«گروه های مخالف رژیم نفرین شده اند و نمی توانند دور هم جمع شوند».
مرصاد به نقل از کیهان: سایت ضدانقلابی «بامداد خبر» با طرح موضوع فوق به مرور كارنامه برخی فعالان اپوزیسیون پرداخته و هر كدام آنها را مسئله دار توصیف كرد. به نوشته این پایگاه اینترنتی «شهریار آهی سلطنت طلب كه زمانی آموزگار رضا پهلوی بوده و حالا جایگاه خود به عنوان مشاور رضا پهلوی را از دست داده، زمانی می كوشید اپوزیسیون را زیر یك سقف آورد. او جایگاه خود را از دست داد و اكنون می كوشد بخشی از نیروهای جمهوری خواه و قومی و اصلاح طلب را گردهم آورد اما تلاش او در استكهلم شكست خورد. او متهم به همكاری با سازمان سیا شده است».
بامداد خبر در ادامه درباره اردشیر امیرارجمند می نویسد: سخنگوی شورای هماهنگی سبز هر چه بیشتر گذشت، كمتر توانست به عنوان سخنگوی سبزها جلوه كند. او كه متن سخنانش در دیدار با مقامات كنسول گری آمریكا در استانبول توسط ویكی لیكس افشا شد نتوانسته است نیروهای فراوانی را زیر چتر شورای هماهنگی اش گرد آورد و این نتوانستن از مدتی به بعد بیشتر صورت نخواستن به خود گرفته است. به نظر می رسد اردشیر امیرارجمند كه سخنگوی شورایی است كه كسی اعضایش را نمی شناسد نه تنها تمایلی به ایفای نقش در راستای اتحاد مخالفین ندارد بلكه خود و شورایش یكی از موانع اصلی این اتحاد نیز هستند. او كه دولت فرانسه سخت در حفظ جان او می كوشد مدتی است كه چندان در عرصه عمومی و رسانه ها ظاهر نمی شود، طرفه آنكه از سویی مورد هجوم اصلاح طلبان قرارگرفته است؛ صادق خرازی سفیر سابق ایران در فرانسه اخیرا بدون نام بردن، به سختی امیر ارجمند را نواخت و تا جایی پیش رفت كه تلویحا او را در خدمت دستگاه های جاسوسی بیگانه خواند، و از سوی دیگر در حلقه درونی خود نیز دچار مشكل است. برخی شایعات از اختلافات عمیق میان حمزه غالبی، امیرارجمند و رجب علی مزروعی حكایت دارند.
بامداد خبر با برشمردن برخی افراد مشابه (رضا پهلوی، محسن سازگارا، حسن شریعتمداری و....) نتیجه گرفت كه هر كدام از این افراد نقطه ضعف ها و مسائل خود را دارند و بنابراین اپوزیسیون نفرین شده است.
به دنبال سلسله مقالات
عباس عبدی در اعتراض به جنبش سبز و عواقب منفی آن برای اصلاح طلبان، گویانیوز واكنش
نشان داد.
مرصاد به نقل از کیهان: گویانیوز در مطلبی كه از سوی یك عضو فراری
حلقه كیان (مجید محمدی) نوشته شده، احزاب اصلاح طلب را احزاب فولكس واگنی توصیف كرد
و نوشت: سبزها همه انتقادات عباس عبدی را وجوه مثبت خود می دانند و می خواهند بحران
های سیاسی در جمهوری اسلامی افزایش یابد و حكومت فرو بریزد.
همكار روزمزد
رادیو فردا (ارگان سازمان سیا) تصریح می كند: آقای عبدی كه روزی از دیوار سفارت
آمریكا بالا رفت، حالا شده است طرفدار افزایش توانمندی و اعتبار و مشروعیت حكومت،
كه خود در زاده شدن آن نقش داشته است... او مجبور به خانه نشینی شده و غم دوره ای
را می خورد كه از اعضای سردبیری روزنامه سلام بود و تصمیم می گرفت چه كسی بنویسد و
چه كسی ننویسد، كدام جمله چاپ شود یا نشود. اگر همه فراموش كرده باشند هم نسلان
عباس آقا فراموش نكرده اند كه وی روزی معاون دادستان كل كشور بوده است، در دوره ای
كه مخالفان را در زندان به صلابه می كشیدند.
گویانیوز بدون اشاره به وضعیت فرو
ریخته و شكست خورده فتنه گران و ظاهرا برای دلگرمی چند ورشكسته فراری و پناهنده می
نویسد؛ بزرگترین موفقیت(!!) جنبش سبز در بحران سازی برای جمهوری اسلامی است و اینكه
باعث شدند بخشی از وفاداران به حاكمیت اخراج شوند.
یادآور می شود عبدی پس از
حضور خاتمی در انتخابات مجلس، از این كار دفاع كرده و طی چندین مقاله، آشوب طلبی
ناكام فتنه گران را كه منجر به انزوای بیشتر افراطیون و زیر سؤال رفتن ادعای اصلاح
طلبی شده بود، محكوم كرد.
نوشته گویانیوز، به قلم یك عضو سابق حلقه كیان ضمن
اینكه از ماهیت كاریكاتوری فتنه آمریكایی اسرائیلی 88 خبر می دهد، بار دیگر به
ماهیت برانداز فتنه سبز تاكید می ورزد و روشن می سازد كه بقایای این جریان باید به
چشم مهره سرویس های بیگانه نگریسته و در قرنطینه و انزوا باشند.
«كاری كه بعضی اصلاح طلبان به واسطه شركت در انتخابات مجلس با جنبش سبز و اپوزیسیون كردند، شاخی است كه نمایان شده و مخالفان را دوشقه كرده است.»
مرصاد به نقل از کیهان: شبكه صهیونیستی بالاترین با انتشار این تحلیل نوشت: اقدام خاتمی در رای دادن و شركت در انتخابات، مخالفان را شقه شقه كرد و شاید كاری در جهت كوتاه كردن نفوذ اپوزیسیون خارجی بود. اصلاح طلبان لابد فرض كرده اند كه اپوزیسیون خارجی با قطع امید از حمایت كشورهای غربی به لاك سی ساله خود بازمی گردد. با این اوصاف انتخابات ریاست جمهوری آینده، مسلخ جنبش سبز است.
این پایگاه اینترنتی همچنین معتقد است: شاخی كه با رای دادن برخی اصلاح طلبان در انتخابات مجلس نمایان شد، برخلاف بیانیه و سخنان بعدی خاتمی بود. آن اقدام برجسته تر از آن است كه بشود آن را با زیورآلات مصلحت كشور و مردم پوشاند. آقای خاتمی در شرایط نافرمانی مخالفان و در آخرین لحظه، كشتی نجاتی برای خود و گروهی از اصلاح طلبان ساخت
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)، «مارتین کوبلر» روز گذشته در گفتگو با مجله «فارین پالیسی» سخت ترین بخش در فرآیند اخراج منافقین از عراق را پیدا کردن منزلی برای آنان پس از خروج آنان از این کشور دانست.
وی همچنین در پیامی به حامیان این فرقه تروریستی ابراز داشت: انرژی خود را صرف حمله به سازمان ملل نکنید و در عوض تلاش کنید دولت های خود را متقاعد کنید تا اعضای این گروه تروریستی را در کشورتان بپذیرند.
نماینده ویژه سازمان ملل در عراق افزود: این فرآیند تنها زمانی با موفقیت انجام می شود که کشورهایی پیدا شوند و تمام این ۳۲۰۰ نفر را در درون مرزهای خود بپذیرند.
وی با اشاره به کنفرانس ۲۷ مارس در ژنو که درباره اسکان منافقین برگزار شده بود، خاطر نشان کرد: در این کنفرانس به هیچگونه جواب قاطعی نرسیدیم.
کوبلر بار دیگر ادعاهای منافقین و حامیان آمریکایی شان را مبنی بر شرایط غیر انسانی در لیبرتی مردود دانست و یادآور شد: پایگاه لیبرتی مکانی است که ۵۵۰۰ سرباز آمریکایی سالها در آن زندگی می کردند؛ جایی که برای ۵۵۰۰ تن مناسب بوده برای ۳۲۰۰ تن از ساکنین اشرف هم مناسب است.
وی همچنین با اشاره به عدم همکاری و ایجاد مشکلات از سوی منافقین گفت: در چند هفته اخیر آنها آرام تر شده اند و کمتر اعتراض می کنند.
وی ضمن اشاره به اظهارات منافقین که لیبرتی را حتی بدتر از اردوگاه نازی ها می نامند، افزود: من خود آلمانی هستم و قیاس اوضاع و شرایط ساکنین کمپ اشرف با اردوگاه های شکنجه و کشتار یهودیان اروپایی در طی دیکتاتوری نازی ها، نه تنها به لحاظ تاریخی کاملا مضحک است، بلکه توهین به قربانیان آن جنایت ها است.
نویسنده مجله فارین پالیسی معتقد است دشواری رسیدگی به پرونده منافقین از آنجا نشات می گیرد که اعضای این گروهک سالها از جهان بیرون جدا بوده اند و اطلاعات زیادی راجع به گذشته آنها در دست نیست و لذا مشخص نمی شود آیا این افراد برای پناهندگی مناسب هستند یا خیر.
برخی گزارشها حاکی از آن است که مجاهدین خلق(منافقین) هنوز هم به اقدامات تروریستی در ایران و به دستور اسرائیل مشغول هستند.
بر پایه این گزارش، یکی از کاربران بالاترین در پست خود نوشت: «چندی است عکسی از میرحسین موسوی منتشر شده است که وی را در جایی که گفته می شود ویلایی در شمال کشور است نشان می دهد. گفته می شود وی درجریان دیدار نوروزی با فرزندانش به روستایی در شمال کشور رفته است. این اصلا چیز بدی نیست ولی نکته عجیب این است که طرفداران آقای موسوی اصرار دارند که وی همچنان درحبس خانگی بوده است و حتی لینک هایی که تحت این عنوان به بالاترین فرستاده شده اند، تحت عنوان "خبر غیرواقعی" [!] حذف گردیده اند. به راستی چرا طرفداران موسوی از انتشار عکس وی در ویلای شمال هراس دارند؟ آیا فکر می کنند اگر موسوی به شمال کشور رفته، مرتکب گناهی شده است یا خدای ناکرده تقدسش مخدوش گشته است؟»
به نظر می رسد کار سانسورچی های فتنه به حذف تصاویر سران جریان سبز رسیده است. 314/5
نظرات صریح پناهیان درباره وضعیت حجاب، انتخابات و بازگشت خاتمی
به گزارش رجانیوز، این استاد حوزه و دانشگاه در این همایش سخنان خود را با موضوع انتخابات اخیر آغاز کرد و در آن به آیندهنگری رهبر معظم انقلاب که ناشی از شناخت عمیق ایشان از جامعه است، اشاره کرد.
"مهمترین آسیب فتنه 88، در ارتباط با انتخابات و اعتماد مردم به انتخابات بود، مقام معظم رهبری بر اساس بینش خاصی که نسبت به امور جامعه دارند، با صراحت اعلام کردند که انتخابات مجلس نهم بسیار باشکوهتر و با حضور گستردهتر مردم برگزار خواهد شد، در حالی که این آیندهنگری جدی گرفته نشد و دشمنان امیدوار بودند که مردم اعتماد خود را به انتخابات از دست بدهند و این پیام رهبری، محقق نشود."
وی در ادامه، اقدام اصلاح طلبان برای تحقق پیدا نکردن این پیشبینی رهبر انقلاب را اینچنین تحلیل کرد: "نخستین اقدام مخالفان برای عدم تحقق پیشبینی رهبری در انتخابات سال گذشته این بود که رسماً اعلام کردند که در انتخابات شرکت نخواهند کرد تا در این انتخابات رقابتی نبوده و حالت فرمایشی پیدا خواهد کرد و بر این اساس نیز جریان اصلاحات رسماً در انتخابات شرکت نکرد تا به زعم باطلشان، مشارکت در این انتخابات کم شود."
بنابر گزارش فارس، پناهیان در ادامه با اشاره به برگزاری پرشور انتخابات در سال گذشته، تصریح کرد که پیشبینی مقام معظم رهبری در این زمینه نیز بر اساس درایت و بینش خاصی که نسبت به جامعه و مردم دارند، کاملاً محقق شد که دیگران حتی برخی از سیاسیون ما نیز قادر به چنین بینش و پیشبینی خاصی نیستند.
فیلمهای هالیوودی دربارهی ایران
منافقین در آستانه فروپاشی
فهرست العراقیه خواستار حفظ کرامت منافقین شد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)، «مشعان السعدی» عضو فهرست العراقیه روز گذشته با تکرار ادعهای قبلی اعضای این فهرست در حمایت از منافقین خواستار حفظ کرامت منافقین و مراعات حقوق آنها شد.
السعدی که به نظر می رسد تحت تأثیر حمایت های مالی منافقین قرار گرفته است با ادعای این مطلب که منافقین خود به دنبال خروج از عراق هستند از دولت عراق خواست کرامت آنها را حفظ کند و از نقل و انتقال آنها در داخل کشور خودداری کند.
اعضای فهرست العراقیه بارها در سخنانی تکراری با حمایت از گروهک منافقین موجب انتقادات شدید مردم و جریان های سیاسی عراق شده اند.
گفتنی است چندی پیش نیز خبر پرداخت حقوق ماهیانه توسط منافقین به سخنگو و برخی از اعضای این فهرست که در ازای حمایت از این گروهک صورت می گرفت، افشا شد که واکنش برخی از اعضای این لیست را در پی داشت.
پیشینه نظریه ولایت فقیه از چه زمانی است
علل نتیجه نگرفتن اپوزیسیون بعد از گذشت 33 سال از انقلاب از زبان مجری سلطنت طلب
ما در خانه نمی دانستیم «رضا» فرمانده لشکر است
تقديم به ارواح مطهر شهيدان صياد و آويني
حسين قدياني
نزديكي سالگرد شهيدان صياد و آويني در دهه سوم فروردين هر سال، اگر نيك بنگري، قرابت معناداري است. شهيدي كه دلاورانه جنگيد و شهيدي كه صادقانه روايت كرد. آويني و صياد، نماد «انسان انقلاب اسلامي» اند. اصلا مهم نيست اسلحه روي دوش اين انسان باشد، يا دوربين. آنچه اهميت دارد قدرت انقلاب اسلامي در پرورش انسان هم تراز خويش است. به جنگيدن صياد نگاه مي كنم؛ جنگ نمي بينم، خدا مي بينم. «روايت فتح» نگاه مي كنم؛ مستند نمي بينم، خدا مي بينم. آويني و صياد، با يكي دو برگ اختلاف، بهترين همسايه هاي سررسيد انقلاب اسلامي اند. جنگ نبود، ظاهرا بهار صلح و آرامش بود، اما راه هر دو شهيد، از كربلا گذشت. اين روزهاي تقويم، «قطعه اي از بهشت» است؛ هنوز مانده تا دهمين شب ماه قشنگ ارديبهشت كه بچه هاي «الي بيت المقدس» به خط بزنند. چيست اما راز ماندگاري شهدا؟ چرا هنوز خون شان به جوش است و خودشان، محل حرف و حديث؟ همين آويني و صياد كه اين چنين به شكل ويژه، زنده و تاثيرگذار مانده اند، علت چيست؟
يك: انقلاب اسلامي در كنار اصول ثابت، نه فقط خود را نو به نو مي كند، بلكه شهداي خود را نيز تازه تر از قبل مي كند. اين هنر انقلاب اسلامي است. اين هنرآفريني را ما تا ابد مديون و ممنون خميني و خامنه اي هستيم. نو به نو شدن شهداي نظام، اما ناظر بر 2 مفهوم است. اولا در نظام مقدس جمهوري اسلامي، در باغ شهادت هرگز بسته نيست. وقتي مصطفي احمدي روشن در سال 90 به خيل شهدا مي پيوندد، خون اين شهيد كمك مي كند به تر و تازگي خون شهداي جبهه و جنگ. اين كمك، البته دو سويه است. هيچ كس مثل شهدا هواي هم، بلكه هواي خون هم را ندارند! اصلا شهادت، قصه شيرين هم افزايي خون سرخ در رگ روزگار است. ثانيا شهيد با اينكه علي الظاهر دستش از دامان دنيا كوتاه مي شود، اما شهادت، نقطه مرگ شهيد نيست؛ نقطه عطف، به عبارتي سالروز تولد دوباره اوست. آويني در 20 فروردين سال 72 يك سال سنش از آويني در 20 فروردين سال 73 كمتر است، چرا كه شهيد، بدون تعارف، زنده است. حيات شهيد اما فرق مي كند با زندگي ما. شهيد اگرچه بر سن و سالش افزوده مي شود، اما اين مهم، خللي بر بهار عمر او وارد نمي كند. اين ما هستيم كه با اضافه شدن سن و سال مان، به خزان عمر خود نزديك مي شويم، ليكن شهدا مثل صياد و آويني و حسين غلام كبيري و احمدي روشن و همت و باكري و آن شهيد گمنام روستايي، هر بهار، سالي از پي هم زياد مي كنند، بي آنكه اجازه دهند روزگار بر ايشان بوزد. آري! اين شهيد است كه بر روزگار مي وزد و الا اين همه سال از شهادت صياد گذشته. نگاه كن به چهره اش! صياد پير شده، يا من و تو؟! اينكه مي گويند شهدا «حيات جاودان» دارند، البته از درك ما عاجز است؛ شايد با همين نگاه، بفهميم مسئله را.
دو: شهدا انسان انقلاب اسلامي اند. اشبه الناس به انقلاب اسلامي، شهداي اين نظام اند. مگر ممكن است انقلاب اسلامي، خار چشم دشمنان دين خدا باشد، اما ياد شهدا فراموش شود؟! مهم ترين راز ماندگاري شهداي ما، خود انقلاب اسلامي است. مفهوم انقلاب اسلامي و مفهوم شهادت، خدمات شان به يكديگر «خدمات متقابل» است. انقلاب اسلامي، چه جنگ باشد و چه نباشد، راه شهادت را باز نگه مي دارد، اما خون شهيد هم، جايي جز شجره طيبه انقلاب اسلامي را آبياري نمي كند. درختي اگر هميشه بهاري است، ريشه در ريشه اش بايد جست. گاهي ريشه درخت، همان قدر تنومند و زنده است، كه خود درخت. درخت بي ريشه، بي درختي است و براي سرنگوني اش تيشه لازم نيست. اينكه هر انقلابي، انقلاب اسلامي ملت ايران نمي شود، يكي هم به خاطر زنده بودن ريشه آن است. درخت انقلاب اسلامي، به عدد شهداي نظام، ريشه دارد. ريشه اي كه اگر چه حياتش در دل خاك، - شايد هم در اوج افلاك!- گاهي از چشم ظاهربين من و تو، دور مي ماند، اما هست! تر و تازه و بكر و تميز! «فرعها في السماء» جمهوري اسلامي در آسمان بيداري اسلامي، حتي تا عمق خاك آمريكا، آنجا كه عكس مصطفاي شهيد و عليرضا، دست مردم آمريكا ديده مي شود، محصول «اصلها ثابت» خون شهداست. حيات درخت، جداي از حيات ريشه نيست. راز ماندگاري يكي، راز ماندگاري دومي است.
سه: شهدا مثل هم اند. آويني اگر لازم بود بجنگد، مثل صياد مي جنگيد. صياد اگر لازم بود، مستند بسازد، روايت فتح مي ساخت. مهم ترين وجه مشترك همه شهدا، شهيد بودن شان است. در منظومه شهادت، خيلي مهم نيست، صياد، اميرسپهبد ارتش باشد و آويني، هنرمند متعهد. همين آويني، روزگاري در جهاد، بيل هم زده است، و همين صياد، روزگاري در ارتش، به فكر تدوين تصاوير جبهه و جنگ در واحد تلويزيوني ارتش بود. براي شهيد، آنچه مهم است كار خالصانه براي خداست. خود را زدودن و خدا را ديدن. كدام كار، مهم نيست؛ اخلاص در انجام وظيفه مهم است. برترين خصوصيت اخلاص، زنده نگه داشتن كار است. هم صياد و هم آويني، در روزگار حيات شان -حيات قبل از شهادت!- نام خود را فداي عمل خالصانه، و اسم خود را قرباني رسم گمنامي كردند. اين روزها اما برترين خصوصيت اخلاص، خوب دارد جلوه نمايي مي كند. اينك، نه صياد گمنام مانده و نه آويني. پس اخلاص، راز ماندگاري شهداست.
چهار: شهدا هيچ اصلي را فداي فروع نكردند. حاشيه را هرگز بزرگ تر از متن نديدند. در خدمت جبهه اصل كاري انقلاب اسلامي بودند. جبهه آفريني نكردند، اگرچه خط شكني زياد مي كردند. درگير تكليف بودند، اما به همين بهانه، دچار خودبزرگ بيني نشدند. خوب بودند، ليكن خودشان را قسيم نار و جنه نمي دانستند. ذوب در جبهه حق بودند. موضع گيري مي كردند، اما «جبهه» را «جبهه ها» نمي كردند. جواب غفلت زده ها را مي دادند، اما وحدت را خراب نمي كردند. آويني هم لابد مي توانست در روايت فتح، چيزهاي ديگري نشان دهد، اما براي او جبهه، يكي بود و جنگ هم يكي! همچنان كه براي صياد.
¤¤¤
اينگونه باشي، بعد از عمري گمنامي، خدا تو را «حيات جاودان» مي دهد و حتي اگر جنگ نباشد، راه تو را از كربلا مي گذراند. خدا داناي كل قصه شهادت است. خدا بهتر از من و شما مي داند كه چگونه پاداش مردان بي ادعا را بدهد؛ مين و فكه و زمين جلوي در خانه هم نبود، خدايي كه ما مي شناسيم، آويني و صياد را جز با شهادت نمي برد. حالا حساب كن ببين، آويني و صياد چند ساله شده اند؟! حالا اما حساب كن و ببين، روزگار بر چه كسي گذشته؟! من جايي نديده ام حسادت در قبال مقام شهدا، گناه باشد! كار ما جاماندگان از غبطه گذشته است! اي شهيد! اي آنكه بر كرانه ازلي و ابدي وجود برنشسته اي... اي بالايي! اي آسماني! اي كه بر روزگار مي گذري و بر باد مي وزي! مقام تو، حسادت ما را توجيه مي كند. اين «گناه» ما نيست؛ «نگاه» ماست. پس دستي برآر و ما قبرستان نشينان عادات سخيف را نيز از اين منجلاب بيرون كش.
وزير علوم روز سه شنبه در سفر به قم با برخي از مراجع تقليد ديدار و گفت وگو كرد. افتتاح پارك علم و فناوري و مركز رشد علوم انساني استان قم از ديگر اقدامات دانشجو در اين سفر بود.
مرصاد به نقل از کیهان به گزارش فارس، كامران دانشجو روز سه شنبه در ديدار با آيت الله نوري همداني با بيان اينكه راه اندازي شوراي تحول در علوم انساني از اقدامات ارزشمند و در راستاي اصلاح علوم انساني در دانشگاه ها است، اظهار كرد: طرح ها و برنامه هايي را در راستاي اصلاح علوم انساني به شوراي تحول در علوم انساني ارائه كرده ايم كه اگر تاييد شود طرح هاي جايگزين ارائه خواهد شد.
وزير علوم تحقيقات و فناوري در ادامه اين سفر با آيت الله جعفر سبحاني ديدار كرد وي در اين ديدار با اشاره به اينكه بايد از بحث مشاركت علمي تا اختلاط تعريف مشخصي داشته باشيم، خاطرنشان كرد: سعي خواهيم كرد اختلاط همراه با معصيت نباشد و مشاركت علمي صورت گيرد.
دانشجو با بيان اينكه بتوانيم مناسبات درون دانشگاه ها را به مناسبات اصولي و اسلامي تبديل كنيم، اضافه كرد: اميدواريم احكام الهي در دانشگاه ها جاري شود.
كامران دانشجو پس از ديدار با آيت الله نوري همداني در جمع خبرنگاران با بيان اينكه جامعه دانشگاهي كشور، جامعه اي انقلابي و علمي توامان با ايمان است، اظهار كرد: در هر جامعه دانشگاهي اساتيدي هستند كه يا از روي ناآگاهي يا از باب اينكه تصورشان اين هست پايگاه انديشه اي غرب بهتر و درست است، افكار غربي و سكولاريسم را ترويج مي كنند.
وي با اشاره به اينكه از ابتداي آغاز فعاليت خود در وزارتخانه تأكيد داشته ام كساني كه در معاندت با نظام هستند جايي در دانشگاه ها ندارند، تصريح كرد: كساني كه احياناً تفكري غير اسلامي دارند اما تفكر خود را تبليغ و ترويج نمي كنند و فقط علم را به دليل ابزاري براي رساندن معلوم استفاده مي كنند و در اختيار جوانان قرار مي دهند مشكلي نداريم.
وزير علوم، تحقيقات و فناوري ادامه داد: قطعاً مردم اين اجازه را نمي دهند كه اساتيدي به ترويج تفكرات غيراسلامي بپردازند و ما هم اجازه نخواهيم داد كه منابع و امكانات را در اختيار افرادي قرار دهيم كه احياناً معاندت با نظام دارند.
دانشجو اضافه كرد: در پي كار ايجابي بيشتري در دانشگاه ها هستيم و سعي مي كنيم شناخت و معرفت بيشتري را نسبت به آموزه هاي اسلامي در دانشگاه هاي سراسر كشور ايجاد كنيم.
وي در پاسخ به سؤالي مبني بر برنامه هاي وزارت علوم براي افزايش بومي گزيني در استان ها گفت: مقرر شده است بومي گزيني را در سال جديد در اولويت قرار دهيم و بومي گزيني از نظر فرهنگي، اقتصادي و آموزه هاي اسلامي سازگاري دارد و از طرفي هم خانواده ها علاقه بسياري دارند تا تحصيل فرزندانشان در كنار آنها صورت گيرد و ما هم از اين نظر در همه استان ها دانشگاه هاي خوبي داريم و بومي گزيني در حال اجرا است.
وزير علوم، تحقيقات و فناوري با تأكيد بر اينكه برنامه ريزي هايي صورت گرفته است تا بومي گزيني افزايش يابد، خاطرنشان كرد: به همين دليل آئين نامه نقل و انتقال دانشجويان را بسيار آسان كرده ايم.
دانشجو با بيان اينكه 45هزار متقاضي انتقالي و مهمان به شهرهاي محل سكونت دانشجويان داشته ايم، تصريح كرد: هر دانشجويي و به ويژه دانشجويان دختر كه در اولويت قرار دارند مي توانند به نزديك ترين دانشگاه محل سكونت خود به صورت سه ترم مهمان شده و اگر معدل دانشجو متوسط ميانگين ورودي باشد، دانشجو مي تواند انتقالي بگيرد.
وي در ادامه بيان كرد: در پايان سال گذشته ابلاغيه اي را به تمام دانشگاه هاي كشور ارسال كرديم مبني بر اينكه دانشجويان دختري كه باردار مي شوند تا پايان دو سالگي فرزند خود مي توانند بدون احتساب سنوات قبلي مرخصي بگيرند.
همچنين به گزارش ايرنا وزير علوم در مراسم افتتاح پارك علم و فناوري و اولين مركز رشد واحدهاي فناوري علوم انساني درقم با تاكيد بر استخدام اساتيد متخصص و در عين حال متعهد در دانشگاه ها اعلام كرد: كساني كه در فتنه سال 88 فعال بوده و بعد از اتمام حجت رهبر معظم انقلاب در نمازجمعه تير ماه همان سال همچنان به فتنه گري ادامه دادند، حق ورود به دانشگاه ها را ندارند.
كامران دانشجو افزود: در صورتي كه اين افراد جذب دانشگاه ها شوند، ما پاسخي براي مردم قهرمان و بسيجي ايران كه حماسه 9 دي را آفريدند، نداريم.
دانشجو در عين حال از برخورد با برخي از اساتيد بسيجي در دانشگاه ها انتقاد كرد و خواستار اصلاح برخي رويه ها در اين زمينه شد.
پارك علم و فناوري استان قم، با هدف ارتقاي سطح علمي و فناوري اين استان از طريق توسعه مؤسسات خصوصي و خودگردان دانش بنيان، هدايت فناوري مولد در جهت پايه ريزي اقتصاد دانش محور، ترغيب واحدهاي تحقيق و توسعه صنايع به سرمايه گذاري در توليد و تجاري سازي دانش، در شهرك «پرديسان» قم آغاز به كار كرد.
اولين «مركز رشد واحدهاي فناور علوم انساني» كشور نيز با هدف جذب و حمايت از راه اندازي كسب و كارهاي دانش بنيان و صاحبان ايده در حوزه علوم انساني، كاربردي كردن و بومي سازي يافته هاي علوم انساني به منظور كمك به پيشرفت علوم انساني با رويكرد اسلامي و پاسخ به نيازهاي جامعه و جهان اسلام در علوم انساني در قم افتتاح شد.
نشست گروهي از عناصر فراري در واشنگتن، ضمن اينكه باعث برخي مجادلات شد، سر درد دل درباره بحران اپوزيسيون را ميان محافل ضدانقلاب باز كرد.
مرصاد به نقل از رکیهان: عليرضا نوري زاده درگفت وگو با شهرام همايون مجري «كانال يك» گفته است: به خاطر اينكه بعضي ها شخصيت من را «كاريزماتيك» مي دانند، گفته بودند كه اگر نوري زاده در اين نشست حضور داشته باشد حاضر به شركت نيستند؛ چون با حضور نوري زاده جلسه اپوزيسيون به هم مي ريزد.»
وي افزود: «اين كنفرانس دو روزه با حضور اشخاصي از طيف هاي كومله، ماركسيست، اصلاح طلب ميانه رو و اصلاح طلب تندرو با موضوع هماهنگي ميان طيف هاي مختلف اپوزيسيون مقيم خارج برگزار شد. موارد مختلفي در اين جلسه مطرح شد؛ بعضي ها پروژه عبور از جمهوري اسلامي را خواهان بودند و اعتقاد به براندازي نظام موجود داشتند. اما عده ديگري كه از اصلاح طلبان ميانه رو بودند، قائل به باقي ماندن جمهوري اسلامي بودند و فقط اصلاحات جزئي را مطالبه مي كردند.»
وي همچنين به ترتيب دهندگان نشست گفت اگر آنها به كوته فكري هاي خودشان ادامه بدهند، عليه آن ها افشاگري مي كنم. من نمي دانم اين آدم ها وقتي اينطور كوته فكر هستند چطور مي خواهند ايران را نجات بدهند؟ به قول يكي از دوستان ما كه به اين آقايان گفته بود «اينقدر براي آزادي ايران عجله نداشته باشيد. يك كم صبر كنيد من كارهايم را در آمريكا انجام بدهم تا بتوانم با شما به ايران بيايم»!
حسن شريعتمداري از شركت كنندگان در نشست هم به بي بي سي گفت: برخي فكر مي كنند امكان همكاري بين جريان برانداز و كساني كه مي خواهند درون نظام اصلاحات كنند فراهم نيست. در ميان طرح هايي كه پيشنهاد شد، اصلاحات از درون نظام با كمترين استقبال حضار مواجه شد.
آرش غفوري نيز به بي بي سي گفته است: اگر مي دانستم نشست دنبال طرح هاي براندازانه است از اول شركت نمي كردم.
در اين ميان حسين باقرزاده عضو جدا شده سازمان منافقين معتقد است: اپوزيسيون دچار يك بحران است، بحران نمايندگي از طرف مردم ايران. البته مدعيان نمايندگي كم نيستند. حتي كساني هم تلاش كرده اند از راه دور (خارج كشور) شانس خود را بيازمايند و مردم را به حركت نمادين فرا بخوانند اما پاسخ چنداني نگرفته و انزواي بيشتر خود را به نمايش گذاشته اند.
وي در سايت «ايران امروز» نوشت: دستاورد نشست استكهلم و واشنگتن ديدار افرادي با ديدگاه هاي متضاد بود. [اما] براي بسياري كه در اين جلسات حضور ندارند سؤال منطقي پيش مي آيد مبني بر اينكه اينها چه كساني هستند و چه صلاحيتي براي شركت در آن داشته اند؟ به همين دليل اولين و عمومي ترين واكنش در برابر اين نشست ها، اعتراض و تخطئه و شايعه پردازي است. البته احتمالاً عوامل اطلاعاتي رژيم نيز در پخش اين بدگماني ها و تهمت زني ها و شايعه پراكني ها سهم كمي ندارند. ولي، نقد و اعتراض هاي منطقي و بي غرضانه به اين نشست ها و تركيب شركت كنندگان در آن ها نيز كم نبوده است.
«ايران امروز» در نوشته ديگري خاطرنشان كرد: اغلب نشست هاي ساليان اخير در خارج كشور جنجال آفرين و حاشيه ساز بوده اند. شايد به اين دليل كه، برخلاف شفاف مند بودن مالي/ هزينه اي و آشكار بودن و علنيت خبري/ رسانه اي در كنفرانس ها و همايش هاي برگزار شده توسط احزاب و سازمان هاي سياسي يا نهادها و مؤسسات مدني در كشورهاي اروپايي يا آمريكا، نسخه هاي مشابه چنين كنفرانس هايي كه در همين كشورها توسط ايرانيان (اپوزيسيون) برگزار مي شود، نه تنها شفاف نبوده بلكه همواره با برگزاري هر كنفرانس جديدي، انبوهي از ابهامات و سردرگمي هاي جديدتر برآنچه تا پيش از آن تلنبار شده بود، افزون مي شود.
اين ارزيابي ناظر به برخي گزارش هاي رسانه هاي وابسته به اپوزيسيون است كه از هدايت اطلاعاتي و مالي دو نشست واشنگتن و استكهلم توسط سرويس موساد و استخبارات عربستان سعودي خبر داده بودند.
ايران امروز با بيان اينكه «پرسش هاي روشن اما بي جواب وجود دارد» نوشت: نتيجه اين نشست ها و هزينه هاي مالي و ارتباطي صرف شده، به چه ميزان به كار مبارزه مي آيد و چه قدر مخاطب دارد؟ چه قدر به اپوزيسيون در خارج اعتبار مي بخشد؟ مروري اجمالي بر تجربه تلاش هايي از اين دست در يكي دو دهه اخير حاكي از آن است كه در برابر پرسش هاي مذكور، آن سان كه بتوان با نگاه به پشت سر گام هاي بعدي را با احساسي توأم با رضايتمندي و كامبيابي برداشت، پاسخ هاي مجاب كننده و مثبتي نمي توان يافت.
نويسنده همچنين خاطرنشان كرد: در طول سالهاي اخير بخش قابل تأملي از مجموعه مواضع و رويكردها و طرح ها و فراخوان هاي سياسي، به فاصله كوتاهي پس از ارائه به افكار عمومي به دليل عدم انطباق با شرايط واقعي و مؤلفه هاي عيني دست اندركار تكوين روندهاي جاري، رنگ باخته و بلاموضوع شده اند.
همين تكرار رنگ باختگي و بي ثمر و بي اثر ماندن مواضع و طرح ها به فاصله كوتاهي پس از دسترسي افكار عمومي به آنها، نه فقط باعث عميق تر شدن خندق بي اعتمادي در درون مجموعه هاي سياسي مي گردد، بلكه منجر به سلب مجدد اعتماد عمومي مي شود.
(خبر ويژه)
يك عضو اقليت مجلس گفت اشتباه اصلاح طلبان در انتخابات رياست جمهوري سال 88 باعث حذف آنان از صحنه سياست شد.
خباز در عين حال گفته است اصلاح طلبان با محوريت خاتمي به عرصه انتخابات بازمي گردند. اما محمد هاشمي دبير سياسي حزب كارگزاران معتقد است با روند فعلي حضور اصلاح طلبان بعيد است و بايد منتظر اعلام استراتژي كشور درباره انتخابات رياست جمهوري ماند.
محمدرضا خباز عضو حزب اعتماد ملي به خبرگزاري مهر گفت: اشتباه اصلاح طلبان در انتخابات رياست جمهوري 88 منجر به حذف هميشگي آنان از صحنه سياست شد. اشتباه استراتژيك اصلاح طلبان به همراه حربه هاي تهديد و تحريم رقيب منجر به سنگين شدن هزينه و حذف اصلاح طلبان از صحنه سياست شد.
وي گفت: علت حضور كم رنگ اصلاح طلبان در انتخابات مجلس، فقدان محور در تهران بود تا بتواند بين نيروهاي اصلاح طلبي در سراسر كشور هماهنگي ايجاد كند.
خباز با بيان اينكه خاتمي بايد نقش محوريت اصلاح طلبان را براي بازسازي و حضور مجدد به عهده بگيرد گفت: حضور خاتمي در انتخابات مجلس باب جديدي را در جريان اصلاحات براي بازگشت مجددش به صحنه سياست باز كرد؛ بنابراين اگر نظام نيز كمك كند يك بازي و رقابت جدي در جامعه براي انتخابات رياست جمهوري شكل خواهد گرفت.
وي با بيان اينكه چهره اي جز خاتمي براي بازسازي جبهه اصلاحات وجود ندارد، گفت: فكر نمي كنم ديگر حزب اعتماد ملي برپا شود و فعاليت سياسي داشته باشد چرا كه دبيركل آن حق فعاليت سياسي ندارد و تا قائم مقام حزب از اعضا دعوت نكند اعضا نمي توانند فعاليت حزبي داشته باشند.
عضو اقليت مجلس با اشاره به اشتباه استراتژيك اصلاح طلبان در انتخابات نهم و دهم رياست جمهوري گفت: تعدد كانديداي اصلاح طلب يكي از اشتباهات ما در انتخابات بود كه آرا شكست و چندكاسه شد لذا اين اشتباه ديگر نبايد تكرار شود و اگر محوري براي وحدت و جمع كردن نيروهاي معتدل و ميانه روي اصلاح طلب پيدا شود بايد به كانديداي حداقلي راضي باشيم.
اما محمد هاشمي معتقد است: اصلاح طلبان براي شروع مجدد فعاليت خود در انتخابات رياست جمهوري آينده منتظر استراتژي كشور براي اين دوره انتخابات باشند.
دبير سياسي حزب كارگزاران سازندگي در گفت وگو با باشگاه خبرنگاران اظهار داشت: اگر درباره اين موضوع انتخابات مجلس نهم را الگو قرار دهيم بايستي گفت احزاب در اين دوره نقش فعالي نداشتند و بيشتر برخي تشكل ها در قالب جبهه ها در اين دوره تاثيرگذار بودند.
وي افزود: در صورتي كه اين روند همچنان ادامه داشته باشد به طور حتم حضور اصلاح طلبان بعيد به نظر مي رسد لذا بايستي منتظر ماند تا استراتژي كشور نسبت به انتخابات رياست جمهوري اعلام شود.
گفتني است انتخابات رياست جمهوري خرداد سال آينده برگزار مي شود.
اخيرا برخي فعالان جبهه اصلاحات و از جمله كساني چون عباس عبدي و محمد قوچاني و... از سران اين جريان خواسته اند پيش از بازگشت مجدد به فضاي سياسي، صراحتا تكليف خود را با تحركات راديكال 3 سال گذشته تحت عنوان جنبش سبز به رفتارهاي ساختارشكنانه و ادعاهايي نظير تقلب در انتخابات كه در تعارض با ادعاي اصلاح طلبي و پايبندي به نظام و قانون اساسي قرار داشت، مشخص كنند.
شیپور مرگ در امریکا دمیده شد
پس از آن که وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد کشورمان با تحریم ها خداحافظی کرده است وزیر خزانه داری امریکا بغض خود را شکست و گفت با این روند اقتصاد امریکا به گل خواهد نشست.
به گزارش "محدوده" رسانه ها ی غربی نیز از شکست کامل غرب در تحریم نف ایران خبر می دهند. سی ان ان در گزارشی اعلام کرد تحریم های غرب بر ضد ایران طی ماههای اخیر موجب رشد فزاینده قیمت نفت شده است و این مساله موجب بحران انرژی سوخت در کشورهای غربی شده است.
نفت خوشبخت
بهای هر بشکه نفت خام سبک ایران در بازارهای آسیایی، با افزایش حدود 2 دلار و 12 سنتی به 125 دلار و 22 سنت به مشتریان آسیایی تحویل داده شده است.
مدیریت امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران هم با انتشار گزارشی درباره آخرین وضعیت قیمت فروش نفت خام سبک و سنگین صادراتی ایران، اعلام کرد: سوم ماه آوریل سالجاری میلادی نفت خام سبک ایران برای عرضه در بازارهای شمال غرب اروپا، حوزه مدیترانه و آفریقای جنوبی به ترتیب به 121 دلار و 74 سنت، 120 دلار و 35 سنت و 121 دلار و 75 سنت به مشتریان خارجی تحویل داده شده است.
میانگین قیمت نفت خام سبک صادراتی ایران از ابتدای ماه آوریل 2012 میلادی تاکنون، حدود 124 دلار و هشت سنت به مشتریان خارجی تحویل داده شده است.
در همین حال، بهای نفت خام سنگین ایران هم پس از کاهش چند دلاری در بازارهای چهار گوشه جهان بار دیگر در معاملات سوم آوریل حدود دو دلار افزایش یافت؛ به طوری که نفت خام سنگین ایران با بهای 123 دلار و 10 سنت به مشتریان آسیایی فروخته شده است.
قیمت نفت خام سنگین ایران برای عرضه در بازارهای شمال غرب اروپا، حوزه مدیترانه و آفریقا به ترتیب به 124 دلار و 74 سنت، 120 دلار و 35 سنت و 121 دلار و 75 سنت معامله شده است.
ذخایر استراتژیک
در این میان، امریکا قصد دارد با آزاد کردن بخشی از ذخایر استراتژیک خود قیمت ها را کاهش دهد که با موضع گیری غیر رسمی غول های نفتی جهان رو به رو شده است. به همین علت هیلاری کلینتون از سعودی ها خواسته تا اگر چنین اتفاقی افتاد تولید خود را کاهش ندهد تا مسکن موقت بازار نفت را خنثی نکند. منابع آگاه صنعت نفت گفتند که عربستان سعودی حتی در صورت عرضه ذخایر استراتژیک از سوی کشورهای مصرف کننده نفت، احتمالا تولید بالای خود را حفظ خواهد کرد، ولی دیگر به مشتریان تخفیف نخواهد داد.
منبع آگاه دیگری گفت که حتی در صورت عرضه ذخایر استراتژیک تولید عربستان بعید است که نسبت به سطح کنونی تغییر کند زیرا عرضه این ذخایر تاثیر چندانی نخواهد داشت.
این در شرایطی است که کشورهایی همچون ایران،ونزوئلا و الجزایر ممکن است صادرات نفت خود را کاهش دهند تا قیمت های بالا از بین نرود. روسیه هم بارها نشان داده است در موقعیت های مشابه تولید را کاهش می دهد تا در رقابت اقتصادی خود با کشورهای صنعتی نهایت بهره را ببرد.
بدهی نفتی
همچنین شنیده می شود با افزایش بدهی نفتی شرکت شل به بیش از یک میلیارد دلار، ایران خواستار وصول این بدهیها شده است و پیش بینی می شود در صورت ادامه شرایط موجود، فروش نفت توسط ایران به این شرکت انگلیسی – هلندی متوقف شود.
شرکت انگلیسی- هلندی شل یکی از بزرگترین خریداران نفت خام ایران است به طوری که تا پیش از افزایش تحریمها به طور متوسط روزانه بین 150 تا 200 هزار بشکه نفت ایران به این شرکت چند ملیتی فروخته شده است.
در همین حال اخیرا یکی از مدیران شل به رویترز گفته است: شل به سختی در جست و جوی راهی برای پرداخت بدهی خود به شرکت ملی نفت ایران است.
معاون وزیر نفت درباره شرایط فروش نفت به شرکتهای انگلیسی همچون شل و bP انگلیس تاکید کرده بود: اگر این شرکتها خواستار خرید نفت خام از ایران باشند و تعهد دهند که نفت ایران را به فرانسه و انگلیس منتقل نکنند حاضر به امضای قراردادهای نفتی با آنها هستیم.
در همین حال، ایران در روزهای اخیر صادرات نفت به شرکتهای بزرگ نفتی یونان را به دلیل عدم توانایی در پرداخت پول قطع کرده است.
این در حالی است که رستم قاسمی با بیان اینکه ذخایر نفت و گاز آمریکا و اروپا با جمهوری اسلامی ایران قابل مقایسه نیست، اظهار داشت: هم اکنون 600 میلیارد بشکه نفت درجا داریم که اگر به روش فعلی برداشت شود تا یکصد سال آینده ایران غنی از منابع نفتی خواهد بود.وی با اشاره به اینکه ایران اکنون به عنوان صادرکننده شایسته فرآورده های نفتی در جهان تبدیل شده، از ادامه صادرات نفت ایران به برخی کشورهای اروپایی در سالجاری خبر داد.
حتي حمله نظامي نيز مانع دستيابي ايران به فناوري هستهاي نخواهد شد
پوشکوف که شکلگیری سامانه دفاع موشکی مشترک آمریکا و شش کشور عرب خلیج فارس را نشانه امکان حمله نظامی به ایران دانسته بود، حتي حمله نظامي به ايران را نيز مانع از دستيابي ايران به فناوري هستهاي ندانسته و تاكيد كرد: «با فرض اینکه ایران یک برنامه گسترده اتمی دارد که تقریبا هم کامل شده است، هیچ کارشناسی این استدلال را باور ندارد که حمله نظامی...
بولتن نيوز: آلکسی پوشکوف، رئیس کمیته امور بینالملل در دومای دولتی روسیه روز جمعه، ۱۸ فروردین ماه در سخناني به صورت تلويحي به قدرت نظامي ايران در مقابله با تهديدات نظامي اشاره كرد و گفت: «من فکر میکنم ایران جدی بودن تهدید نظامی را دست کم میگیرد.»
پوشکوف که شکلگیری سامانه دفاع موشکی مشترک آمریکا و شش کشور عرب خلیج فارس را نشانه امکان حمله نظامی به ایران دانسته بود، حتي حمله نظامي به ايران را نيز مانع از دستيابي ايران به فناوري هستهاي ندانسته و تاكيد كرد: «با فرض اینکه ایران یک برنامه گسترده اتمی دارد که تقریبا هم کامل شده است، هیچ کارشناسی این استدلال را باور ندارد که حمله نظامی علیه تأسیسات اتمی ایران، پایان بخش برنامه هستهای جمهوری اسلامی خواهد بود.»
وی افزود: «کارشناسان معتقدند که حمله نظامی تنها برای سه سال این برنامه را به حال تعلیق در میآورد و پس از آن ایران بار دیگر تلاشهای خود را از سر میگیرد.»
وی با تأکید بر اینکه حمله به ایران میتواند به جنگ منطقهای منجر شود گفت که آمریکا به وضوح از این خطر اطلاع دارد.
در همين حال سردار سرلشکر سیدحسن فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ضمن رد كردن هرگونه گزينه نظامي عليه ايران خطاب به دشمنان جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد: شرایط جهان و منطقه و اقتدار و بازدارندگی جمهوری سالامی ایران، اهریمن جنگ را از فضای این کشور عبور داده است سخن از جنگ جز هذیان صهیونیستهای اشغالگر قدس که در صف مرگ بسر میبرند از کسی شنیده نمیشود.
فیروزآبادی تاکید کرد: ما به عنوان سربازان ولی امر و سیاستگذاران دفاع از سرزمین ایران و اسلام ناب محمدی(ص) ضمن اینکه باور داریم اهریمن جنگ از محیط امنیتی ایران بزرگ دور شده است لیکن به همه اعلام میکنیم نیروهای مسلح مقتدر جمهوری اسلامی ایران همیشه بر اساس وظیفه ذاتی خود در حال آمادگی بسر میبرند و ما دائماً حیلهها، توطئهها و اتاقهای فکر و هرزهگوییهای جنگ طلبان را رصد میکنیم بهتر است مقامات صهیونیستی، به حرف رئیس خود گوش بدهند و دست از هذیانگویی بردارند اگر اسرائیل دست از پا خطا کند ما بسیاری از نقاط مهم سرزمینهای اشغالی را که محمل صهیونیستهای غارتگر و جنایتکار است شخم خواهیم زد.
به گزارش بولتن نيوز استفاده رواني از گزينه حمله نظامي به ايران به حدي است كه حتي سياسيون و اساتيد آكادميك غرب نيز به آن اشاره كرده اند. براي مثال چندي پيش اندیشکده انگلیسی «چتم هاوس» مصاحبهای را با 3 تن از کارشناسان مسائل ایران و خاورمیانه انجام داد و به بررسی راهبرد ایران در خصوص تحریمها علیه این کشور، انقلابهای عربی و برنامه هستهای خود پرداخت. در اين مصاحبه، دکتر شهرام چوبین مدیر تحقیقاتی مرکز سیاست امنیت مرکز ژنو و کارشناس امور خاورمیانه و ایران عنوان کرد: در مورد مسئله ایران، چند سوال وجود دارد. آیا ایران با وجود این تفکر که قدرت غرب در سراشیبی قرار گرفته و رو به کاهش است، و بیشتر تهدیدهای آنها بلوف است، تهدید نظامی از سوی غرب را جدی تلقی میکند؟ از نظر من پاسخ این سوال منفی است. سوال دیگر اینکه آیا ایران برای جلوگیری افزایش تحریمها حاضر به امتیازدهی میشود؟ در این رابطه ایران باید یک تصمیم گیری راهبردی انجام دهد، آن هم تصمیم گیری فراتر از صرفا مسئله هستهای. جواب من به این سوال هم منفی است.
چوبین در ادامه به ذکر این سوال پرداخت که عکس العمل ایران در برابر «انقلابهای عربی»، تهدید به حمله نظامی، و تحریمها چیست؟ وی در پاسخ گفت: به نظر من پاسخ ایران، گسترش حضور در منطقه و متنوع کردن این نوع سرمایهگذاریهاست.
به نظر من، سیاست خارجی ایران از سال 2005 به بعد و با روی کار آمدن احمدینژاد، با تغییرات عمده روبرو شد و از حالت تدافعی و عقب نشینانه سابق که به زمان تصدیگری خاتمی نسبت داده میشد، حالتی پیشرو و فعال به خود گرفت. در این روند جدید، ایران عنوان میکند که باید سیاست خارجی فعال داشته باشد، به نحوی که بتواند نقاط قوتی برای ایران خلق کند. هیچ مسئله منطقهای نباید بدون حضور و در نظر گرفتن نقش ایران، مطرح شود. همچنین مسئله فلسطین، به عنوان مسئلهای راهبردی برای ایران در نظر گرفته شد. بر این اساس مردم فلسطین به عنوان خط اول مقاومت در برابر اسرائیل مطرح میشوند.
نکته بعد واکنش ایران در برابر انقلابهای عربی است. ایران در برابر این پدیده سه واکنش اصلی انجام داد. اولین واکنش ایران، به کار بردن عبارت «بیداری اسلامی» و اشاره به مبدا اسلامی قیامهای مردمی در منطقه بود. ثانیا ایران از مداخله مستقیم در اوضاع این کشورها خودداری کرد؛ و در نهایت سومین واکنش ایران افزایش سرمایهگذاریهایی بود که انجام داده بود. قدرت و نقش ایران را میتوان در نقاط مختلف نظیر یمن، سودان، و سوریه مشاهده کرد.
نقش خانواده هاشمی در فتنه ۸۸ در قلاده های طلا
روانبخش گفت : حقیقت دیگری که در این فیلم به تصویر کشیده شده است نافذ بودن کلام رهبری در آحاد مردم ایران و همچنین با اهمیت بودن ترس دشمن از نفوذ کلام رهبر انقلاب در بین مردم ایران می باشد.
یکی از نکاتی که فیلم قلاده های طلا بیان می دارد در خصوص کشته سازی ها در حوادث سال ۸۸ بود که نقش عوامل دشمن در این کشته سازی ها به خوبی نشان داده می شود. همچنین نکته ی دیگری که در این فیلم به درستی نشان داده شده است نقش خانواده آقای هاشمی در حوادث فتنه ۸۸ می باشد که خود آقای هاشمی با نامه سرگشاده اش و خانواده ایشان، همسر آقای هاشمی و فائزه هاشمی در این فتنه نقش داشتند.
به نقل از 598 ، شرايط فتنه شرايطي است كه حق بودن طرف حق و باطل بودن طرف باطل بنابه دلايلي از شفافيت افتاده و تشخيص دشوار گردیده است . فتنه ۸۸ به عنوان نمود بارز این غبار آلودگی فضای سیاسی و هجمه همه جانبه دشمنان انقلاب اسلامی که با مدیریت و درایت رهبر فرزانه انقلاب و همچنین بصیرت مردم کشورمان، دقیقا خلاف خواست دشمنان این نظام رقم خورد.
حال با گذشت بیش از دو سال از وقایع پس از انتخابات سال ۸۸، ابولقاسم طالبی کارگردان انقلابی و خوش ذوق سینمای ایران با ساخت فیلم قلاده های طلا توانسته است سیاسی ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را به نام خود رقم بزند.
حال در پی اکران این فیلم و استقبال کم نظیر مردم ایران از قلاده های طلا به منظور نقد و بررسی ساخته ابوالقاسم طالبی خبرنگار پایگاه ۵۹۸ در مصاحبه ای با حجت الاسلام و المسلمین قاسم روان بخش عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی(ره) و همچنین عضو شورای مرکزی جبهه پایداری انقلاب اسلامی به گفتگو نشسته ایم .
حجت الاسلام روانبخش در خصوص آخرین ساخته ابوالقاسم طالبی اظهار داشت: باید از کارگردان فیلم قلاده های طلا، جناب آقای ابوالقاسم طالبی تشکر کرد که فیلم جدی را در خصوص فتنه ۸۸ و زمینه های این فتنه را به تصویر کشیدند. از جهات مختلفی می توان فیلم قلاده های طلا را نقد و بررسی کرد و با توجه به نظر کارشناسان کلیت فیلم قلاده های طلا از لحاظ فاکتورهای سینمایی قوی و هنرمندانه به نظر می رسد و سوژه بسیار سوژه ای خوبی است.
عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره) افزود: یک نکته ای که در فتنه ۸۸ به وضوح دیده می شد و مقام معظم رهبری هم بارها به آن اشاره فرمودند حضور دست های خارجی در فتنه ۸۸ و مشخص شدن نحوه دخالت بیگانگان در آینده نزدیک و پس از خوابیدن غبار فتنه است که در این دوسال گذشته اعتراف هایی را از سوی بیگانگان در این خصوص را شاهد بودیم و نقش انگلستان در این بین و سرویس هاس جاسوسی بریتانیا بسیار پررنگ بود که این نکته در فیلم قلاده های طلا به خوبی نشان داده شده است.
وی گفت: البته نقدی را که می توان در خصوص نکته مذکور به این فیلم داشت که چرا فقط به MI۶ اشاره می شود و از نقش آفرینی مستقیم سازمان سیا نشان داده نمی شود البته می توان عامل تاکید آقای طالبی بر نقش MI۶ را بنا بر مجری بودن سفارت انگلیس در ایران در حوادث فتنه سال ۸۸ دانست.
عضو شورای مرکزی جبهه پایداری در تحلیل فیلم قلاده های طلا بیان داشت: نکته ی دیگری که در قلاده های طلا به آن پرداخته شده است این است که سرویس های جاسوسی به تنهایی نمی توانند کاری را انجام دهند و نیاز به عوامل داخلی که به مزدوری بیگانگان مشغول اند نیاز دارند مانند سلطنت طلب ها و سازمان منافقین و گروه های دیگر معاند. عوامل داخلی مذکور که به کمک انگلستان در این فتنه نقش آفرینی می کنند بدون کمک عوامل نفوذی در ارگان های نظام همانند وزارت اطلاعات ، نیروی انتظامی و ... نمی توانند به موفقیت های مقطعی دست پیدا کنند و بنابراین کمک های عناصر خود فروخته زمینه را برای فعالیت عناصر خارجی را فراهم می کند.
روانبخش افزود: حقیقت دیگری که فیلم قلاده های طلا بیان می دارد در خصوص کشته سازی ها در حوادث سال ۸۸ بود که نقش عوامل دشمن در این کشته سازی ها به خوبی نشان داده می شود و همان که امام خمینی می فرمودند که منافقین خودشان کشته درست می کنند و یا با فیلم از شکنجه هایشان تهیه می کنند و آن را برای مظلوم نمایی این کشتار و شکنجه ها را به نظام اسلامی نسبت می دهند و این امر در این فیلم به خوبی به تصویر کشیده شده است.
دبیر سیاسی هفتنه نامه پرتو اظهار داشت: نکته ی دیگری که در این فیلم به درستی نشان داده شده است نقش خانواده آقای هاشمی در حوادث فتنه ۸۸ می باشد که خود آقای هاشمی با نامه سرگشاده اش و خانواده ایشان، همسر آقای هاشمی و فائزه هاشمی در این فتنه نقش داشتند و حتی متروی تهران که در آن زمان توسط یکی از فرزندان آقای هاشمی اداره می شود نقش خوبی را برای اغتشاشگران ایفا می کند که در فیلم نیز به تصویر کشیده شده است.
وی گفت: البته حقیقت فتنه را نمی توان در یک فیلم سینمایی کاملا به تصویر کشید و نیاز به دها و صدها ساعت تولید فیلم دارد ولی با توجه به تهیه تنها یک اثر در خصوص فتنه ۸۸ بهتر بود از زمینه های پیشین این فتنه هم چیزی به میان می آمد. در این فیلم عناصر وزارت اطلاعات به دنبال دستگیری عاملان نفوذی و عوامل بیگانه هستند ولی عناصر داخلی که پیدا و هویدا هستند همانند کسانی که فرمان حمله را صادر می کنند کسی به سراغ آنها نمی رود و برخوردی با آنها صورت نمی گیرد و در واقع عوامل اصلی داخلی فتنه را رها کرده و عوامل اجرایی درجه چندم را دنبال می کنند.
روانبخش در ادامه بیان داشت: حقیقت دیگری که در این فیلم به تصویر کشیده شده است نافذ بودن کلام رهبری در آحاد مردم ایران و همچنین با اهمیت بودن ترس دشمن از نفوذ کلام رهبر انقلاب در بین مردم ایران می باشد. حتی درگیری هایی که بین اعضای خانواده ها بر سر مسائل و حوادث انتخابات سال ۸۸ به وجود آمده است با سخنان فصل الخطاب رهبری معظم پایان می پذیرد.
عضو شورای مرکزی جبهه پایداری با توجه به کمبود فیلم های سینمایی با محوریت موضوع انقلاب اسلامی افزود: در عصه سینما افرادی کمی را می توان یافت که دغدغه هایشان متناسب با دغدغه های انقلاب باشد و حتی نیروهای انقلابی هم که به این عرصه ورود پیدا می کنند چندان مورد حمایت مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد واقع نمی شوند و لذا می بینیم با گذشت سال ها از جنگ هنوز در ساخت فیلم هایی با موضوع دفاع مقدس دچار کاستی های فراوانی هستیم.
وی گفت: پول های هنگفتی که وزارت ارشاد هزینه می کند در حمایت از فیلم های سینمایی باید در جهت حمایت از فیلم های تاثیر گذار و با محتوا باشد نه اینکه مروج پوچی و نا امیدی باشد.
قاسم روان بخش در ادامه سخنانش اظهار داشت: جبهه پایداری انقلاب اسلامی زمانی که گفتمان انقلاب اسلامی را مطرح می کند شعار نمی دهد بلکه هدف دارد در حوزه های مختلف با این گفتمان ورود پیدا کند و از امکاناتی که در کشور وجود دارد در جهت ترویج این گفتمان تلاش شود و مردم هم دوستدار این گفتمان هستند و مردم بر گفتمان امام و انقلاب پایداراند. حضور نمایندگان آرمانگرا انشاء الله می تواند در مجلس حرکت های جدی را در خصوص ترویج این گفتمان در عرصه فرهنگ و هنر صورت دهد.
دور جدید فعالیت مسیحیان تبشیری در روستا و شهر های کوچک ایران
چندى است که فرقه یا گروهای جدید مسیحیان تبشیری مشغول فعالیت در روستاها و شهرستان های کوچک ایران هستند.
لازم به ذکر است تا کنون اقدامات زیادی برای متوقف کردن اینگونه فعالیتها صورت گرفته که به تعطیلی چند کلیسایی خانگی در تهران و چند شهر بزرگ دیگر نیز انجامیده است اما به نظر می رسد ، با شناسایی و رسیدن خبر های جدید از فعالیت این گروها در روستا و شهر های کوچک کشور به دامنه فعالیت این گروه های منحرف روز به روز گسترده تر شود.
يكي از همكاران حلقه لندن
فاش كرد طيفي از عناصر فعال در فتنه سبز با اين اميد كه بتوانند به ايران بازگردند،
صرفاً با نام مستعار در رسانه هاي اپوزيسيون خارج كشور قلم مي زنند.
مرصاد به
نقل از کیهان: احمد صدري كه خود از همكاران دايمي ارگان حلقه لندن (جرس) است در
واكنش به يكي از مطالب انتقادي اين سايت با نام مستعار نوشت: «آقا مشكلي داريم به
نام بي نامي نويسندگان. پناه گرفتن در پس نام مستعار چيز تازه اي نيست. همه مي
دانيم كه نصف دوستانمان در فيسبوك يكباره بعد از جنبش سبز اسم فاميل خودشان رابه
«ايراني» تغيير دادند و بعضي حتي اسم نخست خود را هم عوض كردند. حرجي بر آنان نيست
چون همه مي خواهند حتي الامكان به ايران برگردند و گفته مي شود كه اينترنت موش دارد
و موش هم گوش- و از همان مأخذ منقول است كه «كار از محكم كاري عيب نمي كند.»
وي
مي نويسد: اشكال از آنجاست كه عده اي با سوء استفاده از سنگر بي نامي، ديگراني را
كه خطر كرده و با اسم حقيقي خود در عرصه عمومي باقي مانده اند آماج نقد، توهين و يا
لااقل استيضاح قرار مي دهند. آسيب شناسي قضيه از وقتي آغاز مي شود كه وبسايتهاي
زيادي براي گرمي بازار خود اين قبيل مقالات را منتشر مي كنند. اينجا به صراحت بگويم
كه منظور من از اين وبسايتها جرس نيست. نگراني من از اينست كه اين رفتار چنان عادي
شود كه اماكني مانند جرس هم به آن آلوده گردند.
صدري مي افزايد: اجازه بدهيد
براي آن دوستاني كه صابون تهاجم از سنگر بي نامي به تنشان نخورده چند سطري بنويسم.
اين بنده حقير مدتها در سايتي مقاله مي نوشتم كه اجازه مي داد در قسمت كامنتها عده
اي با نامهائي قلابي از قبيل «فرد» و «ممد» و چند نام پهلواني از شاهنامه بيابند و
هر چه فحش و فضيحت بود نثار اين نگارنده بنمايند و بروند. به مدير آن سايت نوشتم كه
مقاله نويسي در مسائل كلي ولو به اسم مستعار اشكالي ندارد ولي اگر كسي خواست به
شخصي با اسم حقيقي حمله كند بايد خودش هم اسمش را بنويسد. آنكه ضربتي زد بايد آماده
باشد كه ضربتي نيز نوش كند. آن ويراستار محترم به اين سخن وقعي نگذاشت و من هم عطاي
آن سايت را به لقايش بخشيدم. چرا بايد باعث رونق بازار كساني شد كه اجازه مي دهند
موجودات ترحم انگيزي با نامهاي مسخره اي مانند «آريوبرزن» و «رستم دستان» (به مصداق
«زلفعلي» خواندن آدم كچل) و بدون تحمل كوچكترين هزينه اي آنچه به قلمشان مي آيد
نثار شخصيتهاي حقيقي كنند؟
خاطرنشان مي شود «جرس» يكي از سايت هايي است كه نيمي
از مطالب منتشر در آن داراي اسامي مستعار است.
مرصاد به نقل از جهان، بی بی سی فارسی مدعی شد: نتایج یک تحقیق جدید نشان می دهد که بردن حیوانات خانگی به محل کار می تواند استرس ناشی از محیط کار را کاهش دهد.
بی بی سی به نقل از کسانی که محقق آمریکایی توصیف کرد، نوشت: کارمندانی که
در طول ساعات کار به سگ خانگی خود دسترسی داشته اند از استرس کمتری نسبت به همکاران
خود برخوردار بوده اند... حضور سگ در کنار صاحبش در محیط کار در بهتر کردن روحیه،
وجدان کاری و کاهش استرس صاحب سگ اثر داشته است!
نتایج این تحقیق از پژوهش بر روی ۷۵ کارمند آمریکایی و سگ باز به دست آمده
است.
تبلیغ آبجو و الکل
بی بی سی فارسی پیش از این
هم مدعی شده بود که نوشیدن مقدار زیادی الکل برای رفع خستگی مهرههای کمر انسان و
آرتروز روماتیسمی مفید است!
این رسانه دولتی انگلیس همچنین به نقل از کسانی
که محقق توصیف کرده، نوشته بود: آبجو شکم را بزرگ نمی کند و خوردنش هم اتفاقا خیلی
مفید است.
بر پایه این رویدادهاست که گفته می شود یکی از دستورکارهای رسانه
های غربی تلاش برای جایگزین کردن فرهنگ مبتذل غربی با فرهنگ ایران اسلامی و سست
کردن پایههای دینی جوانان است.
در این برنامه با پخش تصاویری از شبکه های مختلف صداوسیما در لحظه تحویل سال 1391 که مردم ایران با حضور در اماکن مذهبی از جمله مشهد مقدس منتظر تحویل سال نو بودند و همچنین پخش بیانات مقام معظم رهبری به مناسبت آغاز سال نو، مجری ضمن انتقاد از صدا و سیما، عنوان کرد: «این رسانه ملی است که قبل و بعد لحظه تحویل سال نو هیچ برنامه مفیدی ندارد.»
گفتنی است همزمان با تحویل سال نو شبکه من وتو ویژه برنامه ای را به مدت 4ساعت پخش کرد که تمامی آن رقص و آواز زنان و مردان، همراه با پوشش مبتذل بود و در حین این برنامه برنامه های طنزی را که رفتارهای زشت و روابط غیر اخلاقی را ترویج می کرد، پخش کرد.
سوال اینجاست که آیا برنامه های مفید از منظر شبکه انگلیسی من وتو پخش برنامه های مبتذل و غیر اخلاقی می باشد؟!!
مردم با فرهنگ و مذهبی ایران با حضور در اماکن مذهبی آغاز سال خود را با توسل به اهل بیت(ع) و توکل به خداوند متعال آغاز می کنند و با شنیدن توصیه ها و بیانات مقام معظم رهبری سال جدید خود را برنامه ریزی می کنند.
مرصاد به نقل از باشگاه خبرنگاران،این تصمیم به دنبال تهیه فیلمی توسط بخش ویدئویی دفتر این خبرگزاری در اواخر سال گذشته در خصوص فعالیت های ورزشی تعدادی از بانوان ورزشكار ایرانی در رشته نینجتسو و معرفی آنان به عنوان تروریست، اتخاذ شده است .
وی ادامه داد : این درحالی است كه این بانوان بعضا دانش آموز، دانشجو یا خانه دار می باشند و صرفا به دلیل علاقه شخصی به این رشته ورزشی روی آورده اند.
مدیر كل رسانه های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت :خبرگزاری رویترز تیتر مجعول ' هزاران زن نینجا به عنوان قاتلان ایرانی آموزش می بینند ' را برای فیلم ویدئویی خود انتخاب و آن را در اختیار مشتركان تصویری قرار داده كه متاسفانه بازتاب بسیار منفی در دیگر رسانه های خارجی داشته است .
آقا جری با اشاره به هجمه تبلیغاتی منفی رسانه های وابسته به نظام سلطه ، در خصوص فعالیت های ورزشی بانوان اظهار داشت :درنظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، این امكان برای بانوان ایرانی علاقمند به ورزش فراهم است تا با حفظ ارزش های اسلامی، در رشته ورزشی مورد علاقه خود، تا سطوح عالی و قابل رقابت در عرصه بین المللی پیشرفت كنند اما متاسفانه انتخاب چنین تیتری با موضوع آموزش های آدمشكی و تروریستی در ایران و گزینش بخش های از مصاحبه با ورزشكاران زن ایرانی در راستای القای این گونه آموزش های تروریستی، نشان از تمایل این خبرگزاری به انحراف افكار عمومی جهانی داشته است .
مدیر كل رسانه های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت : این اداره كل پس از اطلاع از اقدام مغرضانه بخش تصویری رویترز و با توجه به شكایت بانوان ورزشكار در این رشته به مرجع قضایی ، فعالیت دفتر این خبرگزاری را تا بررسی كامل موضوع ، متوقف كرده است .
مرصاد به نقل از ندای انقلاب به نقل از فارس، اکران فیلم قلادههای طلا که بر اساس حوادث واقعی رخ داده بعد از انتخابات ریاست جمهوری ساخته و هماکنون بر پرده سینماهای تهران و شهرستانهاست بازتابهای زیادی را در داشته است که یکی از این فضاها صفحات اجتماعی چون فیس بوک است.
برخی از افراد وابسته به جنبش موهوم سبز که عموما نیز در خارج از ایران سکونت دارند با راهاندازی صفحات تحریم قلادههای طلا درصدد کاهش فروش این فیلم هستند. این حرکت همانند حرکتی است که سال گذشته در برابر اکران نوروزی اخراجیهای۳ رخ داد و نتیجه آن فروش ۶میلیاردی آن فیلم بود.
نکته جالب توجه این است که اکثر ادارهکنندگان این فیلم قلادههای طلا را ندیدهاند و صرفا بر اساس فرضیاتی که میگویند این فیلم تحریف جنبش سبز ایران است. هر چند برخی از افراد از این فیلم در این صفحات دفاع میکنند اما با توهینهای بیشمار مدعیان آزادی بیان مواجه میشوند.
ضمن این که برخی صفحات برای تحریم و توهین به بازیگران این فیلم نیز ایجاد شده که در آنها توهینهای بیشرمانهای به بازیگران این فیلم شده است.
این نکته نیز قابل توجه است که طی دو سال اخیر فیلمهای زیادی با نگاهی جانبدارانه به جنبش سبز در سینمای ایران ساخته شده و که اتفاقا از کمکهای مالی دولتی نیز بهره برده بودند اما این که چند فیلم مخالف نظرات عده معدودی فیسبوک نشین قرار میگیرد و جنبش تحریم علیه یک فیلم راه میافتاد از اقتضائات مدعیان آزادی بیان و دموکراسیخواهان است.
در ذیل برخی نظرات این صفحات در پی میآید که برخی از آنها به دلیل شدت توهین های غیرقابل انتشار است.
* شریفینیا. تو یه موجود بی شرف و کثیفی
* سرنوشت پایان نامه منتظر قلاده های طلا هم هست
* درس عبرت میشه واسه کسایی که در آینده میخوان به هر دلیلی به خون نداها و سهراب ها توهین کنن... از حق خودمون میگذریم ، ولی از حق اونا نه
* آنها که "بخاطر یک مشت دلار" هنر خود را فروختند و قلاده ای از طلا بر گردن انداختند.
* دیدن فیلم = خیانت به تمام خون های ریخته شده !
* با شرفها با حیاها این فیلم و تحریم می کنن.
* میترسم این موج منفی سبب بشه که افراد بیشتری از سر کنجکاوی برن فیلم رو ببینن که چیه که این همه سروصدا کرده، کپی خیابونی این فیلم داره توزیع میشه، این افراد میتونن استفاده کنن.
* قلاده گردن شماهاست که ندیده تحریم میکنید بابا ۱ سکانکس به بی گناهی ندا اختصتص داره
* محسن جان خفه شو لطفن
* اینجا پیج تحریم قلادههای طلاست، پس اینا که میان طرفداری میکنن دلیلش چیه؟ خوب تابلوست که شما ساندیس خورای شورای نظارت بر فضای مجازی هستین، راستی ساعتی چند میگیرین؟
* لعنت به تمام بازیگرای ... این فیلم
* قلادههای طلا= تعدادی ... مثل شریفی نیا
* ننگ بر وطنفروشانی که حاضرند خود را بفروشند و هنر و هنرمند را لکهدار کنند.
* مثه اینکه قرار نیست سلحشورها و دهنمکیها و شریفینیاها و شمقدریها و حامد کلاهداری ها تمام شوند. واقعا متأسفم واسه مملکتی که دیگه سینماش هم داره خریده میشه. امسال هم جشنواره فجر فیلم های خوبی داشت ولی فیلمی بانام قلاده های طلا کاری ازابوالقاسم طالبی آنچنان باتبلیغات سوء دربوق شیپور مافیای سینما قرارگرفت و آنچنان برای فروش آن درتهران تبلیغ شده بود که من و برخی دوستانم دربرف وباد مشهد درصف دیدن این فیلم ایستادیم و زمانیکه به داخل سینمارفتیم بسیارخوشحال بودیم.
*داشتم باخودم میگفتم ایکاش همون موقع که اسم شریفینیا رو در شروع فیلم دیدم سالن رو ترک میکردم.
* چقدر تعصب چشماتونو کور کرده!!! فیلمی رو که ندیدید باهاش مخالفت میکنید!!! زنده باد این دموکراسیتون!! زنده باد "زنده باد مخالف من" گفتنتون!!
* آخه چرا الکی حرف مفت میزنی برادر من؟! سالنهای اکران "گشت ارشاد" از قلادههای طلا هم بیشتره.اصلا حالا کی گفته این دو فیلم برابر هم هستند؟!!
* امین حیایی نیز مثل محمدرضا شریفینیا یک خائن به مردم است... ما از امین حیایی متنفریم.... او دستش آغشته به خون مردم است....
* ما فلانی رو تحریم میکنیم، آخ مامان جون،احتمالا تحریم شما مثل تحریم نفتی غربیهاست، به خودتون برمیگرده.
* بابا بس کنید این مرده باد زنده بادها رو ... چیکار کرده بیچاره مگه ... فراموش کردید اونم یه انسانه و در امدش از همین راهه بازیگریه .... !
* تنفر از امین حیایی خیلیهای دیگه هم بازیگر هستند....
* بعضیهای اسمشون حیا داره ولی بیحیا هستند و برخی هم در اسمشان شریف هست ولی از همه بیشرفتر هستند.
با توجه به حملات ضد انقلابی فوق الذکر پیش بینی می شود، فروش فیلم قلاده های طلا بیش از پیش افزایش یابد.
چرا مجريان اخراج شده بخش فارسي صداي
آمريكا، به روند اخراج ها در اين رسانه اعتراض نمي كنند؟
مرصاد به نقل از
کیهان: گويانيوز با طرح اين پرسش نوشت: صداي آمريكا كه خاموش است. بهارلو و چالنگي
پاسخگو باشند. اگر در زماني كه احمدرضا بهارلو با سابقه اي عالي رتبه، از صداي
آمريكا يعني خانه دوم خودش به كنار گذاشته شد و مايه بهت و حيرت بينندگان يكي از
برنامه هاي مهم يعني ميزگردي با شما فراهم گرديد، امثال چالنگي و سياوش آذري و حسن
اردشير زارع به جاي سكوت، اعتراض مي كردند شايد امروز نوبت به يكايك اين عزيزان نمي
رسيد كه به همان سرنوشت مبتلا گردند.
گويانيوز همچنين نوشت: بايد پرسيد چرا
در زمان تظاهرات بعد از انتخابات سال 88 در خارج كشور، صداي آمريكا تجمعات را به
صورت كاملا سليقه اي و انتخابي نشان مي داد به نحوي كه صداي اعتراض نوري زاده نسبتا
محافظه كار در برنامه زنده به هوا برخاست؟! چرا از نشان دادن تجمعات اپوزيسيون با
پرچم شير و خورشيد طفره مي رفت و بايكوت خبري واضحي در جريان بود ولي نمايش اكبر
گنجي (با ممنوعيت حضور پرچم ملي شير و خورشيد)، با برنامه هاي ويژه! زنده و غير
زنده و مصاحبه هاي متعدد همراه مي شد؟ چرا رنگ و بوي تحليل هايي از جنس سيروس
آموزگار، سيامك شجاعي، عليرضا ميبدي، حسين فرجي و امثال اين تفكرات برانداز و معارض
تماميت نظام اسلامي در صداي آمريكا اندك اندك رنگ باخت و جاي خود را به ديگراني
داده كه همه مي بينيم؟
نويسنده تحليلي گويانيوز البته فراموش كرده كه همكاران
رسانه هاي راه اندازي شده از سوي دولت هاي غربي، به تعبير گردانندگان راديو زمانه،
صرفا بردگان رسانه اي محسوب مي شوند و حق هيچ اعتراضي را ندارند و حالا بايد از
گويانيوز پرسيد چرا وقتي مقامات رسمي غرب گروه هاي اپوزيسيون ايراني را «برده» هاي
خود ناميدند اعتراضي نكرديد! البته در پاسخ اين سؤال بايد گفت؛ حرف حساب جواب
ندارد.
مشاور اسبق امنيت ملي آمريكا تصريح كرد 16 سال
تشديد تحريم ها عليه ايران، عملاً به يك راهكار شكست خورده تبديل شده است.
مرصاد به نقل از کیهان: گري سيك در تحليلي كه براي سي ان ان نوشته، تأكيد مي
كند: هنگامي كه تحريم ها آغاز شد، برنامه هسته اي ايران در مراحل ابتدايي، بدون حتي
يك سانتريفيوژ قادر به غني سازي اورانيوم بود اما امروز، 16 سال پس از تحريم هاي هر
چه شديدتر، آژانس بين المللي انرژي اتمي گزارش مي دهد كه ايران داراي يك برنامه
اساسي هسته اي با حدود 8 هزار سانتريفيوژ در حال كار در دو سايت عمده، و ذخيره حدود
5 تن اورانيوم غني شده با غلظت كم است. اين امر گواه يك راهكار شكست خورده
است.
وي همچنين درگيري با ايران را داراي هزينه هاي هنگفت و غيرقابل جبران
براي ايران دانسته و مي افزايد: مسلماً پاسخ ايران به تهديد و تحريم هاي تازه،
تسليم يا دست روي دست گذاشتن نخواهد بود.
گري سيك با اشاره به اين كه «مدير
اطلاعات آمريكا تأييد مي كند ايران تصميمي براي ساخت بمب هسته اي نگرفته»، قدرت
بازدارندگي و تلافي ايران را مورد بررسي قرار مي دهد و مي نويسد: ايراني ها
توانستند دو هواپيماي بدون سرنشين ما را سرنگون و يك هواپيماي رادارگريز را سالم به
زمين بنشانند. ايران به طور گسترده در يك ساختار قدرتمند اما نسبتاً كم هزينه دفاعي
سرمايه گذاري كرده كه هر مهاجم بالقوه اي را با هزينه هاي بسيار هنگفت رودررو مي
كند. ايران همچنين سال هاي بسياري را صرف تكامل فنون جنگ نامتقارن، مانند جنگ هاي
چريكي در خشكي و به كارگيري قايق هاي تندرو در دريا كرده كه موجب سردرگمي و شايد
غلبه بر كشتي هاي بسيار بزرگتر مي شوند. ايران توليد انواعي از موشك هاي كروز را
توسعه بخشيده كه بطور نسبي سلاح هايي ساده هستند اما هنگامي كه بصورت انبوه عليه يك
هدف بزرگ استفاده شوند مي توانند بسيار مؤثر باشند.
وي اضافه مي كند: جنگ مجازي
حوزه ديگري از تخصص ايراني هاست. به خلاف دستگاه هاي بزرگ نظامي، اينترنت بطور نسبي
يك زمين بازي هموار است و ايران پيش از اين مهارت خود را در اين محيط نشان داده
است. ايران داراي شمار بالايي از مهندسان جوان و خبره فناوري اطلاعات است كه آنها
را در يك ارتش سايبري نيمه مخفي جاي داده است. اين نيرو مي تواند به آساني تبديل به
سلاحي براي پاسخ دادن به دشمنان ايران شود. اخيراً بانكي اسرائيلي مورد حمله يك هكر
قرار گرفت. هزاران حساب كارت اعتباري اسرائيلي ها در معرض ديد عام قرار گرفت. سپس،
حمله هاي سايبري عليه بازار سهام اسرائيل و خطوط هواپيمايي ال عال انجام شد. آيا
شما هرگز مي توانيد مطمئن باشيد كه چه كسي در اينترنت به شما حمله مي كند و چرا؟
كارشناسان امنيت اينترنت بطور دردناكي آگاهي دارند كه به نحوي مجازي همه سيستم ها
از سد گرفته تا كارخانه ها، از ضايعات دستگاه هاي مصرفي تا سيم هاي برق وابسته به
كنترل رايانه اي هستند و اين كنترل ها غالباً خيلي كم از اينترنت جدا مي
باشند.
گري سيك، سلاح نفت را سلاح واقعي كشتار جمعي ايران خواند و نوشت: بهاي
نفت، سلاح كشتار جمعي است. به كارگيري اين سلاح حتي نياز به بستن تنگه هرمز هم
ندارد. هم اكنون اروپا ناگزير است 600 هزار بشكه نفت از ايران وارد كند و بخش بزرگي
از اين تقاضا مربوط به كشورهاي اروپايي آسيب پذير است. در آغاز ژانويه 2012 و در پي
تبادل تهديدها بين ايران و ايالات متحده درباره تنگه هرمز، بهاي نفت بيش از 6 درصد
افزايش يافت و پس از آن در اين قيمت بالا باقي ماند. اين امر بدون شليك يك گلوله يا
اعمال هرگونه تحريم جديد بود. چنانكه همه مي دانند، افزايش هاي بهاي نفت اثر خود را
بر اقتصاد جهاني مي گذارد و تاثير آن نه فقط بر بهاي از نظر سياسي حساس بنزين، بلكه
غيرمستقيم بر هر چيزي كه ساخته يا جابجا مي شود، مشهود خواهد بود. حالا هم غيرممكن
است كه پيش بيني كنيم قيمت نفت تا چه حد بالا خواهد رفت. اين اثر تحريم هاي فلج
كننده مورد ادعا عليه ايران است.
وي درباره درگيري نظامي نيز گفت: هم اكنون بر
چهره مردم آمريكا نشانه هاي واقعي از خستگي جنگ را مي توان ديد. آن هم بعد از دو
جنگ زميني در بيش از يك دهه كه با استقبال نظاميان هم روبرو نمي شود. جنگي كه از
لحاظ مالي نسبت به جنگ عراق و افغانستان هزينه هايش نامشخص تر و غيرقطعي تر
است.
شبيه
سازي، جنگ با ايران نشان داد درگيري نظامي با ايران، اتفاقي مهلك براي
آمريكاست.
مرصاد به نقل از کیهان: هفته نامه
فرانسوي لوپوئن در تحليلي كه به گزارش روزنامه نيويورك تايمز نيز مستند شده، نوشت:
آمريكا از بر افروخته شدن آتش تازه در خاورميانه هراسان است. يك شبيه سازي بروز
چنين اتفاق احتمالي، موضع مخالفان حمله به ايران در وزارت دفاع آمريكا و كاخ سفيد و
در راس آن ها اوباما را مورد تاييد قرار داده است. اين شبيه سازي حكايت از آن دارد
كه در صورت وقوع درگيري، واشنگتن خواسته يا ناخواسته به جنگي مهلك كشيده خواهد
شد.
لوپوئن به نقل از نيويورك تايمز نوشت: در اين شبيه سازي يك ناو آمريكايي
بر اثر اصابت به يك اژدر يا مين دريايي ايران در خليج فارس منهدم مي شود.
لوپوئن
افزود: اين تمرين بار ديگر بيم و نگراني مقامات واشنگتن در مورد اينكه در صورت
مداخله نظامي اسرائيل تمام منطقه به آتش كشيده خواهد شد و پيامدها و خسارات مادي و
انساني براي كشورهاي غربي بويژه آمريكا خواهد داشت را برانگيخته است. اگر سازمان
دهندگان اين شبيه سازي اطمينان مي دهند هدف از اين كار به هيچوجه تدارك حمله
احتمالي به ايران نيست و تنها سناريوي ممكن نيز فرضيه ابراز شده نمي باشد اما نتيجه
گيري ها موقعيت منتقدان جنگ در پنتاگون و كاخ سفيد بويژه شخص اوباما را تقويت مي
كند.
يادآور مي شود براساس نظرسنجي چندي پيش شبكه سي بي اس، 69درصد مردم آمريكا
معتقدند اين كشور نبايد وارد جنگ افغانستان مي شد و اين در حالي است كه 4 ماه پيش،
53 درصد آمريكايي ها با جنگ افغانستان مخالف بودند. همچنين 68 درصد آمريكايي ها
معقتدند جنگ در افغانستان به سمت «بدتر شدن» با «خيلي بدتر شدن» پيش مي
رود.
اثرات گفتن بسم الله
شبستان: قرآن کریم این معجزه شگفت و گنجینه تمام نشدنی از معارف الهی، کتاب تعلیم و قرائت نسخه شفابخش تمام بیماری ها و درماندگی ها است.
به گزارش ، جائز است و می توان برای دردها به آن تمسک
جست؟
خداوند تعالی در قرآن می فرمایند: ما آنچه از قرآن فرستادیم شفا و رحمت الهی برای مومنین است (اسراء آیه 82)
با توجه به آیات و روایات ذکر شده شفا جستن از آیاتی و دعاهایی که از اهل بیت (ع) وارد شده هیچ اشکالی ندارد ولی باید زمینه را که توجه به لقمه حلال، پاک ساختن باطن و ذکر و فکر از وسوسه های شیطانی است برای تاثیرگذاری این دعاها آماده کرد.
تاثیر گفتن بسم الله
عبدالله بن یحیی که از دوستان امیرمومنان علی (ع) بود به خدمتش آمد و بدون گفتن بسم الله بر تختی که در آنجا بود نشست، ناگهان بدن وی منحرف شد و بر زمین افتاد و سرش شکست علی (ع) دست بر سر او کشید و زخم او التیام یافت بعد فرمود: آیا نمی دانی که پیامبر (ص) از سوی خدا برای من حدیثی نقل کرد که هر کار بدون نام خدا شروع شود بی سرانجام می ماند.
گفتم: پدر و مادرم به فدایت باد می دانم و بعد از این ترک نمی کنم امام علی (ع) فرمود: در این حال بهره مند و سعادتمند خواهی شد.
امام صادق (ع) می فرمایند: بسیاری اتفاق می افتد که بعضی از شیعیان ما بسم الله را در آغاز کارشان ترک می گویند و خداوند آنها را با ناراحتی مواجه می سازد تا بیدار شوند و ضمنا این خطا از نامه ی اعمالشان شسته شود.
فضایل و خواص سوره مبارکه فاتحة الکتاب
این سوره مبارکه به جهت رفعت و شرافتش تقریباً بیست و اندی اسم دارد ما تنها به چند نام مشهور آن اکتفا می کنیم.
یکی از آنها به نام حمد است که به مناسبت حمد و ستایشی است که در این سوره از پروردگار یکتا خداوند تبارک و تعالی به عمل آمده است.
امام صادق (ع) می فرمایند: سوره حمد سوره ای است که اول آن ستایش و میانه آن اخلاص و آخر آن نیایش می باشد.
نام دیگر این سوره فاتحه است چون قرآن و نماز با آن شروع می گردد. دیگر نام این سوره جامع و ام الکتاب و ام القرآن است چون معظم بلکه کل معانی قرآن را شامل است و عرب هر جامعی را ام می نامند و همچنین به چیزی که تقدم بر دیگران داشته ام اطلاق می کند و این سوره شریفه بر سایر سوره های قرآن تقدم دارد.
از دیگر نامهای شریف این سوره شفا است زیرا پیامبر (ص) درباره این سوره می فرمایند: ام الکتاب شفاء من کل داء. سوره حمد شفای هر درد و بیماری است.
از امام صادق (ع) نقل شده است که هر کسی در صبح قبل از آنکه حرف بزند هفت بار سوره مبارکه حمد را بخواند هر ناخوشی و مرضی که دارد برطرف گردد و هرگاه در آن روز ناخوشی و مرضی زایل نگردد در روز دیگر بعد از نماز صبح و قبل از حرف زدن هفتاد مرتبه این سوره را با اعتقاد کامل بخواند من ضامن شفا او خواهم بود.
پیامبر (ص) می فرمایند: هر کس سوره حمد را بخواند چنان است که دو سوم قرآن را خوانده و ثواب آن کسی که بر همه مومنان تصدق کرده باشد به او داده می شود و نیز ایشان می فرمایند: هر کس به صدای قاری این سوره گوش دهد به اندازه یک سوم ثواب آن به وی داده می شود.
در خواص این سوره از پیامبر (ص) نقل است که هنگام خواب بر پهلو بخوابید و سوره های حمد و توحید را بخوانید از همه بلایا ایمن خواهید بود و هر کس در حین ورود به منزل خود سوره های حمد و اخلاص را بخواند خداوند فقر و تنگدستی را از او برطرف و خیر و رکت بسیار به وی عطا می کند.
در روایتی امام صادق (ع) می فرمایند: هرگاه که هفتاد مرتبه سوره حمد را بر یک دردی خواندم آن درد تسکین یافت.
از امام محمد باقر (ع) نقل است اگر سوره حمد را بر میتی هفتاد مرتبه خوانده شود و آن میت زنده شود جای تعجب ندارد.
از پیامبر (ص) نقل است جهت کم شدن تب، این سوره را چهل بار ظرف آبی بخوانید و بر روی آدم تب دار فشار دهید و در جای دیگر امده است هر کس بعد از عطسه سوره حمد را بخواند آنگاه به کف دست خود بدمد و به صورت خود بمالد از سردرد و چشم درد و آمدن خون بینی در امان خواهد بود.
نقل است شیطان در مدت عمر خود چهار ناله جانکاه کرد: وقتی که طناب لعنت بر گردنش افتاد و زمانی که از بهشت رانده شد و وقتی که رسول اکرم (ص) به رسالت مبعوث شد و هنگامی که سوره حمد نازل شد.
وقتی وزارت ارشاد ضد ارشاد می شود!
بولتن نیوز- در پی ادامه نیافتن اکران تعدادی از فیلمهای نوروزی در استانها، اداره کل نظارت و ارزشیابی سینمای حرفهای با صدور اطلاعیهای به این امر واکنش نشان داد. این در حالی است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی! به عنوان یكی از نهادهای فرهنگی كه وظیفه خود را پاسداری از دستاورد های نظام مقدس جمهوری اسلامی می داند، باید ظرفیت های خود را در اختیار فعالیتهای ضد ارزشی قرار نداده و برابر با فرهنگ جامعه اسلامی و تعاریف اجتماعی لحاظ شده در جمهوری اسلامی ایران گام بردارد. موضوعی که گویی این روزها دست اندرکاران و سیاستگذاران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مزاجشان خوش نیامده و در یک حرکت ساختار شکن سعی در برخورد با آن دارند و تصمیم عاجل گرفته اند که نسبت به تغییرات اساسی در آن همت گمارند.! چالشی که بخش بزرگی از جامعه ارزشی ایران را بر نتابیده و در حال تبدیل به خیزشی اجتماعی در راستای حفظ و حراست از شعائر اسلامی ملت شهید پرو ر ایران است.
البته در این راستا و در پی ادامه نیافتن اکران تعدادی از فیلمهای نوروزی در استانها که به علت ناهمجنسی ساختار ارزشی آنها با قالبهای موجود در فرهنگ حال حاضر جامعه اسلامی ایران صورت گرفته است. اداره کل نظارت و ارزشیابی سینمای حرفهای نیز با صدور اطلاعیهای واکنش نشان دادکه امید است از سوی بالادستی ها هم مورد توجه قرار گیرد!.
در این اطلاعیه خطاب به مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها آمده است: «هرگونه تغییر و جابجایی در اکران فیلمها در سطح استانها میبایست با نظارت سازمان سینمایی کشور صورت پذیرد و اینگونه نیست که با تصمیم شخصی، بتوان جلوی اکران آثار را گرفت. اختیار ادارات کل در جابجایی اکران سینماها منحصر به آثاری است که با محدودیت سنی اکران شده باشند. بنابر این فیلمهای خارج از این شرایط نباید بدون مجوز سازمان سینمایی دستخوش تغییر در اکران قرار گیرند».
این اطلاعیه در حالی از سوی اداره کل نظارت و ارزشیابی سینمای حرفهای منتشر شده است که حوزه هنری سازمان سینمایی سوره نیز همراه با بسیاری از ادارات کل وزارت ارشاد استانهای کشور با انتشار اطلاعیه ای نمایش دو فیلم " گشت ارشاد" به كارگردانی سعید سهیلی و " خصوصی " به كارگردانی محمد حسین فرح بخش در سالن های زیر مجموعه خود در سراسر كشور را متوقف كرد . توقفی که در متن اطلاعیه آن حرفهای ناگفته بسیاری برای خواندن و شنیده شدن از سوی مسئولین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشته و امید می رود همانگونه که خطیب نماز جمعه تهران هم گفت به آن توجه ویژه شود. نکته ای که در این ابتدای امر با یک عذر خواهی قابل بازگشت ! ولی در آینده نزدیک با اعتراضات بیشتر و ناهمجنس با قلوب رئوف امت حزب الله همراه خواهد بود.
در متن اطلاعیه حوزه هنری سازمان سینمایی سوره آمده است :
بسم الله الرحمن الرحیم
كلید پیشرفت كشور به میزان زیادی دست سینماگران است،چرا كه دست اندر كاران هنر فاخر سینما با توجه به تاثیر گذاری و جهت دهی این هنر می توانند با تولیدات خود روح امید ، شوق پیشرفت ،انگیزه كار و تلاش،اعتماد به ارزش های اسلامی و ملی را در جامعه ترویج كنند. ( مقام معظم رهبری)
رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای بارها در سخنان خود به نقش موثر سینما در غنای فرهنگی جامعه اسلامی اشاره فرموده اند.همچنان كه ایشان تاكید داشته اند سینمایی مورد تائید است كه روح امید و اعتماد را به كشور تزریق كند .سینما گران ایرانی هم بر این باورند و یكی از رسالت های خود را حركت در مسیر رشد و شكوفایی ایران اسلامی می دانند.
در آغاز سال تازه و همزمان با شروع اكران 91، نمایش دو فیلم "گشت ارشاد" و " خصوصی..." همراه با حاشیه هایی بوده است ،موضوع و نوع نگاهی كه در این آثار مطرح شده حساسیت هایی را در جامعه به وجود آورده است . موج نگرانی ها بابت نمایش این دو فیلم در اغاز سال این روزها به اوج رسیده و طبیعی است كه حوزه هنری به عنوان یكی از نهادهای فرهنگی كه وظیفه خود را پاسداری از دستاورد های نظام مقدس جمهوری اسلامی می داند، ظرفیت نمایش سالن های سینمایی خود را در اختیار فیلم های ضد ارزشی قرار ندهد.
سازمان سینمایی سوره حوزه هنری با توجه به فضای موجود و در راستای صیانت از ارزش های انقلاب اسلامی ، نمایش این دو فیلم را در سالن های سینمایی خود در سراسر كشور متوقف خواهد كرد.
شما همیشه از اصلاح در سینما صحبت کردید و همیشه گفتید سینمای جهانی را فراماسونرها و صهیونیستها هدایت میکنند، به عنوان یک مصلح به نظر شما این اصلاح چگونه باید صورت بگیرد؟
با اجازه شما مطلبتان را اصلاح میکنم، من خودم را مصلح نمیدانم اما به عنوان یک مسلمان معتقدم سیما و سینما فرهنگساز دو رسانه فرهنگساز هستند و در اخلاق و ایمان و نوع نگرش و رشد عمقی جامعه تاثیر دارند. اگر دو وسیله فرهنگساز آلوده باشند، جامعه را آلوده کرده و باعث فساد میشوند بنابراین باید ایندو را درست کنیم. من، نه بهعنوان یک مصلح بلکه بهعنوان یک شهروند که این فیلمها را چه در تلویزیون، چه در سینما به همراه خانوادهام میبینم، میخواهم ازطریق اسلام این مشکلات حل شوند. منظور ایناست که بطور کلی باید همه اصول زندگی را، در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، با اسلام منطبق کرده و موبهمو از آن الگوبرداری کنیم. اسلام مدعی است در همه زمینهها راهکار دارد، یکی از مشکلاتی که قصد حل آن را داریم و اسلام بایستی راه آن را نشان دهد، سیما و سینماست. بهطورکلی باید همگی از دید اسلام به مسائل بنگریم.
بر اساس این نگرش چگونه میتوان راهکاری برای سینمایی که یک پدیدهای غربی است، ارائه داد؟
راهکاری که مسئولین فرهنگی ارائه میدهند با رعایت مشروعات حاکم بر جامعه و فرهنگ تحمیلیست که بر سیما و سینما، هنرمندان و فضای حاکم بر مطبوعات منطبق است. اما اگر شما از اسلام بپرسید، اینطور نگاه نمیکند، و نظر بر این است که خداوند این راه را پیشنهاد داده است و میخواهد هنرمندان، مطبوعات و رسانههای حامی آنها و همینطور حامیان خارج ازمرزها، سایتها و تلویزیونهای حامی آنها خودشان از این منظر بهره ببرند. اسلام برای همه اینها راهکار خودش را دارد و جایی برای مصلحتاندیشی ندارد و نگذاشته است. برای اسلام مصلحت مردم و جامعه مهم است. برای مثال دانشگاههای ما با حوزه علمیه و بانکهای ما با اقتصاد اسلامی در تضاد هستند. ما مجبور به اسلامی کردن همه اینها هستیم. دانشگاههای ما درحال اشاعه فرهنگ اومانیسم و ماتریالیسم است، درحالیکه برای حوزههای علمیه ما خدامحوری و ارزشگرایی مهم است و دانشگاهها از نظر مادی رو به رشد هستند. سینما هم همین مصداق را دارد، و ما آن را به عنوان یک کشور اسلامی نساختهایم و بنیانگزاران آن مسلمین و مومنین نبودند. سینما را غرب اختراع کرده و قواعد حاکم برآنها را نیز تنظیم کردهاند. کمپانیهای هالیوودی و صهیونیستی به این سینما خط میدهند. و این تنها درباره سینمای ما صدق نمیکند بلکه تمامی سینماهای دنیا در راستای اهداف صیهونیسم گام برمیدارند. بحث فقط سینمای ایران نیست. این روند توسط سینماگری که در این راستا فعالیت کرده و به عنوان بازوی انحرافی این جریان در حرکت است، نمیتواند اصلاح شود. اشکال مسئولین سینمای ما این است که هرگاه اقدام به اصلاح سینما میکنند به سراغ همان سینماگر فاسد میروند، که با اصلاحگران مشکل دارد. بنابراین باید به دنبال اسلامشناسها و فرهنگسازها بود تا بینش اسلامی را در سیما و سینما دخیل کرده و راهکار ارائه دهند.
بهتر اینست تا یکی از دغدغههای رییسجمهور این باشد تا اسلامشناسانی که با فرهنگ سینما و تلویزیون بیگانهاند، دور هم جمع کرده و از آنها راهکار بخواهد، که متاسفانه این کار انجام داده نشده است. البته ما راهکارها را از قرآن پیدا کرده و به مسئولین مملکتی ارائه دادهایم اما متاسفانه علاقهای به آنها نداشتهاند، همانطور که به اصلاح دانشگاهها و بانکها میلی ندارند. ایشان حتی حاضر به شنیدن این راهکارها نیستند واگر میشنوند هم بیتوجه هستند و مصداق مثل یک گوش در و دیگری دروازه است.
نکته در اینجاست که در دوره جدید اینطور به نظر میرسد که مسئولینی که شما اشاره میکنید از همفکران طیفی هستند که دغدغه اصلاح سینما را دارند یا حتی با امثال شما هم همفکر هستند. برای همین است که برخی استدلال میکنند اگر این مسئولین گرایش سیاسیشان مانند دولتهای قبلی بود گفته شما صحیح بود اما دولتهای نهم و دهم همگی از نزدیکان فکری و سیاسی شما هستند پس چرا انتقاد میکنید. این شبهه به نظرم جای پاسخ دهی اساسی دارد!
ببینید. ظاهرا ما همفکر و همعقیده هستیم اما در عمل نه. عمل با کلام فرق میکند. بهعنوان نمونه دهها بلکه صدها بچه حزبالهی وارد عرصه سینما شدند ولی هماکنون مدافع همین سینما هستند و حاضر به تغییری در این جریان نیستند که این موضوع در خیلی حوزههای دیگر نیز صدق میکند. آقایان مسئولین فرهنگی به نوعی تسلیم شدهاند و حاضر نیستند همت کرده و سختی بکشند، سخنان دوست و دشمن را بشنوند و هزینهای پرداخت کنند، در حالیکه انسانهای مومن و مذهبیای هستند، اما ایمان و عمل در کلام خلاصه نمیشود.
اساسا به نظر میرسد طیفی که معتقد به اصلاح در روتدهای این سینما است در اقلیت است، نه در اکثریت!
در بین کدام قشر... مردم مذهبی، عالمان دینی یا سینما گرها؟
نه به طور کلی به نظر میرسد حتی طیف معتقد به مبانی مکتبی هم در برخی موارد حساسیتهایی کلان از خود نشان نمیدهد. بنابراین اعتراضهای انفرادی فرج ا... سلحشور نتوانسته است ایدهها و افکار او را کاملا به جامعه تعمیم بدهد، حتی با وجود همفکرانی مثل شهریار بحرانی، جمال شورجه یا اصلا هیئت اسلامی هنرمندان...
من خودم هیئت اسلامی هنرمندان را راهاندازی کردم تا بچه مسلمانهایی که به دنبال امور فرهنگی هستند با مذهب فاصله نگیرند. هدف اصلاح بود اما مشکلات و حواشی مارا از هدف اصلی دور کرد، هدف اصلی که همان اسلامیسازی هنر سینما و تلویزیون بود، به حاشیه رانده شد. اما هنوز هستند، کسانی که یار و یاور ما هستند. غیر از این، پانزده، شانزده سال است که مرکزی راهاندازی شده و نزدیک به صد نفر از بچه مسلمان و مذهبی و علاقمند به هنر جمع کردیم و همین تئوری عملیاتی شد. و مبانی سینمای غرب و سینمای اسلامی تعریف شد. پس از پیدا کردن قصه و تبدیل آن به سناریو، چند فیلم کوتاه سیوپنج تا چهل دقیقهای ساختهایم. هنرمند، استاد و مدیر تربیت کردیم. اما این حرکت ما، رسانهای نشده است و مسئولین حتی حاضر به حمایت از این حرکت نیستند. بطوری که بهدلیل کمبود بودجه این حرکت و تئوری که از صفر شده شده بود، متوقف شد.
در این میان البته کسانی هم هستند که از شما انتقاد میکنند که چه حقی دارید همه چیز را زیر سوال ببرید، وقتی رهبری ازفیلمی تعریف میکنند (رهبری در دیدار با سینماگران از سه فیلم آژانس شیشهای، لیلی با من است، اخراجیها تعریف کردند) شما این فیلمها را زیر سوال بردید؟
من سیوچهار سال است که در عرصه هنر مذهبی دارم فعالیت میکنم و غیر از کارهای مذهبی و ارزشی کار دیگری نکردم و به عنوان یک مسلمان یک ایرانی و علاقمند به انقلاب اسلامی و ظیفه دارمکه در جهت اصلاح سینما و تلویزیون تلاش بردارم. حال من چکارهام؟، همانقدر کارهای هستم که دیگران هم هستند. منتها دیگران دنبال نان و آب و غیره خودشون هستند. اما من موفقیت خودم اصلا مهم نیست. چون برای من مردم مملکتم انقلابام مهم هستند. دیگران به من اعتراض میکنندکه چرا شغل مارا به خطر میاندازی، چرا میخواهی مارا از نون خوردن بیاندازی. سینما و تلویزیون به عنوان یک فرهنگساز به کشور و انقلاب و مردم ضربه و لطمه دارد میزند. اگر سینما و تلویزیون درست شود بسیاری از این آدمهای ناصالح جایی در این دو رسانه ندارند و اعتراض میکنند. و حتما لازم نیست من کارهای باشم همه وظیفه دارند که بهدنبال اصلاح باشند.
شما چندی پیش بعد از صحبتهایی که در رسانهها منعکس شد، سینمای ایران را فاحشهخانهای بزرگ نامیدهاید. این حرفهای شما سیلی از انتقادات و تمجیدها را روانه شما کرد. خیلیها از شما خرده گرفتند و خیلیها از آنچه را که شجاعت شما نامدیدند تمجید کردند. کمی راجع به این امر توضیح دهید؟
راجع به این امر با خانم پروانه معصومی صحبت میکردم، ایشان فرمودند که این حرفی که شما زدید منو ناراحت نکرد. اما چوب را که برداری گربه دزده حساب کار دستش میآید. این جمله یک زن سالم و معتقد به سینماست. این خانم به من میگویند این حرف به من برنخورد. به کسانی برخورد که مصداق همون گربه دزده هستند. خیلی از زنهای مومن سینما نیز این حرف را زدند و من از آنها عذرخواهی هم کردم. اگرچه مطمئن بودم که آنها میدانند که من منظورم با آنها بودند خیلی از علمل و بزرگان همچون آیت ا.. علم الهدی و سینما گرها ومتدینین با من همراهی کردند و گفتند فلانی درست میگوید. منتها قبلا کسی به زبان نمیآورد. اما حال یکی به زبان آورده است. من از آنهایی که اعتراض کردند به حرفهای من و آنها را توهین قلمداد میکنند، سوالی دارم آیا فقط اینکه سلحشور توهین کند بد است، یا هرکسی توهین کند بد است؟
البته قبول کنید این ادبیات تا به سابقه نداشت!
حال من عریانتر از این هم میگویم آیا گلشیفته فراهانی با عملش صحبت کرد یا سلحشور؟ کدامیک از این آدمها که به حرف من اعتراض کردند، آیا به عمل گلشیفته فراهانی هم اعتراض کردند؟... هیچکدام! صحبت این نیست که چرا به سینما بد گفتی؟ چرا آب توی لانه زنبور ریختی؟ خیلی از چیزها را مردم نمیدیدند، حال حال همهچیز را مردم و متدینین میدانند. و ما نمیتوانیم کارهایمان را زیر زیرکی انجام دهیم، اینها از این ناراحت هستند. من خبرهای خیلی دردناکتر و ناراحتکنندهتری از پشت صحنه سینما و خانه سینما دارم. این را به شما میگویم، نشانههای وقیخانهتر از آنچه که گفتم دارم. اگر به این حرف من علما، مردم و جامعه، مطبوعات و هنرمندان اهمیت ندهند، من باید چهکار کنم؟ سکوت کنم؟ بگویم به من چه؟ هر کثافتکاری که دوست دارید در سینما انجام بدید، آیا وظیفه من این است، نه! اینبار بلندتر فریاد میزنم، شاید بعضیها کر هستند. صدای من را شاید نشنیدهاند. شاید براساس این سینما کاری بکند.
چون دارم میبینم که هنرمندان زن و دختر دارنددر این سینما بیسیرت میشوند. دارم میبینم که ناموس خیلیها در این سینما آلات دست خیلی از سینماگرها شده است. هرچند در کنار اینها سینماگران خوب و سالم که بسیار اخلاق را رعایت میکنند، هستند، که البته آنها استثناء هستند. حالا بدتر ازین که هزاران زن و دختری که دارند در این سینما فاسد میشوند میلیونها دختر و زن دیگر در جامعه توسط این سینما و تلویزیون تهدید میشوند. جامعه درحال ازبین رفتن است. خانوادهها دارند از هم میپاشند. عشقهای مثلثی، خیانت به شوهر، خیانت به زن، دارد عادی میشود. روابط دختر و پسر عادی میشود. روابط بین زن و مرد در ادارات دارد عادی میشود.
حال بحث ماهواره یک بحث است و اینکه بچه مسلمانها آثار فاخر و باارزش بسازند بحث دیگری است. وظیفه دیگر ما این است که با وضعیت موجود بجنگیم. سکوت نکنیم وگرنه این از بیغیرتی ماست. ماهیت سینما بر اساس فساد است. یعنی اینکه سینما برای منحرف و فاسدکردن انسانها خلق شده است. اما اینکه بسیاری از علما، حزب اللهی، متدینین، قاریان قرآن، مداحان سکوت کردند را نمیفهمم. نمیدانم غیرتها کجا رفته است؟ چه اتفاقی برای متدینین افتاده است که نمیبینند و درباره کثافتکاریها سکوت کردهاند. این رو من نمیفهمم. داد میزنم که شاید ازخواب بیدار شوند. وظیفه خودم میدانم ایشان را متوجه سازم. مگر روزی که علما و بزرگان به من بگویند، خفه شو! من آنروز ساکت میشوم. دیگر وظیفهای برای خودم قائل نیستم، میروم و مینشینم کنج خانه مثل خیلیها ساکت میشدم. فقط در این صورت من ساکت مینشینم. اگر رهبرم، عالمان دینی و مراجع به من بگویند شما وظیفهای ندارید، من ساکت میشوم.
به نظر شما راه کار اساسی برای حل این بحران چیست؟ بالاخره نمیشود که سینما یا تلویزیون را کلا تعطیل کرد..
راهش این نیست و شما اگر بخواهید یه انسان کافر را مسلمان کنید. میکشیدش؟ قطعا نه؟ او را قانع میکنیدوبرایش دلیل و منطق میآورید تا شهادتین بگوید و مسلمان شود. سینما هم همینطور است. یکسری مبانی را باید درست کنیم. مبانی اگر تغییر کند. بخش اعظمی از افرادی که در این سینما و تلویزیون مشغول به کار هستند عضوی از سینما ارزشی میشوند. راهش این نیست همه را از هم متلاشی کنیم. کما اینکه شما سریال یوسف را ببینید. این عوامل را از کره ماه نیاوردیم همه دست اندرکاران و فعالین این سینما هستند. با همینها بسیاری ا زآثار ماندگار ارزشی را ساختهاند. آثاری مثل مریم مقدس، آژانس شیشهای، توبه نصوح، اصحاب کهف، پرواز در شب و... پس این سینما گر میتواند بازدهی خوبی داشته باشد. اما به شرطی که جریان سالمی آنها را هدایت کند. نه اینکه افراد معلوم الحال و فاسدینی آن راهدایت کنند. افرادی که سینما و تلویزیون را به وضیعت فعلی دچار کردهاند.
ما وارث انقلابی هستیم که سه دهه از آن میگذرد چرا در این سه دهه همیشه این حرفها را زدیم. الان دیگه طاغوت نیست همیشه نمیتونیم بگوییم آمریکا و اسرائیل مقصرند، مدیران تربیت شده همین نظاماند، آدمهایی که در مسند ریاست هستند افراد همین نظاماند. مقصر کیست؟ همش بگوییم استکبار، صهیونیسم به نظر شما این فرافکنی نیست؟ من توجه شما را به صحبتهای یک ادم مخالف انقلاب و اسلام جلب میکنم که میگفت: شما انقلاب کردید. پیروز شدید و مست پیروزی هستید و خیالتان راحت است که همه چی درسته اما ما درصدد پیروزی هستیم. ما مثل شما که انقلاب کردید تا طاغوت را از بین ببرید ما هم داریم تلاش میکنیم که شما رو ساقط کنیم. که البته این ارزو را دشمنان نظام وانقلاب به گور خواهند برد اما از جهتی این حرف درسته چرا؟ چون که شمابرای بچههای مذهبی و آنهایی که این انقلاب را به وجود آوردند نمیتوانید حرف از فرهنگ اسلامی انقلابی بزنید. چون اینها اسلام مجسم هستند. چون مذهبی هستند و همه چیزها شون بر اساس تعالیم دینی هست. فکر میکنند که پس همه چیز درست است و اگر مشکلاتی هم هست چیز مهمی نیست.
هنوز بمب در خانه این افراد منفجر نشده. اگر بمبی هم منفجر شده در قشر خاکستری جامعه بوده است. به عنوان مثال فیلمی که ساخته شده بود به نام «مارمولک». تازه خیلی از علما و روحانیون فهمیدند که به آنها توهین شده و تازه از وضعیت سیما و سینما آگاه شدند. وقتی فهمیدند تازه اعتراضها شروع شد. پس این اتفاق باید در جامعه مذهبی ما هم بیفتد تا آنها هم بفهمند که موضوع از چه قرار است. ازطرفی مسئولین ما کارهای نیستند در عرصه فرهنگ و هنر. ما بچههای مذهبیها و هیئتی هاو علما نه اهل تئاتر بودیم نه اهل سینما و غیره. ما اینها را قرتی بازی میدانستیم!
هر موقع خواستیم اعتراض کنیم چون سوادش و فرهنگش را نداشتیم نتوانستیم ورود نکردیم و نتوانستیم راهکار ارئه بدهیم. وقتی هم به آنها اعتراض کردیم که آقای سینما گر، اقای خانه سینما راهت اشتباه هست و اون در جواب گفت راهش چیه؟ ما جواب نداشتیم پس آنها سوار شدند برما. گفتن حالا که شما راهکار ندارید پس حرف نزنید. در این وضعیت هنرمند در این مملکت همه کاره است. بعد از هم با اعتراض فیلم خودش را اکران میکنند مسئولین ما کارهای نیستند. تو این ۳۰ سال کارهای نبودیم همه کاره هنرمند و سینما گر بوده است. مسولین فرهنگی ما جاده صاف کن و سرویس دهنده آقایان شده بودند. اصلا متاسفانه الان همه کاره هنرمند است. اما وضعیت باید عوض شود. چرانباید این سینما و تلویزبون در خدمت اسلام و انقلاب باشد؟ چرا سینمای دهه ۶۰ بهتر از دهه ۸۰ هست.؟ راهکار وجود دارد اما گوش شنوا خیر. البته من به آینده خوشبین هستم چه بخواهیم و چه نخواهیم بچه حزب الهی این سینما و سیما را درست خواهند کرد من ایمان دارم چه مسئولین بخواهند چه نخواهند امیدوارم که روسیاهی به زغال نماند اقای مسئول. به خودت بیا از چی میترسی؟ من به اینده خوشبین هستم.
شما و طیف معتقد به مبانی قبل از قضیه اسکار هم انتقادهای بسیاری به فیلم جدایی داشتید اما بعد از گرفتن اسکارتوسط اصغر فرهادی دختر شما به وی تبریک گفت و این امر را جریان رسانهای که در خط تایید روندهای این سینماست به شدت برجسته کرد. با این حال سوال این است که یک دختر و پدر در تضاد هستند؟ برخی میگویند فرج اله سلحشور که نتوانسته روی دخترش و خانوادهاش تاثیر بذارد چطور میخواهد روی سینما و تلویزیون تاثیر مثبت بگذارد؟
خیلی از مسئولین مملکت ما هم فرزندانشان آنطور که میخواهند نشدهاند. البته من دو تا از فرزندانم طلبه هستند و در سینما نیامدهاند و توانستم انها را حفظ کردم. اما اونی که توی سینما اومد من در تربیتش سهیم نبودم. سینما بچهٔ من را تربیت کرد. مضاف بر اینکه من آن موقع هنوز به این درک از سینما نرسیده بودم و برای سینما راهکار نداشتم اما در مورد فیلم فرهادی، من کاری ندارم که فیلمش خوب بوده یا بد بوده. من با معیار حرف میزنم. آیااقدامات امریکا و اسکار در جهت اصلاح جامعه بشریت بوده؟ چه شده میآیند به آقای فرهادی جایزه میدهند ولی از آن سمت دانشمندان هستهای ما رو ترور میکنند؟ اگر اینها طرفدار فرهنگ و پیشرفت و علم، تکنولوزی و صنعت هستند چرا دانشمندان ما رو میکشتند وبه فیلمسازان ما رو جایزه میدهند؟ رهبری بیش از ۱۰ بار به سینما گران گفتهاند: دلتان رو به اینجایزهها خوش نکنید اینها حساب شده جایزه میدهند. درحالی که سینماگر ۱۸۰ درجه برعکس عمل میکند و انچه که کعبه آمال و آرزوهای انها است. هالیوود و اسکار است نه انقلاب و اسلام!
و سینماگران ما تقریبا بلا استثتا یکی از آرزو هاشون اینه که در جشنوارههای خارجی مطرح بشوندو داخل ایران برایشان مهم نیست. امام میفرمایند: هر موقع دشمن از شما تعریف کرد به خودتان شک کنید. حالا من از شما میپرسم؟ آمریکا دوست شما هست؟ اسکار دوست شما هست؟ هالیوود دوست شما هست؟ حالا در جامعه ما مسئولین از اقای اصغر فرهادی تعریف میکنند. جشن میگیرند. هوار میکشند.. اماحقیقت عوض نمیشودامریکا و اسکار هالیوود و کمپانیهای صهیونیستی در طول صد و اندی سال گذشته همه دنیا را به لجن کشیدهاند حالا چطور طرفدار فرهنگ شدهاند؟. طرفدار راستی و صداقت در اثر آقای فرهادی شدهاند؟ یا آنها درست شدهاند و آقای فرهادی تغییر کرده؟
آقای علیشان استون در دفتر بنده بود و من از ایشان فیلم گرفتم و آن فیلم را برای برنامه هفت فرستادم اما آنها پخش نکردند! خبر نگارها از آقای استون پرسیدند: نظرتان درباره کاندید شدن آقای فرهادی در اسکار چی هست؟ ایشان گفتند: اگر کسی در جهت امریکا و اسرائیل حرکت نکند به او جایزه نمیدهند. شک نکنید که فیلم ایشان در عمل به عقاید آن کشور است. این صحبت یه فیلمساز امریکایی بود نه ایرانی! در ضمن برای اینکه انسان اگر بخواهد راستی را ترویج دهد باید مملکت خود را دروغ گو معرفی کند؟ بگوید ایران جای دروغ گو هاست و آمریکا جای خوبیها؟ و باید فرار کرد و رفت آمریکا؟
اینجا باز همان بحث نقد و سیاه نمایی خود را نشان میهد. در واقع مرز بین این ۲ امر باید ترسیم شود...
من یک سوال از شما دارم؟ اگر کسی یه راهکار کسی پیشنهاد داد و مخصوصا اگر آن پیشنهاد رو رهبری داد ما باید به کدام رهنمود توجه کنیم؟ مقام معظم رهبری به سینما گران ما فرمودند: معنی انتقاد سیاه نمایی نیست. انتقاد یعنی، شما ایرادی را در جامعهای مطرح کنید و راهکاری هم برای حل آن طرح کنید. تخریب یعنی آن کسی که فقط بدیها رو میبیند وهیچ راهکاری ندارد. به سینما گران فقط یاد دادن که تو ایراد بگیر – اشکال بگیر – وظیفه تو این است-آقای سینما گر تو مثل مگس میمانی فقط باید روی کثافت بشینی؟ تو مثل زنبور و پروانه نیستی که روی گل بنشینی. آیا تو مثل لاتها باید فقط فحاشی و چاقو کشی میکند؟ آیا این سینما است؟ انتقاد را باید کسی انجام دهد که شعور ارائه راه حل را داشته باشد. به صراحت میگویم هر لات و چاقو کشی میتواند ایراد بگیرد؟ اما آن کسی که ایراد میگیرد و راهکاری هم ارائه میدهد. آن فرد جزو انسانهای فرهیختهای هست که دارای بصیرت هم هست. متاسفانه بخش اعظم سینماگران ما منهای تعداد اندک آنها، فقط سیاه نمایی و زشتیها رو میبینند و توان دیدن زیباییها رو ندارند کسی با انتقاد مخالف نیست! من فیلمی بازی کردم که از جامعه ایران انتقاد کردم. اسم این فیلم «مجاهدت خاموش» هست که فقط برای مقام معظم رهبری و مسئولین پخش شد. پس میشود فیلم انتقادی ساخت و بازی کرد.
پس چرا این فیلم برای مردم پخش نشد؟
برای اینکه آقای هاشمی که اون زمان مسئول تلویزیون بودند اجازه پخش ندادند. چون اسم چند سفارت خانه مطرح شده بود و ایشان گفتند: آبروی ایران میرود و نگذاشتن اکران عمومی بشود. در حالی که مقام معظم رهبری فرمودند پخش کنید. پس چرا به حرف رهبری گوش ندادند؟ اگر تمام حرفهای رهبری را گوش بدهیم جامعه ما این طور پیش نمیرود. کشور بهشت میشود. متاسفانه در کنار این همه مومنین که در سطح رهبری حرکت میکنند یک عدهای هم هستند که اتفاقا بیشتر در سینما و تلویزیون بنا ندارند در جهت رهبری حرکت کنند. اگر چه در همان سینما و تلویزیون یکسری مومنین هم هستند که از رهنمودهای مقام معظم رهبری پیروی میکنند.
میبدی امروز: به هیچ وجه جنگ نمی شود
میبدی فردا !!!؟؟؟
بازپرسی از ۱۳ ایرانی به خاطر عکاسی در نیویورک!!
یک مقام ارشد پلیس نیویورک: پلیس این شهر طی هفت سال گذشته ۱۳ ایرانی را که با دولت ایران ارتباط داشته اند به دلیل عکاسی از نقاط مختلف شهر مورد بازپرسی قرار داده است.
مرصاد به نقل از جام نیوز، سایت بی بی سی فارسی 22 مارس (3فروردین) نوشت: «پلیس نیویورک این احتمال را مطرح کرده که ایران با پوشش دیپلماتیک برای گردآوری اطلاعات در نیویورک فعالیت می کند.»
یک مقام ارشد پلیس نیویورک به مجلس نمایندگان آمریکا گفت: «پلیس این شهر طی هفت سال گذشته 13 ایرانی را که با دولت ایران ارتباط داشته اند به دلیل عکاسی از نقاط مختلف شهر مورد بازپرسی قرار داده است.»
میچل سیلبر مدیر اطلاعات پلیس نیویورک روز چهارشنبه به کنگره آمریکا گفت: «اهمیت بین المللی نیویورک و جمعیت زیاد یهودیان در این شهر آن را هدفی بالقوه برای حملات تروریستی از سوی ایران و حزب الله می کند.»
بی بی سی فارسی مدعی شد: «این اولین بار نیست که این مقام پلیس نیویورک چنین اتهاماتی را مطرح می کند.»
سیلبر به کنگره آمریکا گفت: «با توجه به توطئه برای ترور یک دیپلمات خارجی در واشنگتن که ایران به آن متهم است، و نیز با در نظر گرفتن لفاظی های خصومت آمیز این کشور که روز به روز بیشتر می شود، پلیس نیویورک باید در شناسایی و منحل کردن هر گونه حمله توسط ایران و عواملش هوشیار باشد.»
بی بی سی فارسی در ادامه اتهامات خود علیه ایران مدعی شد: «پیتر کینگ نماینده جمهوری خواه نیویورک که برگزار کننده جلسه روز چهارشنبه کنگره در کمیته امنیت ملی مجلس بود ایران را متهم کرده که با استفاده از عوامل خود در حزب الله به دنبال حملات خرابکارانه در خاک آمریکاست. علیرغم بازپرسی پلیس نیویورک از این سیزده ایرانی، هیچکدام از این افراد متهم نشده اند و همگی در نهایت پس از بازپرسی آزاد شده اند.»
نیویورک شهری توریستی است و دیدن کسانی که با دوربین عکاسی یا فیلمبرداری از نقاط مختلف این شهر عکس و فیلم می گیرند صحنه ای بسیار طبیعی است. با این همه نگرانی از تکرار حادثه تروریستی دیگری در نیویورک باعث حساسیت بیشتری در رفتار پلیس نیویورک شده است.
به نظر می رسد افزایش تنش بین ایران و آمریکا و چند مورد طرح خرابکارانه در آمریکا، تایلند و هند که ایران به آن متهم شده به نگرانی ها در آمریکا دامن زده است.
ژانت ناپولیتانو، وزیر امنیت داخلی آمریکا چندی پیش در پاسخ به نمایندگان کنگره که نگران حمله حزب الله لبنان به آمریکا بودند گفت: «هیچ نشانه ای از توطئه ای جدی توسط حزب الله برای این کار نیست و آمریکا تمام فعالیت های حزب الله را زیر نظر دارد.»
نظر رسمی ارشاد درباره اکران دو فیلم جنجالی
به گزارش خبرگزاری مهر، روابط عمومی سازمان سینمایی در خبری اعلام کرد اداره کل نظارت و ارزشیابی سینمای حرفهای اطلاعیهای خطاب به مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها صادر کرده است.
در این اطلاعیه آمدهاست: هر گونه تغییر و جابهجایی در اکران فیلمها در سطح استانها میبایست با نظارت سازمان سینمایی کشور صورت پذیرد و این گونه نیست که با تصمیم شخصی بتوان جلوی اکران آثار را گرفت.
خوزستان طلایهدار کاروانهای راهیان نور
هامون به نقل از خبرگزاری
فارس: این استان با مساحتی بالغ بر 67 هزار و 282 کیلومتر مربع در
جنوب غربی ایران قرار دارد که از شمال به استان لرستان، از شمال شرق به استان
اصفهان، از شمال غرب به استان ایلام، از شرق و جنوب شرقی به استانهای چهارمحال و
بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد، از جنوب به خلیج فارس و از غرب به کشور عراق محدود
میشود. جمعیت کنونی استان 4 میلیون و 234 هزار
نفر برآورد شده که 33 درصد آن را روستاییان تشکیل
میدهند؛ همچنین از مجموع جمعیت استان، 92/50 درصد
را مردان و 8/49 درصد آن را زنان تشکیل دادهاند. آب و
هوای تابستان مناطق کوهستانی و مرتفع استان
خوزستان معتدل و زمستانهای آن سرد است. در نواحی کوهپایهای این استان اقلیم نیمه
بیابانی دارد و نواحی پست و جلگه ای جنوب و جنوب
شرقی خوزستان آب و هوا بیابانی است. زمستانهای این استان بهویژه در نواحی
جنوب و جنوب شرقی استان عمدتا کوتاه، معتدل و
تابستان های آن طولانی و گرم است به طوری که
حداکثر مطلق درجه حرارت در شهرهای اهواز، آبادان و
دزفول در تابستان به ترتیب 50 و 41 و 50 درجه میرسد؛
معمولا در تیرماه به بالاترین حد خود و در بهمنماه به
پایینترین میزان خود در طول سال میرسد و در این ناحیه
تعداد روزهای یخبندان بسیار اندک است. در خوزستان به علت ارتفاع پایین بخشهایی از این استان، در
قسمتی از کرانهها توسط دریا و در سایر نقاط به واسطه جریان رودخانهها، باتلاقهای
وسیعی به وجود آمده که به واسطه آب دائمی و زیاد به اسم «هور» معروفند و هورالعظیم،
هور مزرعه و هور دورق از این جمله هستند. * هنوز هم باور نبودن همت برایم سخت
است شب وحشتناکی بر من گذشت. به هر مشقتی که بود، صبر کردیم تا
صبح. دیگر برای مان یقین حاصل شد که حتما برای او اتفاقی افتاده. بعد از نماز صبح،
عباس کریمی گفت: «سعید، تو همین جا بمون، من می رم به سر قرارگاه نجف، ببینم موضوع
از چه قراره!» رفت و اصلا نفهمیدیم چقدر گذشت، که برگشت؛ با چشم هایی مثل دو
کاسه خون، خیس از اشک، عباس، عباس همیشگی نبود. به زحمت لب باز کرد و گفت: «همت و
یک نفر دیگر سوار بر موتور، سمت «پد» میرفتند که تانک بعثی آن ها را هدف تیر
مستقیم قرار داد و شهید شدند». درحالی که کنار آمدن با این باور که دیگر او را نمی بینم،
برایم محال به نظر می رسید. کم کم دستخوش دلهره دیگری شدم؛ این واقعه را چطور می
بایست برای بچه رزمنده های لشکر مطرح می کردیم؟! طوری که خبرش، روحیه لطیف آن ها را
تضعیف نکند. هنوز هم باور نبودن همت برایم سخت است، بدجوری ما را چشم به
راه گذاشت ... و رفت. *شلمچه همیشه بوی خوش عطر بهار را
دارد شلمچه خاک و بویش عطر شهادت را در خود دفن کرده و این مکان
تجلیگاه زوار و عاشقان بسیاری است که هر ساله با هر نوع پوشش و عقیدهای از هر قشر
و در هر سنی دل به دریای شهادت این خاک مقدس زده و با پای برهنه همچون سبکبالان
عاشق کربلایی، راه شهادت را از لابهلای ذرات طلایی آن میجویند. این مکان علاوه بر زیبایی ظاهر، باطنی سرشار از جلوه و ایثار
در خود نهفته که زوار عازم کربلای معلی را از چشمان نافذ و سهمگین خود عبور
میدهد. این مهم هر ساله با فرا رسیدن سال نو و حضور کاروانها راهیان
نور و مسافر نوروزی بیشتر رنگ و بو پیدا کرده و مردم اقصی نقاط کشور را به تکاپو
برای رسیدن به الگو شهید راه حق رهنمون میکند. عشقی که در چشمان این زائران موج میزند و پاهایشان را
بیاراده با سختیهای مسیر پرقوام؛ بسیار بیوصف و باورنکردنی است. اگر کنج خلوتی بیابی، چشمها را ببندی و گوش به سکوت شلمچه
بسپاری، ترانه غمانگیز شهدا را به خوبی خواهی شنید؛ آنها که از خاکریزهای جنون
گرفته شلمچه گذشتند و دیگر بازنگشتند. به راستی زیبایی را در اینجا باید جست و رنگ گلگون کفن
شقایقهای آرام و بیجان را باید در اینجا شست؛ در جایی که بهشت، برزخ و دوزخ هر سه
را میتوان با خاک پاکش غسل داد و معطر ساخت. اما به راستی شلمچه همیشه بوی خوش عطر بهار را با خود به همراه
دارد. ============ گزارش از: مریم خبازی
نمایش فیلمهای «گشت ارشاد» و «خصوصی» در سینماهای حوزه هنری متوقف شد
هامون به نقل از خبرگزاری
فارس: سازمان سینمایی سوره حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در
اطلاعیه خود با اشاره به اینکه کلید پیشرفت کشور به میزان زیادی در دست سینماگران
است، افزوده است: از نظر مقام معظم رهبری دست اندرکاران هنر فاخر سینما با توجه به
تاثیر گذاری و جهت دهی این هنر میتوانند با تولیدات خود روح امید، شوق پیشرفت،
انگیزه کار و تلاش و اعتماد به ارزشهای اسلامی و ملی را در جامعه ترویج کنند. صادر کنندگان این اطلاعیه در ادامه با تأکید مجدد بر مواضع
رهبر معظم انقلاب اسلامی در رابطه با هنر سینما اظهار داشتهاند: رهبر معظم انقلاب
اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای بارها در سخنان خود به نقش موثر سینما در غنای
فرهنگی جامعه اسلامی اشاره فرمودهاند و همچنان که ایشان تاکید داشتهاند سینمایی
مورد تائید است که روح امید و اعتماد را به کشور تزریق کند . در ادامه این اطلاعیه ضمن اظهار همراهی سینما گران ایرانی با
باورهای رهبر معظم انقلاب آمده است: سینماگران کشور، یکی از رسالتهای خود را حرکت
در مسیر رشد و شکوفایی ایران اسلامی میدانند. این اطلاعیه با اشاره به شروع اکران نوروزی سال 1391 به حواشی
نمایش فیلمهای "گشت ارشاد" و " خصوصی..." پرداخته و در این باره میگوید: موضوع و
نوع نگاهی که در این آثار مطرح شده حساسیتهایی را در جامعه به وجود آورده است .
موج نگرانیها بابت نمایش این دو فیلم در آغاز سال، این روزها به اوج رسیده و طبیعی
است که حوزه هنری به عنوان یکی از نهادهای فرهنگی که وظیفه خود را پاسداری از
دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی میداند، ظرفیت نمایش سالنهای سینمایی خود را
در اختیار فیلمهای ضد ارزشی قرار ندهد. در پایان اطلاعیه سازمان سینمایی سوره حوزه هنری نیز آمده است:
با توجه به فضای موجود و در راستای صیانت از ارزشهای انقلاب اسلامی، نمایش این دو
فیلم را در سالنهای سینمایی خود در سراسر کشور متوقف خواهد شد.
بود و نبود موسوی و کروبی برای مردم تفاوتی ندارد
هامون به نقل از جام
نیوز:
"فرهنگ هلاکویی" در این رابطه اظهار داشت: «در جریان اعتراضات، موسوی و کروبی مرکزیت داشتند اما رهبر نبودند چراکه آن ها مردم را به صحنه نیاوردند بلکه جنبش آن ها را به صحنه آورد.»
"حسین لاجوردی" دیگر کارشناس شبکه نیز گفت: «اگر به 17 بیانیه موسوی نگاه کنیم، در 13 بیانیه اول می گوید بیایید همه با هم باشیم و مواظب باشیم که غیرخودی وارد صفوفمان نشود. یعنی قائل بود به نوعی صف بندی و درجه بندی خودی و غیرخودی...»
وی در قسمت پایانی سخنانش عنوان کرد:
«سال گذشته عده ای فکر می کردند که اگر موسوی و کروبی دستگیر شوند چه فاجعه ای به وجود می آید. اما هیچ فاجعه ای به وجود نیامد و دیدیم که بود و نبود موسوی و کروبی برای مردم تفاوتی ندارد.»
شبکه سلطنت طلب پارس: دست جمهوری اسلامی و غرب در یک کاسه است!!
هامون به نقل از جام
نیوز:
وی اضافه کرد: «تمام کسانی که از قوه تحلیل مناسب برخوردارند، می دانند که تمام این اتفاقات به خاطر چاه های نفت و ذخایر گاز است وگرنه تنها مسأله ای که برای غرب -به خصوص اتحادیه اروپا- مطرح نیست، مردم ایران هستند که صاحبان اصلی این ذخایرند.»
وی در انتها با عصبانیت شدید مدعی شد: «دست جمهوری اسلامی و غرب در یک کاسه است. اینها پشت دشمنی هایشان یک نوع روابط داخلی با همدیگر دارند...»!!!
«زندگی خصوصی» جریان انحرافی
اگر پول ندهید در تلویزیون ام تخته می شود
شهرام همایون مدیر شبکه تلویزیونی کانال یک که به قعالیت علیه نظام جمهوری اسلامی می پردازد باردیگر اعلام ورشکستگی کرد.
هامون به نقل از صراط:
این عنصر سلطنت طلب در آستانه عید نوروز با اعلام ابن خبر که دیگر توانایی مالی
برای پرداخت هزینه های این شبکه را ندارد از طرفداران خود خواست تا بخشی از هزینه
ها را برای حیات جنبش های ضد نظام جمهوری اسلامی تقبل کنند!
این درخواست
شهرام همایون در حالی مطرح می شود که کنگره آمریکا بودجه تلویزیونی قابل توجهی برای
تاسیس شبکه های تلویزیونی که علیه نظام جمهوری اسلامی فعالیت می کنند را مصوب کرده
است.
شهرام همایون به بینندگان شبکهٔ لس آنجلسی بی مخاطب و منفعل کانال یک هشدار
داده است که اگر از طرف مردم حمایت مالی نشود ، شبکه تلویزیونی خود را بعد از
تعطیلات عید نوروز تعطیل خواهد کرد.
گفتنی است شهرام همایون” که پیش از این در
کلیپی طنز توسط مهران مدیری به تمسخر گرفته شده بود، مدتی از اجرای برنامه خودداری
کرده و اعلام کرده که قهر کرده چرا که یک عامل رژیم ایران! به او توهین کرده
است.
لازم به ذکر است که وی به علت تشویق بینندگان کانال یک به انجام اعمال
تروریستی تحت تعقیب پلیس بین الملل قرار دارد .