي و هم روابط
عمومي ضعيف عمل مي كند.
يادآور مي شود بنا به گزارش «نداي سبز آزادي» رجب مزروعي
(عضو خارج نشين حزب مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب) در اين نشست هماهنگي با گروهك
ها گفته است: ما بايد مرزهاي ساختگي ميان طرفداران جنبش سبز را حذف كنيم. اين جنبش
حق طلب و حق محور است و كسي با اين اصل مخالف نيست.
نفاق خودمان كه كاملتر از سازمان منافقين است!
عبدالله نوري در اظهاراتي پرتناقض خواستار هم پوشاني جنبش سبز و جريان اصلاحات و در عين حال مرزبندي اين دو يا نيروهاي برانداز و خشونت طلب شد.
هامون به نقل از کیهان:
وزير كشور معزول دولت اصلاحات كه سابقه تحريك در اغتشاشات خياباني تيرماه 78 به
همراه تاج زاده را داشته، در ملاقاتي گفته است: رفتار جرياني حاكم با منتقدان
غيرقابل پيش بيني است و حتي در اين مورد خط قرمزش هم شاخص نيست و مبهم است.
وي
با بي تقصير معرفي كردن بازداشت شدگان فتنه سال 88 و موسوي و كروبي، خواستار هم
پوشاني جنبش سبز و جريان اصلاحات شد و گفت: عمل در چارچوب قانون اساسي و نيز نفي هر
گونه افراط گري و خشونت از جمله اين هم پوشاني هاست.
وي با كتمان خيانت هاي فتنه
گران در سال 88، ادعا كرد: اصلاح طلبان و سبزها خواستار اجراي قانون اساسي و حفظ
نظام بوده اند و برخلاف تبليغات مغرضانه برخي، سقوط نظام خواست جريان اصلاحات
نيست.
وي همچنين با تأكيد بر لزوم مرزبندي جنبش سبز و جريان اصلاحات با نيروهاي
برانداز و خشونت طلب گفت: شكافتن معناي اجراي بدون تنازل قانون اساسي مي تواند يكي
از مهم ترين ابعاد برنامه اصلاحات در شرايط فعلي باشد.
اين اظهارات در حالي است
كه عبدالله نوري تا چندي پيش از هم گسيخته شدن جبهه گروهك ها، ديدارهاي منظمي با
سران گروهك هاي برانداز ورشكسته داشت. اين مهره سوخته گروهك ها كه مانند كروبي صرفا
براي انحراف اذهان از بازيگران اصلي به كار گرفته مي شود، توضيح نداده كه ادعاي
وفاداري به نظام (قانون اساسي چه نسبتي با خط كشيدن روي شعار جمهوري اسلامي، جسارت،
به تصوير حضرت امام خميني(ره) و اهانت به ولايت فقيه و سرانجام جسارت به ساحت مقدس
امام حسين عليه السلام مي تواند داشته باشد؟ و چگونه مي توان ميان آشوبگراني كه به
مساجد، مردم، بانك ها و اموال عمومي حمله كردند و حتي مرتكب آدم كشي و ترور شدند و
دست در دست تروريست هاي، منافقين، بهائيان، سلطنت طلبان و گروه هاي تجزيه طلب دادند
با خشونت طلبان و جريان هاي برانداز مرزبندي قائل شد؟ يا اينكه آقاي نوري در آن مدت
8 ماهه از اين كلمات قشنگ و از سر عقل نمي زد و حالا كه آبروي منافقين به واسطه
عملگي گروهك هاي منحله بر باد رفته، سخن از قانون اساسي و «اصلاح طلبي» مي گويد و
در عين حال اصلاح طلبي را با آشوبگر فتنه سبز يك كار مي كند؟ آشوبگران اصلاح طلب
بودند يا اصلاح طلبان آشوبگر؟! به تعبير ديگر آقاي نوري به زعم خود تاكتيك فرار به
جلو را به اجرا مي گذارد كه مي گويد خط قرمز و رفتار نظام مشخص و قابل پيش بيني
نيست در حالي كه در اين ميان، جريان نفاق جديد است كه حركات زيگزاگ انجام مي
دهد.
گفتني است نوري اواخر فروردين امسال با انتقاد از شركت خاتمي در انتخابات
مجلس گفته بود برداشت من هم از مذاكره با آقاي خاتمي اين بود كه او بدون محقق شدن
شرايطي كه اعلام كرده، در انتخابات شركت نخواهد كرد. اگر ايشان بناي شركت شخصي
داشت، بهتر بود از قبل در بيانات خود، شرايط شخصي خويش را از بحث جمعي جدا مي كرد
تا سوءتفاهمي به وجود نمي آمد.
وي مهرماه سال گذشته نيز در ملاقات پنهاني با
خاتمي كه عمدا از سوي رسانه هاي انقلاب لو رفت، از فضاي ركود و دلزدگي سياسي در
ميان برخي حاميان جبهه اصلاحات انتقاد كرده و گفته بود: برخي از اين دوستان كه به
ملاقات من مي آيند از شما و جريان اصلاحات گله مند هستند و مي گويند اصلاح طلبان از
آنها استفاده ابزاري مي كنند و در حوادث و تجمعات خياباني ما را جلو مي اندازند و
در گرفتاري ها فكر ما نيستند.
شايان ذكر است عبدالله نوري از مسند وزارت كشور
دولت اصلاحات و به واسطه دستياري چون تاج زاده و برخي عناصر بدسابقه حزب مشاركت و
سازمان مجاهدين، يكي از عوامل پمپاژ تشنج و اغتشاش به فضاي سياسي كشور و ميدان دادن
به گروهك هايي چون نهضت آزادي در سالهاي پاياني دهه 70 بود. وي از همان زمان
ارتباطات گسترده اي را با گروهك هاي نهضت آزادي، باند مهدي هاشمي، تندروهاي حزب
مشاركت و دفتر تحكيم و طيفي از افراطيون كارگزاران برقرار كرده بود.
"فتنهگران" زمینه ترور دانشمندان هستهای را برای دشمن فراهم کردند
هامون به نقل از خبرگزاری
فارس: سالاریان گفت: بعد از ریشهکن شدن منافقین و قبل از فتنه 88 ما
تقریبا هیچ تروری نداشتیم اما فتنهگران باعث شدند زمینه ترور دانشمندان هستهای از
سوی دشمن شکل بگیرد. مادر شهید احمدی روشن با یادآوری اینکه یک اقلیتی خواستار
ابطال انتخابات 88 بودند و از همین رو آشوبهایی در کشور ایجاد شد خاطرنشان کرد:
اکثریت مردم متوجه نفوذ بیگانگان در وقایع 88 شدند، لذا بعد از اهانتی که در روز
عاشورا به اعتقادات مردم شد آنها حماسه 9 دی را رقم زدند. * مصطفی با وجود مشغله کاری زیاد در حماسه 9دی حضور
یافت وی با اشاره به نقش مقام معظم رهبری در خنثی سازی فتنه 88
تصریح کرد: راهپیمایی 9 دی برای فتنهگران کافی بود و مصطفی نیز به همراه پسرش
علیرضا در راهپیمایی 9 دی حضور یافته و جریان فتنه را محکوم کرد.
مسببان اصلی مرگ خواهر و مادرم موسوی و کروبی هستند
هامون به نقل از خبرگزاری
فارس: رجبپور با بیان اینکه مهدکودک ما دقیقاً روبه روی پایگاه
بسیجی قرار داشت که فتنهگران به آن حملهور شدند، یادآور شد: 18 فشنگ به در و
دیوار مهدکودک برخورد کرد که 4 تیرش به مادر و خواهرم اصابت کرد. * مسببان اصلی مرگ خواهر و مادرم موسوی و کروبی
هستند وی ادامه داد: ما مسببان اصلی فوت مادر و خواهرم را موسوی و
کروبی میدانیم، چراکه اگر آنها به رای مردم و قانون احترام میگذاشتند در اغتشاشات
25 خرداد چنین حادثه تلخی برایمان رخ نمیداد. رجبپور افزود: فتنهگران در سال 88 کار را به جایی رساندند که
ما در خانه خودمان و در پشت دربهای بسته نیز امنیت نداشتیم اما متأسفانه
نمیتوانستیم عملا ثابت کنیم که شهادت مادر و خواهرم تقصیر سران فتنه است. وی با یادآوری اینکه اگر موسوی و کروبی نتیجه انتخابات را
میپذیرفتند و دست به اعتراض نمیزدند امروز چنین اتفاقی برای خانواده ما نمیافتاد
گفت: ما جزو کسانی بودیم که در انتخابات 88 به احمدینژاد رأی دادیم. رجب پور ادامه داد: رفتار فتنهگران در سال 88 امنیت را از ما
سلب کرده بود و نزدیک بود وضعیت ما شبیه وضع فعلی سوریه شود اما با هوشیاری مردم و
رهبری مقام معظم رهبری این فتنه خنثی شد. رجب پور با تأکید بر اینکه کشور امروز به یک ثبات رسیده است
تصریح کرد: امروز کشور ما متکی به رأی مردم است و ما افتخار میکنیم که در راه
کشورمان دو شهید دادیم. هرچند بسیار ضربه سخت و دردناکی برایمان بود. وی در ادامه با اشاره به نقش خواص در فتنه 88 یادآور شد: اگر
برخی از افراد و مسئولان نقش خود را میدانستند فتنه زودتر جمع میشد اما متأسفانه
برخی عوامل داخلی و خواص بیبصیریت نتوانستند به موقع تشخیص دهند لذا اتفاقی که
میتوانست در عرض یک هفته جمع شود 8 ماه طول کشید. رجب پور با بیان اینکه ما فتنهگران را به خاطر حقی که از
خانواده ما پایمال کردند به خدا واگذار میکنیم افزود: خون مادر و خواهرم هرگز
پایمال نخواهد شد. و ما امیدوریم این آخرین فتنهای بوده باشد که برخی از
خانوادهها را داغدار کرد و هیچ سودی نیز برای سران فتنه نداشت.
برخورد سرد کاربران با ژست دموکراسی فیسبوک
هامون به نقل از خبرگزاری
فارس: گفتنی است تنها 13 درصد از کاربران شرکت کننده در این نظرسنجی
موافقت خود را با تغییر سیاست های این سایت در حوزه حریم شخصی اعلام کردند. جالب
اینکه تعداد کل شرکت کنندگان در این نظرسنجی هم 342600 نفر بوده که تنها معادل 0.1
درصد از حداقل تعداد افراد مورد نیاز برای معتبر دانسته شدن نتایج نظرسنجی مذکور
بوده است. مدیران فیس بوک قبلا اعلام کرده بودند تنها اگر 30 درصد از کل
901 میلیون نفر عضو فعال این سایت در نظرسنجی یاد شده شرکت کنند، نتایج آن را می
پذیرند، اما با این استقبال سرد مشخص نیست چه تصمیمی در مورد سیاست گذاری حریم شخصی
سایت یاد شده اتخاذ خواهد شد. 30 درصد جمعیت فیس بوک معادل 270 میلیون نفر است که
86 درصد از کل جمعیت آمریکا را شامل می شود. Jaime Schopflin سخنگوی فیس بوک از اینکه تعداد بسیار بسیار
اندکی از کاربران فیس بوک از آن برای رای دادن استفاده کرده اند، اظهار ناامیدی
کرده است. وی افزوده که مشخص است این شیوه قابل اجرا نیست و باید راه های دیگری
برای پی بردن به نظرات کاربران شناسایی شود.
بیانیه مجاهدین انقلاب تکذیب شد!
در پی صدور تازه ترین بیانیه به نام سازمان مجاهدین انقلاب شاخه خارج از کشور یک منبع آگاه درون این سازمان منحل شده در گقت وگو با ندای انقلاب صدور هرگونه بیانیه به نام مجاهدین انقلاب شاخه خارج از کشور در خصوص عملیات روانی اقتدارگرایان برای تفرقه افکنی و ایجاد جریان اصلاح طلب تقلبی را تکذیب کرد.
بنابراین گزارش نامبرده اظهار داشت:امروز و در آستانه ۲۲ خرداد برای چندمین بار متوالی در ماههای اخیر بیانیه ای به نام شاخه خارج از کشور مجاهدین انقلاب در برخی رسانه ها منتشر شده است که متاسفانه همانند دفعات گذشته این بیانیه بدون نام و امضا!منتشر شده است.
وی افزود:این بیانیه ها از جانب جریانی مجعول در خارج از کشور هدایت می شود که در صدد سواستفاده از موقعیت مجاهدین انقلاب می باشند.اینها همان جریانی هستند که مجاهدین را به انحلال کشاندند.
این منبع آگاه در ادامه گفت:این بیانیه از جانب جریانی اقتدارگرا و مجعول در خارج از کشور که توسط برخی سرویسهای اطلاعاتی غربی حمایت و هدایت می شوند منتشر شده است. رجبعلی مزروعی عضو سابق حزب مشارکت و سرکرده این گروهک اقتدار گرا با رفتن از ایران در برنامه ای حساب شده با هدایت سرویس اطلاعاتی یک کشور اروپایی مدعی نمایندگی سازمان مجاهدین انقلاب در خارج از کشور شده است.
وی افزود: در حالی که چهره های تاثیر گذار این جریان هم اکنون به جرم براندازی در زندان به سر می برند و در حال گذران دوران محکومیت خود هستند عده ای فرصت طلب با استفاده از نام مجاهدین انقلاب در صدد سوءاستفاده و رسیدن به برخی منویات فروحورده خود در این سالها می باشند.
وی افزود:مواضع رسمی این تشکل سیاسی تنها از طریق بیانیه و از کانال رسانه های گروهی منتشر می شود.
نتانیاهو: برای نابودی اسرائیل رهبر ایران از همه مصمم تر است
نخست وزیر رژیم صهیونیستی وقتی از سؤال خبرنگار آلمانی شوکه شد، به جای پاسخ منطقی افسانه هولوکاست و نقش آلمان را به رخ خبرنگار کشید!
ماجرا از این قرار است که خبرنگار نشریه بیلد در مصاحبه چندی پیش خود با نتانیاهو به او یادآوری می کند که مردم آلمان قضاوت بسیار منفی نسبت به رژیم اسرائیل دارند. او می گوید «آقای نخست وزیر! طبق یک نظرسنجی جدید 79 درصد مردم آلمان معتقدند اسرائیل به حقوق بشر احترام نمی گذارد و 70 درصد آنها می گویند اسرائیل منافع خود را بی توجه به منافع ملت ها پی می گیرد. شما وقتی این اعداد و ارقام را می شنوید چه فکر می کنید؟»
نتانیاهو که از این سوال جاخورده بود، می گوید: معلوم است که در آلمان و اروپا برداشت خیلی غلطی از اسرائیل وجود دارد. ما یک دموکراسی هستیم که مقابل ایران و عوامل آن ایستاده ایم. ما یگانه پرچمدار آزادی و حقوق بشر در منطقه ایم. آیا می دانید که یک میلیون عرب در کشور ما زندگی می کنند و از حقوق شهروندی برخوردارند(؟!)
نتانیاهو در ادامه با اشاره ضمنی به افسانه هولوکاست و نقش آلمان، گفت: طبیعی است که این موضوع در آلمان [نظر مردم آلمان درباره ماهیت ضد حقوق بشری اسرائیل] با تاریخ خاصش خیلی ناگوار است. بدتر از چنین نظرسنجی هایی هم در تاریخ ملت[!؟] ما بوده و تأسف بار است اتهاماتی که روزگاری علیه یهودیان بوده است، اکنون درباره اسرائیل گفته می شود.
طنز تلخ در اظهارات نتانیاهو تحریف مطلق تاریخ و بیان این عبارت است که «یک میلیون عرب در کشور ما زندگی می کنند»! حال آن که کشور فلسطین اصالتا متعلق به آن اعراب است ضمن اینکه 6 میلیون فلسطینی به خاطر اشغالگری و سبعیت رژیم صهیونیستی از حق سکونت در کشور خود و حاکمیت ملی محروم شده و آواره دیگر کشورها هستند.
نتانیاهو در این مصاحبه با اشاره به بیداری و انقلاب ملت های مسلمان منطقه گفت: وضعیت در خاورمیانه به نسبت 3 سال پیش خیلی بدتر شده و اکنون شاهد سلطه اسلامگرایان و ایجاد حکومت های اسلامی هستیم.
وی همچنین درباره برنامه هسته ای ایران می گوید: این برنامه ذره ای کندتر نشده و با وجود همه فشارهایی که وارد شده، هیچ اتفاقی نیفتاده است. ایران موفق شده حتی غنی سازی 20 درصدی را هم انجام دهد اما جامعه جهانی نه توقف غنی سازی را مطالبه می کند و حتی نمی خواهد تاسیسات زیرزمینی فردو را تعطیل کنند. تاکنون تحریم ها هیچ نتیجه ای در توقف اقدامات ایران نداشته است.
نتانیاهو با بیان اینکه «طرف اصلی اسرائیل در ایران [آیت الله] خامنه ای است که حکومت را هدایت می کند» تصریح کرد: او بیشترین عزم را در ایران برای نابودی اسرائیل دارد و حتی از احمدی نژاد هم در این زمینه مصمم تر است.
خبرنگار پرسید وقتی به مقامات ایرانی فکر می کنید چه احساسی دارید؟ که نتانیاهو پاسخ داد: ملاک احساسات من نیست. مهم واقعیت است و واقعیت این است که هر چه ایران هسته ای تر می شود، این بد است. آنها تروریست ها را سراغ ما می فرستند و حماس و حزب الله را تجهیز می کنند، تهدید می کنند که تنگه هرمز را می بندند و جلوی صادرات نفت را می گیرند
اصلاح طلبان:باید صفت فتنه را از بین ببریم
اصلاح طلبان ورود زوهد هنگام به مباحث انتخاباتی را فرصتی بی بدیل برای عادی سازی شرایط این جریان بعد از فتنه 88 ارزیابی کرده اند.
تصمیم سازان جریان دوم خرداد ضمن تاکید بر ایجاد همگرایی بیشتر برای حضور موثرتر در فضای سیاسی کشور ربایش صحنه رسانه ای را مورد توجه خود قرار داده و تصریح کرده اند،با ورود به فضای انتخاباتی و اظهارنظرچهره های مختلف اصلاح طلب می توانیم بعد از مدت ها بطور رسمی و به بهانه فعالیت انتخاباتی از زیر فشار بیرون آمده و به بازسازی تشکیلاتی خود بپردازیم.
این افراد همچنین با بیان اینکه با اظهار نظرهای انتخاباتی می توان زمینه پذیرش اصلاحات توسط حاکمیت را در افکارعمومی تلقین کرد،گفته اند که اظهارنظرهای مختلف موجب شده است که رسانه های اصولگرا به آرامی و بدون توجه ،صفت فتنه گر را از این جریان حذف کنند.!
گزارشی خواندنی از اطاق فرمان فتنه 88
با گذشت 3 سال از فتنه 88 کماکان بحث در زمینه "فتنه" و ماهیت و اطاق فرمان آن از زوایای مختلف طرح و مورد بررسی قرار دارد.
اینکه واژه فتنه از چه زمانی در این 2 سال وارد سپهر سیاسی کشور شد و به عنوان شاه بیت تحرکات ضد انقلاب داخلی و خارجی مورد استفاده قرار گرفت،سوالی است که نیازمند توضیح بوده و می تواند مبنایی برای ورود به مقوله اساسی تر یعنی مدیریت فتنه قرار گیرد.
با اندکی تدقیق در ایام حوادث پس از انتخابات بوضوح در می یابیم که واژه فتنه برای نخستین بار اولین بار از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تاکید و استفاده قرار گرفت. معظم له با توجه به اطلاعات عمیق و کارشناسانه ای که نسبت به مسایل دینی داشته و دارند ، پدیدههای اجتماعی را با نگاه دینی رصد کرده و از این رو برای تبیین ماهیت و کارکرد جریانی که در انتخابات ظهور وبروز پیدا کرد،از این واژه بهره بردند.
فتنه در اسلام به یک معنا جنبه اثباتی و مثبت دارد و آن را یک فرصت و موقعیتی میداند که اهل حق در آن فرصت و میدان، امتحان شده و حقانیت خود را اثبات میکنند. فتنه عرصه و جایگاهی است برای امتحان و آزمایش.در همین خصوص به صراحت در آیات متعدد قرآن کریم مشاهده می کنیم که در مورد فتنه صحبت شده و عبارت «لقدفتنا الذین» در جاهای متعدد آن آمده است.بطور مثال در آیه دوم سوره عنکبوت هم از واژه فتنه استفاده شده و میفرماید: «احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون».
وقتی قرآن برای مومنان از فتنه سخن میگوید منظور آن "امتحانات" است که برای جوشش درون انسان و به مرحله ظهور رسیدن قابلیتهای فطری آن میباشد. باید ابتلایی باشد تا کسی مثل قاسم بنالحسن علیهالسلام بگوید شهادت برای من با حلاوتتر از عسل است. باید میدانی ایجاد شود و امتحانات پیش بیاید تا این صفتها به ظهور برسند.
فتنه ، از سوی دیگر یک جنبه منفی هم دارد و آن این است که انسانهایی در آن مردود شده و شکست می خورند و به جای اینکه به رشد برسند دچار ریزش می شوند. این موارد جلوههای بد فتنه است که سال 88 پیشآمد و رهبر معظم انقلاب نیز به موجب این نگاه دینی اتفاقات پیش آمده را "فتنه" نام گذاشتند.لذا برای بررسی فتنه پیش آمده و بررسی اطاق فرمان آن می بایست از این دریچه ورود کرده وبه تعبیری به بررسی کارنامه افرادی بپردازیم که در اتفاقات سال 88 مردود شده و از کشتی نظام پیاده شدند.
اطاق فرمان این فتنه کجا بوده است؟
سوال اساسی و بنیادینی که در سپهر سیاسی کشور مطرح بوده و تلاش شده است برای آن پاسخ هایی در نظر گرفته شود این است که اطاق فرمان این فتنه کجا بوده است؟
برخی در پاسخ به این پرسش استدلال میکنند که اتفاقاتی که در انتخابات دهم ریاست جمهوری و پس از آن بوقوع پیوست منشایی داخلی داشته و باید در همین چارچوب مورد بحث و بررسی قرار گیرد. به باور این افراد در سال 88 برخی با بد اخلاقی سرانجام اقداماتشان را به جایی رساندند که کشور به مدت یک سال درگیر تنش و غائله شد و ضد انقلاب نیزکه مترصد بهره برداری از فرصت های پیش آمده برای خود بود وارد عرصه شد،به مقدسات توهین کرد، مسجد لولاگر را آتش زد و روز عاشورا و روز 16 آذر به مقدسات توهین کرد.این افراد اینگونه استدلال می کنند که این اتفاقات یک ماجرای داخلی بوده و آن چه باعث شد که ماجرا شکلی از دخالت خارجی را به خود گرفته و اوباما، کشورهای اروپایی و رسانههای ضد انقلاب به جنجال آفرینی بپردازند ،تبعات این مسأله داخلی بوده است.
استدلال این طیف همچنین این می باشد که دشمن جز دشمنی هدفی نداشته و اصولا حضور آنها در این فتنه به این معنی نیست که فتنه 88 یک پروژه خارجی بوده است.
لجاجت سیاسی ؛دیدگاهی دیگر در خصوص فتنه
یکی ای دیدگاه های دیگری که در خصوص فتنه 88 مطرح می شود این است که ،آنچه در فتنه 88 اتفاق افتاد، داخلی بوده است و نه یک فتنه برهم زننده خارجی. معتقدین به این دیدگاه بر این باورند که لجاجت نیروهای داخلی در عرصه سیاست زمینه ساز این فتنه شده و کافی است که برای حل این ماجرا جلوی لجاجت افراد گرفته شود.
اردوکشی،تعبیر دیگر از فتنه
این اما همه ماجرا نیست .طیف دیگری نیز در رابطه با فتنه، دیدگاه دیگری دارند.
اینان بر این باورند که اتفاقات سال 88 تنها بر پایه لجاجت نبوده است،بلکه مساله اساسی، یک پروژه ویژه بوده که نقطه آغازین آن اردوکشی در خیابان ها به بهانه انتخابات بوده است.به باور معتقدین این دیدگاه اگر موسوی لجباز بوده پس رفتار افرادی همچون خاتمی، کروبی ،مجمع روحانیون، حزب مشارکت و... را باید چگونه تعبیر کرد. اگر لجاجت بین احمدینژاد و موسوی بوده پس باید مرز لجاجت شخص احمدینژاد باشد اما اینان از احمدینژاد فراتر رفته و قداست رهبری را شکستند. به باور این طیف ،در فتنه 88 ترکیبهای مختلف حضور داشتند که تمام طیفهای اصلاح طلب و ضد انقلاب حضوری موثر و عمیق داشتند.
در مجموع با توجه به طرح این دیدگاه ها باید جستجو کرد که اطاق فرمان این فتنه کجا بوده و این اتفاقات از چه منشایی هدایت می شده است.
نگاه به بیرون
ماجرا این است که آمریکاییها از مدت ها قبل دنبال تغییر بودند و به این باور رسیده بودند که امکان برخورد نظامی با ایران سخت بوده و سناریوی محاصره اقتصادی نیز بی اثر بوده است.در این زمینه دهها سند وجود دارد که نشان می دهد آمریکاییها سناریوی تغییر را از درون و با بهره گیری از نیروهای داخلی را در دستور کار خود قرار داده بود.
به عنوان مثال،کاندولیزا رایس وزیرخارجه دولت بوش از سال 2006 به دنبال برقرای روابط سیاسی با ایران بود.مبنای طرح وی ایجاد سفارتخانه آمریکا در ایران بود و صراحتاً میگفت تا زمانی که از ایران دور هستیم قادر نیستم بر ایران اثر بگذاریم. وی همچنین تاکید داشت برای اینکه بتوانیم در ایران کار کنیم، باید آرم دشمن از نام آمریکا برداشته شود و مردم و نظام سیاسی ایران مانند یک کشور رسمی با ما برخورد کند.
این تئوری ای بود که آنها با جدیت به دنبالش بودند که بنا به دلایلی سرنگرفت. حال اکنون واضح است و اخباری نیز وجود دارد که آمریکاییها در این راستا د چند دفتر بالای سر ایران تاسیس کردند، در بیشکک، پایتخت قرقیزستان، در باکو پایتخت آذربایجان .ضمن اینکه قبلاً نیز دفاتری مثل دفتر سلیمانیه عراق و دفتر دبی نیز تاسیس شده بود.
نگاهی به دفاتر آمریکایی ها در منطقه
دفتر سلیمانیه در سالهای اخیر خیلی فعال بود. بعضی از رسانههای آمریکا از جمله نیویورک تایمز با صراحت گفتهاند که بارها اعضای مسلح گروه پژاک را در نزدیکی پایگاه سلیمانیه دیده اند. آمریکایی ها همچنین حداقل دو دفتر هم در اروپا داشتند و درفتنه 88 به کار گرفتند مثل دفتر هلند که از بیست سال پیش فعال بود. در لندن هم دفتری را فعال کردند و دفتری نیز در استانبول فعال کردند.
علاوه بر این، آمریکاییها یک پایگاه در بگرام افغانستان، یک پایگاه در ظهران عربستان و یک پایگاه در جزیره سوکوترا در یمن این دفاتر چند کار کلیدی را ساماندهی می کردند از جمله تماس با ایرانیانی که به خارج سفر میکردند. آنان می دانستند در استانبول، ایرانیان که اطلاعات داشتند و مذهبی هم بودند به شهر مذهبی و تاریخی استانبول میرفتند و به آنکارا نمیرفتند. اقدام اول آنها جمعآوری اطلاعات از افرادی بود که از ایران میرفتند و هرگونه اطلاعاتی اعم از کماهمیت و مهم را میگرفتند.
وزارت اطلاعات از برخی از این افرادی که به این دفاتر رفتهاند سوال کرده است در این دفاتر چه چیزی از شما سؤال کردند معلوم شد که ابتدا سؤالات عادی را پرسیده بودند ولی آمریکاییها از بین این حرفها به یک جمعبندی میرسیدند.
اقدام دوم آنها در نزدیک مرزهای ایران در شهرهایی همچون استانبول،دبی و باکو بود.آمریکایی ها کسانی را با هویت ایرانی نزدیک مسافران کرده ، اطلاعاتی را از آنان جمعآوری میکردند.
وزارت اطلاعات تأکید دارد که این دفاتر از حدود 65 هزار نفر ایرانی که مسافرتی به این شهرها داشته اند،اطلاعات جمعآوری کردهاند.
اقدام سوم آمریکایی ها نیز ایجاد هماهنگی با اپوزیسیون و مخالفان با ایرانی های بی طرف بود که درصدد بودند از این افراد برای روزهای خاص استفاده کنند.
آنچه در داخل و خارج انجام شده و بعضاً منتشر هم شدهاند بیانگر سازماندهی نیروی انسانی بعنوان کار مشترک همه این حلقهها بوده است.
کاملاً واضح است که نمیتوان در دانشگاه مریلند نشست در مورد نقش سپاه در ایران چیزی نوشت. باید در ایران کسی با آمریکا همکاری کند تا چنین گزارشی که دارای جنبه عینی باشد، تهیه شود.
نشانه های دیگر
یک نشانه دیگر این است که قبل از انتخابات دهم ریاست جمهوی ایران، دولت آمریکا با صراحت در مذاکرات دیپلماتیک با طرفهای غربی و آسیایی گفته بود که ما ارتباط با ایران را باید موکول کنیم به بعد از انتخابات.بی گمان آمریکایی ها از این مسئله هدفی را دنبال می کردند.
پیش از انتخابات ایران یعنی در بهار سال 1387 ،به سفیر لبنان در پاریس هشدارهایی داده شده و به صراحت به وی گفته شده بود که ایران به زودی متحول میشود و شما لبنانیها به ایران تکیه نکنید. همان هنگام سفیر لبنان که از اعضای جنبش امل لبنان بود،این پیغام را به سفیر ایران در پاریس اطلاع داده است.بی شک این پیغام از یک برنامه عملیاتی می دهد که شواهد دیگر آنها بعدها مشخص شد.
آنها بارها تأکید کردهاند که ایران را با جنگ نمیشود تغییر داد باید از داخل تغییر کند. اکنون نیز آنها معتقدند تحریم حلال مشکلات نیست ولی از آنجا که باعث میشود ایران در مواجهه با مخالفان داخلی کنار بیاید و گاردش را در مقابل داخلی ها باز کند و این سبب میشود که فعالیت مخالف نظام کمهزینه شود،مطلوب است.
اگر ما در این زمینه سیر اقدامات سران داخلی فتنه را مرور کنیم، میبینیم جریانات داخلی هیچگاه سفرهشان را از آمریکائیها جدا نکردند. مثل اینکه متقابلاً داخلیها هم این احساس را دارند که این فشار بیرونی جبران کننده ضعف داخلی آنها است. آنان ظاهراً احساس میکنند که اگر چه در داخل ایران حمایت تودهها را از دست دادهاند ولی کسی در عرصه بینالمللی هست که برای آنها یقه پاره کند.
در این دفاتر خارج از کشور عناصر سرشناس اپوزیسیون ایرانی حاضر میشدند و به نوعی بستر خارج کشور را به داخل ایران وصل میکردند.
به این خبر که در همان ایام فتنه توسط منوچهر متکی وزیر وقت امور خارجه ایران در رسانهها نقل شد توجه کنید: در هفته اول آشوب، هواپیماهای انگلیسی مسافران خاص ایرانی مستقر لندن را در هر روز با پروازهای 500 تا 600 نفره به داخل ایران منتقل میکردند از پایگاههای دیگر هم همین انتقال مخالفان وجود داشته است.
خبرهای موثق میگویند انگلیسیها موفق شدند از طریق دفتر لندن با 700 هزار ایرانی گفتگو کرده و تعداد زیادی از آنان را به اپوزیسیون داخلی وصل کنند. سازمان مشخص سیاسی برای روزهای خاصی طراحی کرده و آموزش داده بودند.
در روزهای فتنه مثلاً در میدان 7 تیر تهران سه گروه جداجدا میآمدند. گروهی دیده بانی میکردند و اخبار را به جایی منتقل میکردند گروه دومی میآمد که دست به تظاهرات میزد و به صورت ظاهراً مسالمت آمیز شعار میداد و گروه سومی میآمد که ماموریتش آتش زدن اتوبوسها، سطل های زباله و درگیری ایجاد کردن بود و هیچ کدام از اینها در کار دیگری دخالت نمیکردند.
در کتاب جبن شارپ به افراد دستهی اول و دوم توصیه شده که کار خطرناکی نکنند. او میگوید یا دیده بانی میکنید یا شعار میدهید و لبخند بزنید و حتی به حرفهای پلیس گوش کنید و بدون درگیری متفرق شوید. این بخشی از کارکرد و کار ویژه این دفاتر بود. ردپای ماجرا نشان میدهد که این مساله که از سال 2006 آغاز شده یعنی از اواسط دوران وزارت خارجه خانم رایس.
نکته دیگر این است که آمریکاییها کارهای چند لایهای را تدارک دیدهاند یکی از کارهایشان در فتنه 88 این بود کارهای اطلاعاتی امنیتی را که قبلاً ناهمخوان بود هماهنگ کردهاند.
همواره در مسائل خارجی بین سیا، پنتاگون، شورای روابط خارجی و کاخ سفید اختلاف هست اما آمریکا در فاصله سالها 2006 به بعد معاون هماهنگ کننده ای رامنصوب کرده تا در مورد ایران این فعالیتها را هماهنگ کند.
در صحنه فتنه اوباما هم انسجام داد و آمد یک نفر را با اختیار تام یعنی دنیس راس را مسئول هماهنگی میزهای ایران در مراکز تصمیمگیری آمریکا درباره ایران کرد که هیچ اختلافی به هم نداشته باشند.
نکته دوم این است که پیش از این نیز میزهای ایران در کاخ سفید و سایر مراکز آمریکا وجود داشته است اما کار آنها فقط جمعآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل دادههای اطلاعاتی اطاق عملیات به تصمیمگیری گروه بودند و اولین بار تقلب در انتخابات توسط هماهنگ کننده مزبور کلید زده شد در این جلسات تصمیمگیری نوعاً چند عنصر ایرانی هم حاضر میشدند. چه مهمانان تک زیست مثل سازگارا و چه مهمانان دو زیست مثل امیر احمدی در یکی از جلسات که دو عضو هم آنجا حضور داشته است و در اردیبهشت 87 بوده توافق میشود که باید در انتخابات آینده ایران بحث تقلب کلید زده شود و این دو عضو نهضت آزادی پس از بازگشت به ایران با فرزند یکی از مسئولان ارشد روحانی صحبت میکند و موضوع را با او در میان میگذارد و میگوید اگر ما از موضع نهضت آزادی بحث تقلب را کلید بزنیم جا نمیافتد و بعد هم هر کس آن را مطرح کرد میگویند این خط نهضت آزادی است ازاین رو کسی باید این را در ایران کلید بزند که به دلیل نسبتش با نظام مورد قبول واقع شود.
مهدی هاشمی اولین نفری است که این لقب را 8 ماه قبل از انتخابات کلید بزند.این فرد پدرش را قانع میکند که بحث تقلب را مطرح کند و او در شهریور 87 آن را علناً مطرح مینماید.
در آن جلسه در آمریکا 4 محور را توصیه میکند و همه آنها را اجرایی میکند این بخشی از ماجرا است.
کارهای دیگری آمریکا در این زمینه انجام داده است مانند اتاق های فکر. در آنها که ترکیبی از نیروهای ایرانی آمریکایی دیده میشود در هر اتاق فکر بین 5 تا 6 نفر عنصر ایرانی،هم عضو بودهاند.
این اتاقها حدود 30 مرکز هستند که در این زمینه کار میکنند که 5 تا 6 نفر ایرانی که عمدتاً تک زیست هستند،نظیر مومنی، حقیقت جو، سازگارا، مهدی خلجی، امیر ارجمند، گنجی، مخملباف، مهرانگیز کار و... در هر گروه 15 تا 20 نفر عنصر آمریکا و 5تا 6 نفر عنصر ایرانی هستند.
کار اینها این است که وضعیت سنجی کرده و جمعآوری اطلاعات کنند و به صورت بسته به کنگره بدهند و این کار گروهها هنگامی که می خواهند پروژه را به کنگره ارائه بدهند افراد ایرانی عضو این کارگروهها هم در کنگره حضور دارند که بگویند این گزارش از ایران است و برخی دیگر هم اصالتاً ایرانی نیستند مثل نراقی، آموزگار، امیر احمدی، ولی نصر.
در آمریکا حداقل 2700 اتاق فکر وجود دارد که حدود 700 اطاق فکر راجع به ایران وجود دارد و در هر دانشگاه آمریکا یک اطاق فکر در مورد ایران وجود دارد این اطاق های فکر ماموریتی که دارند این است که باید هر کدام در هفته دو مقاله تولید کند و هر چهار ماه کتابی راجع به ایران منتشر نماید.در هر موضوعی به کنکاش در مورد ایران میپردازند، مثل نقش تشیع در انقلاب ایران.
این اطاقهای فکر در سال حدود 2800 عنوان کتاب در تیراژهای بالا راجع به ایران منتشر میکنند که نشان میدهد که چه کارهای عظیمی راجع به ایران انجام میدهند اگر شما تعدادی از اینها را بکاوید اسمشان در ردیف بودجه رسمی آمریکا آمدهاند نکته دیگر این است که در این اطاقهای فکر از چهرههای شاخص، سناتور، معاون وزیر حضور دارند و نکته دیگر اینکه در قانون بودجه آمریکا پشتیبانان آنها که وزارتخانهها هستند مشخص میباشند.
اینها چگونه با مسائل ایران ارتباط برقرار میکنند این مجموعهها به بهانههای مختلف به ایران سفر میکنند، با مردم تماس برقرار میکنند با سازمان های مختلف با بهانهای مختلف ارتباط میگیرند و کسانی را از اتاقهای فکر آمریکا به این سازمانها وصل میکنند یکی از همینها که من در رادیو گفتگو با او میز گرد داشتم خودش بعد از پایان برنامه میگفت که من پولی میگیرم و اطلاعات خواسته شده را به دانشگاه مریلند می فرستم.
یک نکته کلیدی از گزارش های اتاق فکر غربی ها
یک نکته کلیدی در گزارشات این اتاق فکرها این است که کارهایشان هویت گزارش دارد یعنی به صورت گزارش میآید و انتهایش هم گاهی نظریه دادهاند و گاهی هم نظریه ندادهاند.
غیر از این اتاق فکرها، موسسات نظرسنجی وجود دارد که آمریکائیها راه اندازی کردهاند مثل زاگبی، گالوپ و پیو برخی از موسسات نظرسنجی کارکرد عمومیاش را گرفتهاند و فقط او را محدود به نظرسنجی از نخبگان ایران کردهاند و درصدد بودهاند که از این طریق همواره نبض ایران را بگیرند.
نورمن سالومون میگوید : نظر سنجیهای گالوپ در خارج از آمریکا همواره آن چیزی است که مورد نظر سفارتخانههای امریکا است. اما یک سری نظر سنجیهای دیگری هم انجام میدهند واقعا کار ویژه میکنند برای تصمیم گیریهای آنها. نکته دیگر این است ارتباط این اتاق فکرها با نهادهای مذهبی است که به شبکه سازی در جوامع اسلامی میپردازند. مثلاً تشکیلاتی در اندونزی هست به نام جنبش محمدیه که آمریکاییها با آن ارتباط برقرار کردهاند یا در ترکیه با فتح الله گولن رئیس یک جنبش مذهبی ارتباط برقرار کردهاند و از دل آنها توجیهای بیرون آوردهاند.
طیف وسیعی از شخصیتهای کشورهای اسلامی در مصر، لیبی ، لبنان و... را شبکهسازی کردهاند و کارشان این است که این شبکههای به ظاهر بومی با کمک دولتها در جهت به هم زدن نهضت بیداری اسلامی عمل کنند یعنی آنان به ساخت و تقویت جنبشهای باصطلاح میانهرو و در واقع وابسته برای تضعیف جنبش اسلام گرایی روی آوردهاند.
تمام این جریانات وصلاند به یک سیستمی در آمریکا که در آن سیستم افرادی حضور دارند آمریکایی ایرانی و غیر ایرانی که مسائل جهان اسلام و از جمله ایران را در آنجا پخت و پز میکنند و میگویند ما باید این جریانها را فعال کنیم و ادبیات آنها را منتشر کنیم و ارتباط شکلگیری این شبکهها با ایران این است که میخواهند در مقابل جمهوری اسلامی پادزهر ایجاد کنند.
در ماجرای فتنه از همه این ظرفیتها استفاده کردند که جریان فتنه را پشتیبانی کنند و از آن برای مقابله با نفوذ ایران استفاده کنند.
در واقع برخلاف تحلیلی که ارائه میشود که این ماجرا داخلی بود، اسناد زیادی هست که ارتباط با خارج برقرار شده بود و در مورد موسوی این اسناد وجود دارد که سازمانهای آمریکایی سالهای قبل از 88 و حداقل از سال 1375به ایشان وصل بودند.
این مجموعهها در مورد شخصیتهای موثر ایران هم مطالعاتی و جمع بندیهایی دارند که مثلا فلانی روحیات سازشکارانه و پرخاشگرانه دارد و میتوان از او یک چهره مخالف نظام ساخت.
به شخصیت شناسی روی آوردهاند. آنها خیلی وقت بود که شناسایی کردهاند که موسوی میخواهد وارد سیاست شود در اسناد آمده موسوی شخصیتی پرخاشگر، متکبر و قدرتطلب است.
آنها افراد را آنالیز میکنند شخصیتها را و بر اساس آن برنامهریزی میکنند، شک نکنید، سفیر انگلیس را نگاه کنید که در وبلاکش همزمان با بیانیه موسوی، بیانیه میدهد و بر خلاف عرف دیپلماتیک علیه کشور محل ماموریتش لجن پراکندی میکند.
در سطح بینالمللی قطعنامه تصویب میشود و توهینهایی میکنند و لذا قطعاً این حلقهها حلقههای مکمل هستند.کار مشترک میکنند منتهی کار مشترکی که در راستای اتاق فکرهای خارجی هستند.
دقت کنید در روز عاشورا قرار بود کاری انجام شود؛ سایت بیبیسی فارسی داشت به آشوب گران خط میداد و میگفت که قرار نیست نیروی انتظامی مداخله کند و قرار نیست کار به خشونت کشیده شود و در ادامه میآید به دروغ مینویسد: خیابان مملو از جمعیت مخالف است، گروهها دارند به هم میپیوندند، از پلیس خبری نیست» این یعنی اینکه صحنه را مدیریت میکند. یک تظاهرات بیضرر و بیخطر را دارد به تصویر میکشد.
میتوانیم با قاطعیت بگوییم نباید فریب عناوین را بخوریم و تردید کنیم که مگر میشود موسوی و کروبی در پازل آمریکا قرار بگیرند. مخملباف خودش به اتحادیه اروپا رفته و گفته است که من به عنوان نماینده موسوی با شما صحبت میکنم از شما میخواهد که تحریمها را تشدید کنید تا ایران تسلیم شود و در ایران هم از سوی سران فتنه هیچ واکنشی به سخن او داده نمیشود که نه ایشان نماینده ما نیست یا ما این موضع ضد ملی را قبول نداریم.
این یک پروژه است نه دو پروژه و عناصری در این صحنه فعالند که عنان را هم خارجیها در آن دست دارند.
در بیانیه موسوی اصلاً لفظ شهید شهریاری را به کار نبرده است و از ترور دانشمندان ایرانی اسم برده است و در آخر هم میگوید که چکار میکنیم که دانشمندانمان ترور میشوند و این همان حرف آمریکائیها را میزند.
یک فتنه طراحی شده در خارج بود به سالهای قبل برمیگردد. از سال 2006 آمریکائیها تدارکات گستردهای در این باره داشته اند حداقل تدارک خارجیها 10 برابر ایرانیها است.
یکی از کارهای آمریکائیها این بود که گروههایی از ایران را به خارج دعوت کردند به طور متوسط در هر تور 100 نفر شرکت داشتهاند که تعداد آنها 110 تور بوده است و هر کدام از این تورها یک دوره یک ماهه میدیدهاند، آنها نمیآمدند آدمهای مخالف نظام را شناسایی کنند و با خود ببرند بلکه عناصری که ظرفیت دارند میبردند واشنگتن و آموزش میدادند.
مرصاد به نقل از جام نیوز، رسانه های بین المللی یکشنبه چهاردهم خرداد (June.03) به صورت گسترده سخنرانی مقام معظم رهبری در مراسم ارتحال حضرت امام خمینی [ره] را بازتاب دادند که به اختصار فقط به تیتر این رسانه ها اشاره می کنیم.
*خبرگزاری فرانسه: "رهبر ایران گفت هرگونه اقدام اشتباه اسرائیل مانند «صاعقه» بر سرش فرود میآید."
*بی بی سی: "آیتالله خامنهای: غربیها در مورد برنامه اتمی ایران دروغ میگویند."
*خبرگزاری رویترز: "مسأله هستهای ایران در رأس تحولات جهان قرار گرفته و آنان مغرضانه از عبارت سلاح هستهای استفاده میکنند... تا توجهها را از مشکلات داخلی آمریکا و اروپا منحرف کنند."
*ترندنیوز: "آیتالله خامنهای در سخنرانی خود که از تلویزیون ایران پخش میشد گفت که تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل و تحریمهای یکجانبه اتحادیه اروپا بر ایران تأثیر نمیگذارد."
*سی.ان.بی.سی: "رهبر ایران گفت که «اسرائیل» امروز از هر زمان دیگر ضعیفتر است."
*خبرگزاری آلمان: "رهبر ایران تأکید کرد که قدرتهای جهانی از ایران هستهای هراس دارند اما آن ها باید از ایران اسلامی هراس داشته باشند که نه تنها در سی و سه سال گذشته بدون پشتیبانی آمریکا دوام آورده است بلکه در تمامی زمینهها پیشرفت کرده است."
*آسوشیتدپرس: "رهبر عالی ایران میگوید که تحریمهای غرب منجر به توقف پیشرفتهای ایران نشده بلکه نفرت از غرب را در قلوب مردم ایران عمیقتر میسازد."
*بلومبرگ: "رهبر ایران گفت: ایران میتواند بدون وابستگی پیشرفت کند. ایران اثبات کرده است یک ملت، بدون وابستگی به آمریکا یا قدرتهای دیگر و حتی با دشمنی با آمریکا میتواند به پیشرفتهای اصیل دست پیدا کند."
*پایگاه خبری استرالیایی بیزینس اسپکتیتر: "رهبر ایران در سخنرانی امروز ادعای غرب در مورد نظامی بودن برنامه هستهای ایران را رد کرد و آن را دروغ خواند."
*لبنان الآن: "انقلابهای منطقه با هدف بازگشت به عزت ملی صورت گرفت."
*پایگاه لبنانی النشره: "آیتالله خامنهای در سخنرانی امروز خود از میان کشورهای منطقه 'تاکید ویژهای' روی «مصر» داشت."
*شینهوا: "رهبر ایران: تحریم ها هیچ تأثیری بر ایران نداشته است بلکه سبب نفرت بیشتر مردم ایران از غرب شده است. آیت الله علی خامنه ای تحریم های غرب علیه ایران را بی تأثیر دانست."
*المنار: "ماجراجویی رژیم صهیونیستی علیه ایران همچون صاعقه ای است که بر سر این رژیم فرود می آید."
*مصریالیوم: "رهبر ایران تبلیغات غرب و آمریکا علیه ایران را «حماقت» دانست."
*جروزالم پست: "آیت الله خامنه ای: تهدیدهای اسرائیل به حمله نظامی نشان می دهد این رژیم پس از سقوط حسنی مبارک چقدر آسیب پذیر شده و از هر زمان دیگر ضعیف تر شده است."
*فرانس24: "آیت الله خامنه ای: آمریکا و غرب برای پوشاندن مشکلات اقتصادی خودشان مسأله تهدید سلاح اتمی ایران را مطرح می کنند تا افکار عمومی را منحرف کنند."
*رویترز: "آیت الله خامنه ای: کاری که آمریکایی ها و غربی ها انجام می دهند دیوانه وار و احمقانه است زیرا می خواهند با بزرگ کردن مسأله هسته ای مشکلات خود را بپوشانند."
*رادیوفردا/ *رادیوزمانه/ *رادیوفرانسه/ *وب سایت مردمک: "آیت الله خامنه ای: حمله اسرائیل مثل صاعقه بر سر خودش فرود می آید."
*الجزیره: "آیت الله سیدعلی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران: "سران رژیم صهیونیستی به خوبی می دانند که امروز بیش از هر زمان دیگری آسیب پذیر هستند و هر قدم کج و یا حرکت ناشایست آن ها، همانند صاعقه بر سر خودشان فرود خواهد آمد."
مرصاد به نقل از جام نیوز، وب سایت "دیگربان" (Digarban) یکشنبه 14 خرداد (June.03) نوشت: «محمدتقی مصباح یزدی اظهارات 10 روز پیش اکبر هاشمی رفسنجانی را مبنی بر اینکه "بیاعتقادان به مبارزه با محمدرضا شاه پهلوی هدایت برخی گروههای افراطی و تندرو را در دست گرفتهاند" ، بدون آنکه نامی از هاشمی ببرد پاسخ داد.»
این وب سایت ادامه داد: «آقای هاشمی دوم خرداد در دیدار جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد این اظهارات را که بعدها رسانهها مصباح یزدی را مخاطب اصلی آن اعلام کردند٬ بیان کرده بود. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته بود: متأسفانه شاهدیم کسانی که اعتقادی به مبارزه با شاه نداشتند و یا آن را بیفایده و غیرضروری برمیشمردند، امروز مستقیم و یا غیرمستقیم هدایت برخی گروههای افراطی و تندرو را در دست گرفتهاند و برای کشور راهحل تجویز میکنند.»
طبق این گزارش، 10 روز پس از این اظهارات٬ آقای مصباح یزدی در جمع گروهی از سپاهیان اصفهان گفته است: «همانطور که در دوران مبارزه با رژیم ستم شاهی کسانی صداقت نداشته و به دنبال کسب قدرت بودند، امروز نیز عدهای به دنبال مصادره انقلاب به سود منافع خود هستند.»
دیگربان به نقل از ایرنا، از قول آیت الله مصباح یزدی افزود: «در زمان انقلاب حتی کسانی بودند که امام (ره) را به عنوان ایدئولوگ انقلاب قبول نداشته و صرفا ایشان را وسیلهای برای اسقاط شاه میدانستند. پس از انقلاب برخی از همین افراد به پستهای مهمی در نظام دست پیدا کردند و اکنون نیز منتظر فرصت هستند.»
وی همچنین گفته است: «در صدر اسلام نیز عدهای به ظاهر مسلمان، حکومت نبوی را در قالب رقابتهای سیاسی عادی ارزیابی میکردند و به دنبال بازستاندن قدرت از بنیهاشم بودند.»
ناگفته پیداست که رسانه های بیگانه به شدت از اختلاف نظر شخصیت های صاحب نفوذ نظام به نفع اهداف شوم خود سوءاستفاده می کنند.
امام خمینى هـدفها و آرمانها و هـر آنچه را که مـى بایــست ابـلاغ کنـد، گفته بـود و در عمـل نیز تـمام هستیـش را بـراى تحقق هـمان هـدفها بـکار گرفته بـود. اینک در آستـانه نیمه خـرداد سـال ۱۳۶۸ خـود را در آماده ملاقات عزیزى مى کرد که تمام عمرش را براى جلب رضاى او صرف کرده بـود و قامتش جز در بـرابـر او، در مـقابل هیچ قدرتى خـم نشده و چشـمانش جز براى او گریه نکرده بـود. سروده هاى عارفانه اش همه حاکى از درد فـراق و بیان عطـش لحظه وصال محبوب بـود. و اینک ایـن لحظه شکـوهمنـد بـراى او و جانــکاه و تحمل ناپذیر بـراى پیروانـش فـرا مـى رسید. او خـود در وصیتنامه اش نـوشـته است: با دلى آرام و قلبـى مطمئن و روحى شاد و ضمیرى امیدوار به فضل خدا از خدمت خـواهران و برادران مرخص و به سـوى جایگاه ابــدى سفر مى کنـم و به دعاى خیر شما احتیاج مبرم دارم و از خداى رحمان و رحیـم مى خـواهـم که عذرم را در کوتاهى خدمت و قصـور و تقصیر بپذیـرد و از مـلت امـیدوارم که عذرم را در کـوتاهى ها و قصـور و تقصیـرها بـپذیـرنـد و بـا قــدرت و تصمیـم و اراده بــه پیش بروند.
بعداز ظهر روز شنبه سیزدهـم خـرداد ماه سـال ۱۳۶۸ لحظه وصال بـود. قــلبـى از کار ایستـاد که میلیـونها قلــب را بـه نور خدا و معنـویت احـیاء کرده بـود. بــه وسیله دوربین مخفـى اى که تـوسط دوستان امــام در بیمارستان نصب شده بـود روزهاى بیمارى و جریان عمل و لحظه لقاى حق ضبط شده است. وقتى که گوشه هایـى از حالات معنوى و آرامـش امام در ایـن ایـام از تلویزیون پخـش شـد غوغایى در دلها برافکند که وصف آن جــز با بودن در آن فضا ممکـن نیست. لبها دائمـا به ذکـر خـدا در حـرکت بود.
در آخرین شب زندگى و در حالى که چند عمل جراحى سخت و طولانى درسن ۸۷ سالگى تحمل کرده بود و در حالیکه چندیـن سرم به دستهاى مبارکـش وصل بـود نافله شب مى خـواند و قـرآن تلاوت مـى کرد. در ساعات آخر، آرامشى ملکـوتـى داشـت و مـرتبا شـهادت بـه وحـدانیت خـدا و رسالت پیـامبـر اکرم (ص) را زمـزمه مـى کـرد و بـا چنیـن حــالتى بـود که روحـش به ملکـوت اعلى پرواز کرد. وقتى که خبر رحلت امــام منتشر شـد، گـویـى زلزله اى عظیـم رخ داده است، بغضها تـرکیـد و سرتاسر ایران و همـه کانـونهایـى کـه در جـهان بـا نام و پیام امام خمینـى آشـنا بـودنـد یــکپارچه گـریستند و بـر سر و سینه زدنـد. هیچ قلـم و بیـانـى قـادر نیست ابعاد حـادثه را و امواج احساسات غیر قابل کنترل مردم را در آن روزها تـوصیف کند.
مـردم ایـران و مسلمانان انقلابى حق داشتـند اینـچنیـن ضجه کـنند و صحنه هایى پدید آورند که در تاریخ نمونه اى بـدیـن حجم و عظـمت براى آن سراغ نداریـم. آنان کسـى را از دست داده بـودند کـه عـزت پـایمال شـده شان را بـاز گـردانده بود دست شاهان ستمگر ودستهاى غارتگران آمریکایى و غربـى را از سرزمینشان کـوتاه کرده بود، اسلام را احــیاء کـرده بــود، مسلمـیـن را عــزت بـخـشـیـده بـــود، جمهـورى اسلامـى را بـر پـا کـرده بـود، رو در روى همـه قـدرتهاى جهـنمـى و شیـطانـى دنـیا ایستاده بـود و ده سال در بـرابـر صـدها تـوطئه برانـدازى و طـرح کـودتا و آشـوب و فتنه داخلـى و خارجـى مقاومت کرده بود و ۸ سـال دفـاعى را فـرمانـدهـى کرده بـود که در جبهه مقابلـش دشمنـى قـرار داشت که آشکارا از سـوى هر دو قـدرت بزرگ شرق و غرب حمایت همه جانبه مـى شـد. مردم، رهبر محبـوب و مرجع دینـى خـود و منادى اسلام راستیـن را از دست داده بـودند .
حقیقـتا مردم ایران عاشق امام خمینى بـودند و چـه شعار زیبا و گـویایى در سالگرد رحلتـش انتخاب کرده بـودند که:
عشق به خمینـى عشق به همه خوبی هاست.
مرصاد به نقل از باشگاه خبرنگاران، بنگاه شایعه پراکن بی بی سی فارسي كه تلاش مي کرد با کم رنگ جلوه دادنتوهین به مقدسات مسلمانان ، این امر مذموم در هر جامعه سالمی را در راستای آزادی بیان جلوه بدهد ! با چنان تناقضي مواجه شد که در پایان به افشای حقایقی از پشت پرده تسلط سازمان ناتوی فرهنگی صهیونیست ها بربی بی سی فارسي منتهی شد.
در برنامه پرگار بي بي سي فارسي" اکبر گنجی " با ابراز نگرانی از رفتار غرب در خصوص مسلمانان که منجر به درگیری هر چه بیشتر مسلمانان با غرب خواهد شد فرآیند حذفی غرب را در چند گام معرفی کرد.
گنجی که بیشتر نگران عکس العمل مسلمانان بود تا دفاع از آنان ، زمانی که با اعتراض افراد حاضر در جلسه مواجه شد به افشاگری دست های پشت پرده مدیریت بی بی سی فارسی پرداخت .
وی با اعتراف به نفوذ صهیونیست ها در شبکه بی بی سی خطاب به مجری برنامه بی بی سی گفت : " در همین رسانه های مدعی آزادی بیان، شما میتوانید اینجا هولوکاست را مسخره کنید؟ امکان ندارد . کاریکاتوری که علیه یهودیان کشیده اند شما میتوانید در بی بی سی نمایش دهید؟ امکان ندارد، در بی بی سی را می بندند!
این در حالی است که کاریکاتوریستی که علیه یهودیان کاریکاتور کشیده اعدامش کردند.
مرصاد به نقل از جام نیوز، سایت "جرس" یکشنبه چهاردهم خرداد (June.03) نوشت: «"محمد خاتمی" فرارسیدن ایام ارتحال آیتالله خمینی را تسلیت گفت و با اشاره به حضور میلیونها ایرانی در مراسم تشییع امام راحل، تصریح کرد: بعد از یازده سال، با وجود تمام مشکلات، چون امام را انسانی صادق میدانستند و او را پشتیبان خود و پشتیبان عزت و سربلندی کشورشان میدانستند، تشییع ایشان از استقبال باشکوه تر شد. یعنی می توانیم بگوییم امام وقتی از دنیا رفتند محبوبتر از زمان ورودشان به ایران بودند.»
به نوشته جرس، وی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: «مهم این است که ما همین راه را ادامه دهیم و مقاومت کنیم. دشمنیها و دشمنان زیاد هستند، در داخل هم متأسفانه اختلاف و درگیری وجود دارد و دشمنان از آن سوءاستفاده میکنند. همه باید در کنار هم به سربلندی و اعتلای این کشور و تقویت پایههای انقلاب بیندیشیم.»
بنا بر این گزارش، خاتمی همچنین خاطرنشان کرد: «همیشه باید این امر مد نظرمان باشد که برای جمهوری اسلامی هزینه های بسیار بزرگی شده است؛ نمونهاش جانبازان، ایثارگران، پدران، مادران، همسران و فرزندان شهدا که نباید آن ها را ارزان از دست بدهیم.»
گفتنی است آقای خاتمی همواره با اتخاذ سیاست های دوگانه و ایراد سخنان دوپهلو سعی کرده خود را به عنوان نیرویی در چارچوب نظام حفظ کرده و همزمان حمایت اپوزیسیون را نیز داشته باشد. امید است که ایشان در عمل نیز به گفته های خود پایبند بوده و با تجدیدنظر در مواضع دشمن شاد کن، راه روشن امام بزرگوار را پی بگیرند.
مرصاد به نقل از بولتن نيوز: این روزهای ما پر است از مکتبها و مدعیانی که خود را منجی بشریت دانسته و به زعم خودشان، برای ریز و درشت زندگی، برنامه دارند. اما دیگر حنای هیچ کدامشان برای ما رنگی ندارد و این وسط، ما ماندهایم و زندگیای که در حال رفتن است. ای امیر مومنان عالم، چیزی به ما یاد بده تا چراغ راه ما باشد و از این بلاتکلیفی در بیاییم. هرچند، عمق کلام شما کجا و دو سه خط فرصت ما کجا.
حضرت اميرالمومنين (ع): «پسرم! چهار چیز از من یاد بگیر و چهار چیز به خاطر بسپار که تا به آنها عمل میکنی زیان نمیبینی. همانا ارزشمندترین بینیازی، عقل است. و بزرگترین فقر، بیخردی است. و ترسناکترین تنهایی، خودپسندی است و گرامیترین ارزش خانوادگی، اخلاق نیکوست. پسرم! از دوستی با احمق بپرهیز، چرا که میخواهد به تو نفعی رساند اما دچار زیانت میکند. از دوستی با بخیل بپرهیز، زیرا آنچه را که سخت به آن نیاز داری از تو دریغ میدارد. و از دوستی با بدکار بپرهیز، که با اندک بهایی تو را میفروشد. و از دوستی با دروغگو بپرهیز، که او به سراب ماند. دور را به تو نزدیک و نزدیک را به تو دور مینمایاند.»(حکمت 38)
یا امیرالمونین! در پیشگاه شما از خطرات و فتنههای دوران خویش چه بگوییم که شما بهتر از ما و قبل از ما، به آنها اشاره کردهای. بصر ما را غبار گمراهی گرفته و بصیرت ما را ذایل کرده است. در این اوضاع سردرگمی و اضطراب، چگونه راه را از چاه بشناسیم؟
حضرت اميرالمومنين (ع): «با توجه به این همه خطرات، روشهای گمراه کننده، شما را به کجا میکشاند؟ تاریکیها و ظلمتها، تا کی شما را متحیر میسازد؟ دروغپردازیها تا چه زمانی شما را میفریبد؟ از کجا دشمن در شما نفوذ کرده و به اینجا آورده و به کجا باز می گرداند؟ آگاه باشید که هر سرآمدی را پروندهای و هر غیبتی را بازگشت دوبارهای است. مردم، به سخن عالم خداشناس خود گوش فرا دهید. دلهای خود را در پیشگاه او حاضر کنید و با فریادهای او بیدار شوید.» (فرازی از خطبهی 108)
شما حاکم بزرگترین وسعت جهان اسلام بودی و با آدمهای مختلف سر و کاری داشتی. از یک طرف، اعراب دوست و دشمن را دیدهای و از طرف دیگر، برای محرومان دیار مصر و ایران نسخه پیچیدهای. یا علی(ع)، در یک کلام، شما آدمهای مختلفی را دیدهای. اما آیا ایشان گونه گون و از دستههای مختلفند یا اینکه نوع بشر، با همهی تفاوتهایش، مشترکاتی دارند و میتوان آنها را در چند دستهی معلوم و مشخص شناسایی کرد؟ یا علی(ع)، در علم لدنی شما، ما آدمها چند دستهایم؟
حضرت اميرالمومنين (ع): «مردم سه دستهاند: دانشمند الهی، آموزندهی راه رستگاری و گروهی که مثل پشهها، دستخوش باد و طوفان هستند و همیشه سرگردانند. به دنبال هر صدایی میروند، با وزش هر بادی حرکت میکنند، نه از روشنایی دانش نور گرفتند و نه به پناهگاه استواری پناه.» (قسمتی از حکمت 147)
دوران آخرالزمان چگونه دوراني است اي مولا؟
حضرت اميرالمومنين (ع): «روزگاری بر مردم خواهد آمد که از قرآن جز نشانی و از اسلام جز نامی باقی نخواهد ماند. مسجدهای آنان در آن روزگار، آباد ولی از هدایت ویران است. مسجد نشینان و سازندگان بناهای شکوهمند مساجد، بدترین مردم زمانند که کانون هر فتنه و جایگاه هرگونه خطاکارند. هر کس از فتنه بر کنار است، او را به فتنه بازگردانند و هر کس که از فتنه عقب مانده، او را به فتنهها میکشانند. که خدای بزرگ فرماید: به خودم سوگند بر آنان فتنهای بگمارم که انسان شکیبا در آن سرگردان ماند؛ و چنین کرده است و ما از خدا میخواهیم که از لغزش غفلتها در گذرد.» (حکمت 370)
دوران ما، دوران آسمانخراشهاست و خانههای بیسقف. دوران ما، دوران ماشینهای کهکشانیست و پاهای ترک برداشته. دوران حسابهای بانکی کهکشانی و جیبهای سالها خاک گرفته. یا علی(ع)، مفهوم این تضاد و دوگانگی در چیست؟
حضرت اميرالمومنين (ع): «همانا خدای سبحان روزی فقرا را در اموال سرمایهداران قرار داده است. پس فقیری نمیماند جز به کامیابی توانگران و خداوند از آنان دربارهی گرسنگی گرسنگان خواهد پرسید.» (حکمت 328)
همانطور که در بعضی از گفتارهای شما پیرامون ویژگی جوامع و انسانهای آینده آمده است، در عصر ما، منکرات زیاد شده که روزانه با جلوههای مختلفی از آنها روبهرو میشویم. از طرف دیگر، شاهد معطل ماندن حکم قطعی خداوند در مورد "امر به معروف و نهی از منکر" هستیم. با این بهانه که این کار جواب نمیدهد و یا اینکه هزینهاش بسیار بیشتر از منفعتش هست.
حضرت اميرالمومنين (ع): «تمام کارهای نیکو و جهاد در راه خدا، برابر امر به معروف و نهی از منکر چونان قطرهای بر دریای مواج و پهناور است. همانا امر به معروف و نهی از منکر نه اجلی را نزدیک میکند و نه از مقدار روزی میکاهد.» (بخشی از حکمت 374)
ای مولای کریم! لذتهای دنیا ما را در برگرفته. زبان ما در برابر دنیا الکن است و نمیتوانیم آنرا از خودمان برهانیم. اما میدانیم وقتی شما، رو در روی دنیا میایستادی، چیزهایی در گوشش میخواندی که از خطور تصور احاطه بر روح بزرگت شرمنده میشد. راستی، یکبار از "ضرار بن ضمرهی ضبایی" شنیدم که در نوک قلهی سیاهی شب، بدجوری دنیا را خجالت زده کردید. مولای کریم، در دل آن شب چه میگفتید؟
حضرت اميرالمومنين (ع): «ای دنیا! ای دنیای حرام! از من دور شو. آیا برای من خودنمایی میکنی؟ یا شیفتهی من شدهای تا روزی در دل من جای گیری؟ هرگز مبادا. غیر مرا بفریب که مرا در تو هیچ نیازی نیست. تو را سه طلاقه کردهام تا بازگشتی نباشد. دوران زندگی تو کوتاه، ارزش تو اندک و آرزوی تو پست است. آه از توشهی اندک و درازی راه و دوری منزل و عظمت روز قیامت.» (حکمت 77)
ای معصوم بر حق! دلهای ما سر به راه نیستند و ما را در نقطهی مقابل حرفها و ادعاهایی قرار میدهند که همواره بر زبان میرانیم. گویی خطر در نفاق در کمین است. ای مولای کریم و ای طبیب نفوس. برای دردهای دل ما نسخهای به پیچ که از وادی گمراهی بیرون آییم.
حضرت اميرالمومنين (ع): «دلها را روی آوردن و پشت کردن است. پس دلها را آنگاه به کار وا دارید که خواهشی دارند و روی آوردنی. زیرا اگر دل را به اجبار به کار وا داری، کور میگردد.» (حکمت 193)
حکومت شما نمونه و الگوی متعالی مملکتداری، نه در نزد شیعیان و نه تنها در جهان اسلام که در جغرافیای تاریخ بشریت است. یا امیرالمومنین! اگر بخواهید نصیحتی برای وزرا و وکلای این سرزمین داشته باشید، چه پندی به ایشان میدهید؟
حضرت اميرالمومنين (ع): «خدا را خدا را در خصوص طبقات پایین و محروم جامعه که هیچ چارهای ندارند ... مبادا سرمستی حکومت تو را از رسیدگی به آنان باز دارد که هرگز انجام کارهای فراوان و مهم، عذری برای ترک مسئولیتهای کوچکتر نخواهد بود. همواره در فکر مشکلات آنان باش و از آنان روی بر مگردان، به ویژه امور کسانی از آنان را بیشتر رسیدگی کن که از کوچکی به چشم نمیآیند و دیگران، آنان را کوچک کوچک میشمارند و کمتر به تو دسترسی دارند.» (فرازی از نامهی 53)
یا امیرالمومنین! در دنیای امروز، کشور ما تنهاست و جز خدا، یاری ندارد. بزرگترین کشور حامی مظلومان جهان، ایران است و به خاطر همین حمایت، مورد هجوم ابرقدرتها و خونخواران دنیا قرار گرفته است. از جنگ و تحریم گرفته تا توهین و سوء تبلیغ را بر ما تحمیل میکنند. فشار زیاد است و بار مسئولیت سنگین. یا امیرالمونین، چه کنیم تا در این امتحان بزرگ، پیروز بیرون آییم؟
حضرت اميرالمومنين (ع): «پیروزی و شکست اسلام به فراوانی و کمی طرفداران آن نبود. اسلام دین خداست، که آنرا پیروز ساخت. و سپاه اوست که آنرا آماده و یاری فرمود. و رسید تا آنجا که باید برسد. در هر جا که لازم بود طلوع کرد و ما بر وعدهی پروردگار خود امیدواریم که او به وعدهی خود وفا میکند و سپاه او خود را یاری خواهد کرد. جایگاه رهبر چونان ریسمانی محکم است که مهرهها را متحد ساخته به هم پیوند میدهد. اگر این رشته از هم بگسلد، مهرهها پراکنده و هر کدام به سویی خواهند افتاد و سپس، هرگز جمع آوری نخواهند شد.» (فرازی از خطبهی 146)
سیدمجتبی نعیمی
سطح زندگی خانواده هاشمی ونک به بالاست / مهدی تحت تعقیب نیست / فائزه اصرار دارد به زندان برود
دور باطل خاتمي در احياي اصلاحات؟!|خاتمی به دنبال شعبده بازی های سیاسی!
سيد محمد خاتمي و اطرافيان وي براي احياي اصلاحات در چارچوب خاصي
ميكوشند و بر اين اساس برخي از اخبار حاكي از آن است كه تيم خاتمي از مدتي پيش در
حال تدوين يك مانيفست است.
با وجود اینکه دفتر محمد خاتمی خبر تدوین مانیفست اصلاحطلبان را تایید کرده، اما تدوین کنندگان این مانیفست از پذیرش اقدام خود طفره می روند.به نظر می رسد تیم مذکور بدون هماهنگی با خاتمی اقدام به نوشتن مانیفست کرده اند و اصلا ارتباطی با اقدامات خاتمی ندارند. با اين حال برخي از رفتارهاي خاتمي طي مدت اخير نشاندهنده آن است كه خاتمي ميكوشد در لباسي نو، اصلاحات كهنه را تعريف كند.
در اين زمينه ابتدا بايد ديد كه چرا خاتمي به چنين فكري افتادهاند. مهمترين دلايلي كه ميتوان براي اين موضوع مطرح كرد، عبارتند از:
- قطعيت سقوط توهم صعود در انتخابات دهم رياستجمهوري
- نتيجه نگرفتن از رفتارهاي خياباني و شعارهاي هيجاني
- افشا شدن دروغها و تهمتهاي اصلاحطلبان عليه نظام
- تنفر و شكايت افكار عمومي از اقدامات راديكال اصلاحات
- بينتيجه ماندن طرح تحريم و عدم حمايت رسمي از انتخابات نهم مجلس
- بينتيجه ماندن حركت در مسير انتخابات با طرح چراغ خاموش و مهرههاي سفيد
- نتيجه كامل نگرفتن از ژستهاي سياسي همچون راي دادن در سايه در انتخابات اخير
- ناكامي در فتح سنگر به سنگر با تحركات رنگارنگ و يكي به نعل و يكي به ميخ كوبيدن
تمامي اين موارد اما رونمايي از يك علت بزرگتر است و آن هم خارج ماندن از دايره سياست و عقب ماندن از قافله قدرت است كه خاتمي را وادار كرده تا به هر ترتيب بافت تازهاي براي اصلاحات برگزيند و با پرچم تازه اصلاحات به ميدان رقابتهاي سياسي آيد تا بتواند در انتخابات آتي رياستجمهوري نقش ايفا كند.
اما طبيعي است كه خاتمي براي رسيدن به اين هدف حتي اگر قصد تدوين مانيفستي را دارد بايد به اين مولفهها در آن توجه ويژهاي شود:
- موضعگيري رسمي و علني در برابر فتنه و فتنهگران و حوادث پس از انتخابات دهم رياستجمهوري
- اعلام برائت آشكار از قانونگريزيهاي سال ۸۸ و اعتراف به اشتباهات و عذرخواهي از مردم و رهبري انقلاب
- موضع گیری شفاف در مسائل مختلف سياسي و غيرسياسي و پرهیز از سخنان و رفتارهاي دو پهلو در مواجهه با طيفهاي مختلف
- پايبندي به قانون و نظام جمهوري اسلامي و اصل ولايت فقيه و اظهارنظر و حركت فقط در اين چارچوب سياسي
از اين رو طبيعي است كه اگر قرار بر تدوين مانيفست جديدي براي اصلاحات باشد، اصول اوليه و ثانويه و در مجموع تمامي محتواي آن مانيفست بايد منطبق با چشمانداز نظام جمهوري اسلامي، قانون اساسي و رهنمودهاي وليفقيه باشد و هر چه غير اين باشد بيشك مسير حركت به سوي بازگشت را بر آنان تنگتر خواهد كرد.
اما اينكه خاتمي بخواهد با انجام شعبدهبازيهاي سياسي طيفهاي مختلف را به سوي خود جلب كند و مثلا در وقت راي دادن به يك ترتيبي زمينه راي دادن را بچيند و از طرفي در سالگرد تولد فتنهگران، پيام تبريك صادر كند، قطعا با اين روشها به نتيجه نخواهد رسيد. زيرا كاملا پيداست هدف وي در اين عمليات در جهتي است كه اصلاحات را در چارچوبي معرفي كند كه به هر نحو ميكوشد بدنه اجتماعي تازهاي را شامل شود كه در آن هم فتنهگر و مخالف نظام لبخند به لب داشته باشد و هم آنانكه معتقد به نظام و راي و مجلس و اصول و قانون هستند. بي شك در چنين مانيفستي اين دو گروه نميتوانند در كنار هم دوام آورند و خاتمي نيز قادر به كنترل اين عده در كنار هم نخواهد بود و در نتيجه وي پس از چند سال حركت براي آزمون اين مانيفست خطا، دور باطلي را طي كرده است و در اين سير به همان مقصدي خواهد رسيد كه اكنون در آن قرار گرفته است. البته اگر در آن زمان همين ويرانه حزبي را هم از دست نداده باشد!
هامون به نقل از ندای انقلاب:
اقدامات ریاضتی انگلیس، آینده هزاران کودک را به خطر میاندازد
به نقل از روزنامه انگلیسی گاردین، یونیسف اعلام کرده است به کارگیری اقدامات ریاضتی در انگلیس باعث خواهد شد فقر کودکان در این کشور افزایش یابد.
سازمان یونیسف در گزارشی که منتشر کرده است ابراز نگرانی کرده است اقدامات ریاضتی دولت انگلیس باعث خواهد شد گامهایی که برای کاهش فقر کودکان انجام شده است، نتایج برعکس به بار آورد.
«دیوید بول»، مدیر اجرایی بخش انگلیس یونیسف گفت: «ما میدانیم که تعداد کودکانی که در فقر زندگی میکنند بعد از قطع هزینهها رو به فزونی خواهد گذارد. این اقدام، باعث خواهد شد آینده هزاران کودک در معرض آسیبهایی فاجعهبار قرار گیرد و سلامت، آموزش و شانس اشتغال آنها با خطرات جدی مواجه شود.»
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
یک بیمار روانی دیگر در "اوهایو" آمریکا اعدام میشود
به نقل از شبکه راشاتودی، "عبدل اوکال" از "اختلال استرس پس از سانحه" (PTSD) رنج میبرد و روانپزشکان تشخیص دادهاند که وی تجربه بیماری توهم را داشته است و پزشکان ایالت "اوهایو" آمریکا تشخیص دادهاند که وی به اختلالات اسکیزوفرنی عاطفی دچار است اما با این حال مقامات این ایالت علیرغم علم به آنکه این بیمار دچار اختلالات روحی است در نظر دارند در 6 ژوئن (17 خردادماه) او را اعدام کنند.
اوکل، 53 ساله، در سال 1992 در حالیکه در دادگاه اوهایو منتظرتشکیل جلسه حضانت فرزند 15 ماهه خود بود، به سمت همسر و برادرزن خود تیراندازی کرد و آن دو را کشت و از آن زمان در زندان محبوس است. وی به سهولت به نقش خود در قتل دو فرد مذاکور اعتراف کرد و خیلی سریع به قتل عمد متهم شد و دو دهه است که در صف انتظار برای اعدام ایستاده است.
مقامات ایالت اوهایو در حالی میخواهند در 17 خردادماه این مرد 53 ساله را اعدام کنند که پزشکانی که در طول این 20 سال وی را تحت آزمایش و بررسی قرار دادهاند میگویند: اوکال شدیدا از بیماری روحی و روانی رنج میبرد و نمیفهمد که به چه دلیل قرار است اعدام شود.
بر اساس این گزارش، کمتر از یک هفته دیگر این فرد بیمار روانی قرار است توسط مقامات اوهایو اعدام شود. در 23 ماه جاری میلادی "گرگوری فراست" قاضی دادگاه محلی آمریکا این ادعا که روش تزریق مرگبار را به چالش میکشد رد کرد و تنها چیزی که میتواند در این نقطه از زمان مداخله و میانجیگری کرده و مانع از اعدام او شود،"جان کاسیچ" فرماندار اوهایو است.
آمریکا خود یکی از مدعیان دفاع از حقوق بشر است و این در حالی است که خبرهای بسیار زیادی از اعدام افرادی که از مشکلات روحی و روانی رنج میبرند در آمریکا منتشر میشود.
در حالیکه بسیاری از افراد معلول ذهنی در آمریکا اعدام میشوند اما اکثر این اخبار رسانهای نمیشود اما چند وقت پیش اخباری منتشر شد مبنی بر آنکه "ترزا لوئیس" زن آمریکایی که مبتلا به مشکلات ذهنی بود از طریق تزریق مواد سمی اعدام شد.
پس از آن نیز مقامات اوکلاهما “جان دیوید دیوتی “ را با استفاده از یک ترکیب دارویی که شامل مواد آرامش بخش برای آرام کردن حیوانات است، اعدام کردند.
اعدام متهم 58 ساله فوق در آمریکا در شرایطی صورت گرفت که روشهای غیرمعمول و غیرانسانی اعدام در آمریکا به مانند اعدام با صندلی برق و تزریق مواد سمی واکنش گروههای حقوق بشری در داخل و خارج آمریکا را برانگیخت.
حرکت خودجوش مردمی جهت «تعیین جایزه» حکم اعدام خواننده موهن
هامون به نقل از خبرگزاری
فارس: شاهین نجفی خواننده ایرانی مقیم آلمان آهنگی به
شدت توهین آمیز به امام هادی علیهالسلام را روانه بازار کرد و این اقدام خشم
عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام را بر انگیخت و قلب آنها را به درد
آورد. بنابراین در پی انتشار آهنگ توهین آمیز به
اعتقادات شیعه، موجی از اعتراض مردمی همراه با حکم ارتداد خواننده ترانه موهن از
سوی مراجع عالیقدر همراه شد. به طوری که بسیاری از مراجع تقلید تشیع از جمله
آیات «لطفالله صافی گلپایگانی»، «ناصر مکارم شیرازی»، «مسلم ملکوتی»، «محمدعلی
علوی گرگانی»، «حسین نوری همدانی»، «جعفر سبحانی» این ترانه را موجب ارتداد و توهین
به مقدسات دانستند. آنچه که در این فضا بیش از بیش نمود پیدا کرده
است، حرکت خودجوش مردمی برای اعلام انزجار از اقدام هتاکانه و تشویق برای اجرای حکم
اعدام این خواننده ملعون است که نقش جوانان به خصوص نسل سوم و چهارم انقلاب در این
حرکت خودجوش بسیار خیره کننده است. *جایزه جالب مهندس مسلمان برای اعدام
خواننده مرتد «سید مهدی موسوی» یکی از جوانان دهه 60 در وبلاگ خود به نام
«مهندس مسلمان» نوشته است: «یک حرکت جهادی، هر ایرانی یک جایزه به قاتل شاهین نجفی
اعطا کند، من به هر کسی که شاهین نجفی را بکشد، یک ماه حقوقم را همراه با یک پرچم
که متعلق به گنبد امام علی(ع) است، را اهدا خواهم کرد». موسوی مدتی را به عنوان مهندس نقشهبردار در حرم
امیرالمؤمنین علیهالسلام مشغول به کار بوده است، توانسته بود پرچم گنبد امام علی
علیهالسلام را به عنوان هدیه دریافت کند، میگوید: این پرچم عزیرترین چیزی است که
در دست دارم و به هر کسی که بتواند حکم اعدام این مرتد را اجرا کند، به اضافه حقوق
یک ماه خود را تقدیم خواهم کرد. *5هزار دلار برای مجازات هتاک «علی عابدی» نیز در صفحه گوگل پلاس «موسوی» مینویسد:
«عهدمیکنم که به قاتل این مرتد کثیف حقوق یک ماه خود را به همراه فرش زیرپایم را
هدیه کنم،کاش خودم میتوانستم زمین را از لوث وجودش پاک کنم، یا جمله «5 هزار دلار
سهم جایزه من، هر کسی دهان این خبیث را برای همیشه بست، این جایزه به او تعلق
میگیرد» از سوی «مجتبی شاهمرادی» در صفحه وب انتشار یافته است. *10میلیون تومان از سوی یکی از اهالی
موسیقی همچنین «حامد زمانی» یکی از خوانندگان جوان،
جایزهای را برای مجری حکم اعدام فرد هتاک تعیین کرد، او در صفحه فیسبوک خود
مینویسد: «اینجانب حامد زمانی به عنوان عضو کوچکی از جامعه موسیقی کشور به همراه
جمعی از دوستان در پی اقدام هتاکانه شاهین نجفی که بر اساس فقه دینی ما سب
اهلبیت(ع) و نبی مکرم اسلام(ص) است، به هر شخص و گروهی که این اعدام انقلابی را
انجام دهد، 10 میلیون تومان که در حد وسع بنده حقیر میباشد، هدیه اهدا خواهم کرد،
هر چند این مهدورالدم ارزش ریالی ندارد، اما برای جلوگیری از رواج هتک حرمت اهلبیت
پیامبر(ص) از همه متدینین دعوت میکنم که در این دفع فتنه ما را یاری کنند». *100هزار دلار از سوی یک پایگاه خبری در همین حال پایگاه خبری «شیعه آنلاین» نیز برای
کشتن «شاهین نجفی» مبلغ 100 هزار دلار جایزه تعیین کرده است که این مبلغ از سوی یک
بانی خیر یکی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تقبل شده است. سایت رویداد نیز جایزه دویست هزار دلاری برای
اجرای حکم ارتداد شاهین نجفی اختصاص داده است، در بخشی از بیانیه خود میآورد:
«توهینهای سازمان دهی شده و بسیار شنیع شاهین نجفی نسبت به ساحت مقدس اهلبیت و
خصوصاً علیالنقی علیهالسلام، رویداد را برآن داشت تا برای اجرای حکم اعدام این
مرتد جایزه قابل توجهی را اختصاص دهد، بنابراین تصمیم، هر یک از مومنین که موفق به
اجرای حکم اعدام نامبرده شود، با عنایت به احیای سیره عملی امام خمینی (ره) در
مجازات قاطعانه هتاکان و عاملان توهین به ساحت مقدس شریعت مبین اسلام، از رویداد
این مبلغ را در هر نقطه از جهان با وجه رایج و به شیوه قابل قبولی دریافت خواهد
کرد». این درحالی است که شیعیان کشورهای دیگر نیز برای تعیین جایزه و
اجرای حکم خواننده هتاک اعلام آمادگی کرده اند که گزارش آن در روزهای آینده خدمت
خوانندگان ارائه خواهد شد. و این حرکت خودجوش همچنان ادامه
دارد...
بی بی سی: هاشمی رفسنجانی تلویحاً نسبت به موفقیت مذاکرات ابراز ناامیدی کرد/سند
هامون به نقل از جام
نیوز:
این سایت ادامه داد: «آقای هاشمی رفسنجانی، در گفت و گو با روزنامه جمهوری اسلامی که روز سه شنبه نهم خرداد (29 می 2012) منتشر شده، گفته است که بعد از مذاکرات استانبول "با صحبت هایی که ایرانی ها و غربی ها کردند، خوشبینی کاذبی درست شد." آقای هاشمی رفسنجانی گفته است که "هم ما می خواستیم در داخل کشورمان امیدی داشته باشیم و هم غربی ها به خاطر مشکلات اقتصادی که دارند به آن صحبت ها نیاز داشتند. لذا هر دو تلاش داشتند که بگویند فضا، فضای مثبتی است، اما در بغداد معلوم شد که این طور نیست."»
بی بی سی افزود: «آقای هاشمی رفسنجانی گفته است که از مذاکرات بغداد "هنوز اطلاعات دقیقی نداریم و ارزیابی کار آسانی نیست، اما آنچه فعلا معلوم است این که آنها با حربه تحریم پیش می آیند و می گویند ما توانستیم با تحریم ایران را به نرمش در مذاکرات بکشانیم البته ایران هم نشان داده که با این تحریم ها و تهدیدها از میدان به در نمی رود." آقای هاشمی رفسنجانی با مرور توسعه برنامه اتمی ایران در دوره ریاست جمهوری خود گفته است که "اگر روابط معمولی با دنیا داشتیم و بیخودی هم ما و هم آنها هی بهانه گیری نمیکردیم، برای استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی مشکلی نمی داشتیم."»
برخورد قاطع با دانه درشت های فساد اقتصادی اعتماد مردم را بازسازی می کند
امام هادی(علیه سلام) را بهتر بشناسیم
ابوالحسن علی النقی الهادی (علیه السلام) در 15 ذی حجه سال 212 هجری، در اطراف مدینه، در محلی موسوم به «صَریّا» چشم به جهان گشود. امام هادی (علیه السلام) در سال 220 هجری، در هشت سالگی، بعد از شهادت پدر بزرگوارش امام جواد (علیه السلام) به امامت رسید.
هامون به نقل از جام نیوز:
مدت هدایت و امامت آن حضرت، 33 سال بود و در 41 سالگی، در سوم رجب سال 254 هجری در شهر سامرا بر اثر زهری که با دسیسه مُعتز، سیزدهمین خلیفه عباسی به ایشان خورانده شد، مسموم گردید و به شهادت رسید. مشهورترین القاب آن بزرگوار، نقی و هادی است و کنیه آن حضرت، ابوالحسن بود.
القاب امام هادی علیه السلام
برای امام هادی (علیه السلام)
به تناسب خوی و صفاتش، القابی را ذکر کرده اند که هرکدام، دارای شأن نزول و فلسفه
ای است. لقب های زیر، بخشی از القاب آن حضرت است:
1. نقی، به معنای پاک، پاکیزه
از آلودگی و انحراف؛
2. مرتضی، به خاطر پسندیده بودن خوی و رفتارش در برخوردها و
روابط؛
3. عالِم، به دلیل دانش بسیار و پردامنه اش در عرصه های گوناگون علمی و
فرهنگی؛
4. عسگری، به خاطر اقامتش در محیط نظامی که به دستور دشمن صورت گرفته
بود؛
5. رشید، به دلیل رشد یافتگی و هدایت شدگی او از سوی حق؛
6. وفی، به
معنای وفادار و انجام دهنده عهد و پیمان؛
مادر عارف
مادر امام هادی (علیه السلام) زنی پاک دامن بود و
در زهد و تقوا، در زمان خود بی نظیر به شمار می آمد. ایشان در بیشتر روزهای سال،
روزه مستحبّی می گرفت و امام هادی (علیه السلام) در شأن ایشان فرموده اند: «مادرم،
عارف به حق من بوده و از اهل بهشت می باشد. خداوند نگهبان و حافظ اوست و شیطانِ
سرکش به او دسترسی ندارد». ایشان همچنین بر اساس اسناد دیگری، درباره مادرش می
فرماید: «او از مادران پرهیزکاران و صالحان است که از فرمان خداوند سرپیچی نمی کند.
اهل زهد و عرفان، متعبّد و از زنان بی مانند و بی همتای عصر بود و در مدینه، همگان
او را به پاکی و تقوا می شناختند و او را سیّده می خواندند».
طاغوت های معاصر امام
امام هادی (علیه السلام) از لحظه وفات
پدر بزرگوارش و پذیرفتن وظیفه خطیر امامت جامعه تا هنگام شهادت، دورانی پرمبارزه،
استقامت و پایداری سیاسی و عقیدتی را پشت سرگذاشت. مدت زندگانی آن امام هُمام،
مصادف با حکومت دشمنان کینه توزِ فرزندان ابوطالب، به ویژه فرزندان پاک علی و فاطمه
(علیهما السلام) بود؛ کسانی که همه عمر برای ریشه کنی این راست قامتان جاودان
تاریخ، از هیچ اقداماتی فروگذار نکردند. طاغوت های معاصر امام هادی (علیه السلام)
از این قرارند: معتصم (برادر مأمون)، واثِق (پسر معتصم)، متوکل (برادر واثق و دهمین
خلیفه عباسی)، مُنتَصَر (پسر متوکل)، مُستعین (پسر عموی منتصر) و مُعتَز (پسر دیگر
متوکل) بودند.
عبادت امام هادی علیه السلام
حضرت امام هادی (علیه السلام)
در زهد و عبادت یگانه بود. ایشان همانند دیگر امامان ما، همواره شب هنگام به
پروردگارش روی می آورد و شب را با حالت خشوع به رکوع و سجده سپری می کرد و سر بر
خاک می نهاد. ایشان پیوسته دعا می کرد و می فرمود: «بارالها! گنهکاری بر تو وارد
شده و تهی دستی به تو روی آورده است. تلاشش را بی نتیجه مگردان و او را مورد عنایت
و رحمت خویش قرار ده و از لغزشش درگذر».
آن چیزی که امام هادی (علیه السلام) را
محبوب دل های همگان ساخته بود، پیوند با خدا، تکیه بر آفریننده بی نیاز، غنای از
بنده سراسر نیاز، وارستگی از دنیای فانی، وابستگی به ابدیت بی پایان و دلدادگی به
عبادت بود.
امام در مدینه
از مجموع 33 و اندی سال دوران امامت امام
هادی (علیه السلام) حدود سیزده سال آن در مدینه سپری شد. ایشان در طول این مدت، با
استفاده از ضعف و آشفتگی دستگاه خلافت، به تبیین و گسترش مبانی اعتقادی و فرهنگی
اسلامی و هدایت امت مسلمان همّت گمارد و از سرچمشه زلال و مطمئن امامت، تشنگان
حقیقت و عدالت را سیراب کرد.
دانش پژوهان و حق جویان، از هرسو به محضر ایشان روی
می آوردند و از دانش خدادادیِ امام (علیه السلام) استفاده می کردند. شیعیان و
دوستان اهل بیت ـ که تعدادشان در آن زمان زیاد شده بود ـ از نقاط مختلف، به ویژه
ایران، عراق و مصر به طور حضوری یا از راه نوشتن نامه، مسائل و مشکلاتشان را مطرح
کرده، از آن گرامی، رهنمود می گرفتند.
خطر امام برای توکلهنگامی که حضور امام هادی (علیه السلام) در مدینه منوّره برای حکومت متوکل به یک خطر جدّی تبدیل شد و اسباب اضطراب و نگرانی صاحبان زر و زور را فراهم آورد، و تمام دشمنان، دست به دست یکدیگر دادند و سعی کردند که چنین به متوکل وانمود کنند که امام هادی (علیه السلام) خود را برای یک نهضت عمومی آماده می سازد. سرانجام متوکل تصمیم گرفت در سال 243 ق، حضرت هادی را از مدینه به سامرا بیاورد تا به راحتی ایشان را تحت نظر داشته باشد. مردم به خوبی می دانستند که شخصیت با عظمت امام و نفوذ بسیار آن حضرت در میان مردم و توجه عمومی جامعه به رهنمودهای آن بزرگوار، موجب شده که متوکل، امام را به سامرا فراخواند.
دلیل احضار امام به سامردلیل آن که متوکل عباسی، حضرت امام هادی (علیه السلام) را از مدینه به سامرا احضار کند، گرایش بیش از اندازه مردمان آن زمان به آن حضرت بود؛ چنان که در تاریخ آمده است که «یزداد» پزشک مسیحی دربارِ عباسی گفته بود: «براساس آن چه شنیده ام، انگیزه متوکل از احضار «علی بن محمد» به سامرا، این بوده که مبادا مردم، به ویژه چهره های سرشناس، به وی گرایشی پیدا کنند و در نتیجه، حکومت از دست بنی عباس خارج شود».
به سوی سامرا
امام هادی (علیه السلام) به همراه خانواده اش
به سوی سامرا حرکت کرد و نظامیانِ یحیی بن هرثمه، فرستاده متوکل عباسی هم با ایشان
همراه بودند. ظاهر قضیه این بود که آن حضرت را به حرمت و احترام به سوی سامرا می
بردند.
یحیی، خود شخصا مأموریت کوچ دادن امام را عهده دار و مراقب ایشان بود. او
بر اثر دیدن عبادت و شرایط تقواییِ ویژه امام، نسبت به ایشان ارادتی پیدا کرد و دست
امام را در مسیر حرکت برای انتخاب مسیر بازگذاشت و هر کجا که امام میل توقف و
استراحت داشت، با ایشان موافقت می کرد. امام در مسیر حرکت، به سوی کوفه و نجف رفت و
برای آخرین بار، قبر جدّش امام علی (علیه السلام) را زیارت نمود.
سپس وارد بغداد
شد و مردم استقبال عجیبی از ایشان کردند.
معجزه ای در مسیر سامرا
هنگامی که حضرت امام هادی (علیه
السلام) را از مدینه به سامرا می بردند، حادثه ای شگفت انگیز در بین راه رخ داد.
این حادثه از این قرار بود که افراد کاروان، شاهد باریدن باران، در یک روز گرم
تابستانی بودند. یک روز به هنگام عبور از بیابان های خشک و بی آب و علف که آفتاب
گرم کویری، آن را تفتیده ساخته بود، همراهان دیدند که امام (علیه السلام) عبایش را
بر سر کشید و پای شترش را بست و خود را برای حفاظت در برابر باران آماده ساخت. در
آن هوای گرم تابستانی که هرگز انتظار چنین امری نمی رفت و شواهدی هم دلالت بر وقوع
ریزش باران نبود، ناگهان ابرهای تیره ای از راه رسید، باران تندی در گرفت و همه
همراهان و سربازان محافظ را در شگفتی فروبرد.
شکوه معنوی اماماز ابوالعباس، کاتب دربار متوکل نقل شده است که: «در حضور او بودم که صحبت از امام هادی (علیه السلام) شد. متوکل گفت: به خدا قسم که آن کافر را که به دروغ ادعای امامت می کند، خواهم کشت. آن وقت چهار غلامش را خواند که به دنبال امام هادی بروند و آن حضرت را به آن جا بیاورند. هنگامی که امام هادی (علیه السلام) وارد شد و چشم متوکل به امام افتاد، با کمال تعجب و شگفتی، دیدیم از تخت پایین آمد و به سوی آن حضرت دوید و در حالی که حضرت را در آغوش گرفته بود، می گفت: آقای من، سرور من، ای مولای من. بعد پرسید: ای آقای من! چرا در این وقت تشریف آوردید. امام فرمود: قاصد تو آمد و مرا طلبید. متوکل گفت: دروغ به عرض شما رسانده اند. آن گاه به وزیر خود گفت که امام را به خانه اش بدرقه کنند. پس از خارج شدن امام (علیه السلام) مأموران او گفتند: ای خلیفه! دستور تو، با اعمالی که انجام دادی فرق می کرد. متوکل گفت: هیبت و شکوه او بی اختیار مرا گرفت.»
شهادت
با وجود آن که امام هادی (علیه السلام) در سامرا تحت
مراقبت شدید بود و در این راه، رنج ها و مرارت های فراوانی تحمل کرد، ایشان به
کمترین سازشی با ستمگران تن نداد. این امر برای خلفای ستمگر عباسی، هراس آور و
غیرقابل تحمل بود و از این رو، تنها راه خاموش کردن آن نور خدا را، از میان برداشتن
آن بزرگوار دانستند و بدین ترتیب، امام هادی (علیه السلام) نیز همچون امامان پیشین
(علیهم السلام)، به مرگ طبیعی از دنیا نرفت؛ بلکه در عصر خلافت معتز مسموم
گردید.
او در ماه رجب سال 254 هجری به شهات رسید. ایشان، سپس در شهر سامرا، در
منزل خویش به خاک سپرده شد و بدین ترتیب، میراث والای امامت را به فرزند بزرگوارشان
امام حسن عسگری (علیه السلام) واگذاشت.